“...
باز عمامه به سر بسته برون شد خشخاش
پس دگر بهر چه خون این همه افیون نکند
شیخ شد سرزده در میکده و پیر مغان
وای این ننگ گر از میکده بیرون نکند
نعره ی بلبل از این روست که دیگر قدرت
خار در مجلس گل پشت تریبون نکند
که حقوق خود و بدبختی ما را زین بیش
مجلس این مرتبه مستدعیم افزون نکند
کار مشروطه در ایران چو بدینسان گردید
کس چه سان شکوه ز بد گردی گردون نکند
...”
―
باز عمامه به سر بسته برون شد خشخاش
پس دگر بهر چه خون این همه افیون نکند
شیخ شد سرزده در میکده و پیر مغان
وای این ننگ گر از میکده بیرون نکند
نعره ی بلبل از این روست که دیگر قدرت
خار در مجلس گل پشت تریبون نکند
که حقوق خود و بدبختی ما را زین بیش
مجلس این مرتبه مستدعیم افزون نکند
کار مشروطه در ایران چو بدینسان گردید
کس چه سان شکوه ز بد گردی گردون نکند
...”
―
“حرف قحط است مگر باز به منبر واعظ
از قضا و قدر و عالم ذر می گوید
بوالبشر یک غلطی کرد که شیطان تا حشر
ذیحق است ار بد از افراد بشر می گوید
دست دادند به هم ریشه ی ما را کندند
حال امروز به از ريشه تبر می گوید
این سخن گر بنویسند به زر جا دارد
الحق عارف سخن سکه به زر می گوید”
―
از قضا و قدر و عالم ذر می گوید
بوالبشر یک غلطی کرد که شیطان تا حشر
ذیحق است ار بد از افراد بشر می گوید
دست دادند به هم ریشه ی ما را کندند
حال امروز به از ريشه تبر می گوید
این سخن گر بنویسند به زر جا دارد
الحق عارف سخن سکه به زر می گوید”
―
“I have decided to stick to love...Hate is too great a burden to bear.”
― A Testament of Hope: The Essential Writings and Speeches
― A Testament of Hope: The Essential Writings and Speeches
“از خون جوانان وطن لاله دمیده
از ماتم سرو قدشان، سرو خمیده
در سایه گل بلبل از این غصه خزیده
گل نیز چو من در غمشان جامه دریده
چه كجرفتاری ای چرخ ،
چه بد كرداری ای چرخ
سر كین داری ای چرخ
نه دین داری ،
نه آیین داری ای چرخ
از اشك همه روی زمین زیر و زبر كن
مشتی گرت از خاك وطن هست بسر كن
غیرت كن و اندیشه ایام بتر كن
اندر جلو تیر عدو، سینه سپر كن
چه كجرفتاری ای چرخ ،
چه بد كرداری ای چرخ
سر كین داری ای چرخ
نه دین داری ،
نه آیین داری ای چرخ
از دست عدو ناله ی من از سر درد است
اندیشه هر آنكس كند از مرگ، نه مرد است
جان بازی عشاق، نه چون بازی نرد است
مردی اگرت هست، كنون وقت نبرد است
چه كجرفتاری ای چرخ،
چه بد كرداری ای چرخ
سر كین داری ای چرخ
نه دین داری ،
نه آیین داری ای چرخ”
―
از ماتم سرو قدشان، سرو خمیده
در سایه گل بلبل از این غصه خزیده
گل نیز چو من در غمشان جامه دریده
چه كجرفتاری ای چرخ ،
چه بد كرداری ای چرخ
سر كین داری ای چرخ
نه دین داری ،
نه آیین داری ای چرخ
از اشك همه روی زمین زیر و زبر كن
مشتی گرت از خاك وطن هست بسر كن
غیرت كن و اندیشه ایام بتر كن
اندر جلو تیر عدو، سینه سپر كن
چه كجرفتاری ای چرخ ،
چه بد كرداری ای چرخ
سر كین داری ای چرخ
نه دین داری ،
نه آیین داری ای چرخ
از دست عدو ناله ی من از سر درد است
اندیشه هر آنكس كند از مرگ، نه مرد است
جان بازی عشاق، نه چون بازی نرد است
مردی اگرت هست، كنون وقت نبرد است
چه كجرفتاری ای چرخ،
چه بد كرداری ای چرخ
سر كین داری ای چرخ
نه دین داری ،
نه آیین داری ای چرخ”
―
کتابداران فارسی گودریدز
— 5450 members
— last activity 8 hours, 26 min ago
گروهی برای کتابداران فارسی زبان سایت گودریدز *همچنین درخواست هایی برای ویرایش، اضافه کردن، افزودن تصویر جلد و ... در مورد کتاب های فارسی را در این گر ...more
Mojan’s 2025 Year in Books
Take a look at Mojan’s Year in Books, including some fun facts about their reading.
Favorite Genres
Polls voted on by Mojan
Lists liked by Mojan



