داستان كوتاه discussion

155 views
داستان كوتاه > بهترین گوسفند گله

Comments Showing 1-34 of 34 (34 new)    post a comment »
dateUp arrow    newest »

message 1: by ArEzO.... (new)

ArEzO.... Es | 1249 comments زندگي هم بايد مانند اين گله باشد
وقتي كه با حس بهترين گفتن چوپان
سر به زير انداخته
از رفتن يا خوردن يا ماندن ديگران
تبعيت مي كنيم
و
مي رويم و مي رويم
انقدر سربه زير انداخته بخوريم تا بميريم


message 2: by dahdash (new)

dahdash متن قشنگی بود
نوشته های نمادین درباره حیوونا همیشه برای من جذابه
این که «علف ها می خواهند ما آنقدر بخوریمشان تا بمیریم .. » واقعا ترکیب جالبی بود


message 3: by mohammad (last edited Sep 30, 2008 04:10PM) (new)

mohammad (irani_1313) | 1523 comments محمد حسین جان خیلی خوب از پس نوشته های طنز گونه بر می یایید خیلی قشنگ بود
این طور نوشته هاتونو دوست دارم.



message 4: by Farshid (new)

Farshid (aghafarshid) | 40 comments یه بار تو دبیرستان، معلم ریاضی مون که خیلی باسواد ریاضی ولی بی سواد احساسی بود به مناسبت عید سعید نوروز خواست روزه ی اخم سالشو بشکنه و لطیفه بگه:
بچه ها می دونین فرق گوسفندای امروزی با گوسفندای قدیم چیه؟ هیچکی از ترسش هیچی نگفت
گوسفندای قدیم پشم تنشون بود گوسفندای امروزی کت و شلوار پشم..
چند ثانیه کلاس ساکت شد و بعد یه هو از خنده منفجر شدن همه، زور خنده ترس رو از رو برده بود
حتی کسی به ببرین صداتون همیشگی هم توجهی نکرد، تو اون کلاس دوم دبیرستان رازی فقط خود آقا معلم کت و شلوار تنش بود



message 5: by Farshid (new)

Farshid (aghafarshid) | 40 comments حول شدم از بس یاد اون قضیه افتادم نظر ندادم به نظرم خیلی طرح قشنگی داره ولی خیلی جای کار داره، اگه روش کار کنی یه چیز طنز درست و حسابی در می آد
خیلی سبکت صمیمی و دوست داشتنیه آقا محمدحسین


message 6: by nei (new)

nei (serenei) | 24 comments جالب بود،یاد قلعه حیوانات افتادم.
با این فرق که با این نوشته احساس نزدیکی بیشتری کردم.


message 7: by [deleted user] (new)

دسته جمعي بريم دربند
با اين گوسفنده
يه كباب درست و حسا...


message 8: by Mahdi (new)

Mahdi (mahdi_foraty) | 22 comments سلام. متن بسیار خوبی بود از اون سبک مطالبی که من خیلی دوست دارم. یعنی خواننده رو تحت تاثیر قرار بده.
اما یک نقد: متن های اینجوری (متکی به ابتکار نویسنده)باید بین یکی از دو حالت زیر باشه. یا کاملا از زبان یک گوشفند باشه یعنی باید دقیقا مثل گوسفند فکر کنی. یا اینکه انسان رو بذاری جای گوسفند و به جای انسان از زبان گوسفند حرف بزنی.
مثلا در راوی کودک می تونی کاملا از زبان بچه ها حرف بزنی با معصومیتشان و یا مثل کتاب خرابکاری عاشقانه از زبون کودک حرف بزنی.
ولی داستان تو یک چیزی مابین این دو تا بود.
البته این نظر منه شاید این طوری که تو نوشتی بهتر باشه.


message 9: by Mehdi (last edited Oct 04, 2008 10:38PM) (new)

Mehdi | 1794 comments Mod
محمد حسين خوش بيان عزيز متن بسيار خوبي بود.
دنياي گوسفندي دنياي جالبي است كه گاهي در زندگي آدم ها هم همان رفتارها ديده مي شود.
دنياي گوسفندي دنيايي بي فكر و بي تعقل و متابعت بي چون و چراست.
زبان نوشتاري اي را هم كه انتخاب كردي و به قول مهدي يك زبان بينابيني بود بسيار به قوي شدن كار كمك كرده بود.
من فكر مي كنم توي طنز مي توني خيلي موفق باشي.
اميدوارم ازهم كارهايي به اين زيبايي رو ازت بخونم.
موفق باشي.


message 10: by Mehdi (new)

Mehdi | 1794 comments Mod
البته گوسفند تا اونجا كه مي دونم نشخوار نمي كنه ها.
من توي اين زبان بينابيني اشكالي نمي بينم.
موفق باشي.


message 11: by MahtaBi KhaNooM (new)

MahtaBi KhaNooM | 1782 comments گوسفند موجود خنگ و بی عقلیه که برای کارهاش هیچ فکری نمیکنه و بدن آگاهی رفتار میکنه و عمده کارش خورذن و خوابیدن و بو دادنه... گاهی آدما از همین گوسفند ها هم کم خردتر میشن...اینقدر چیزای مختلف به خوردشون میدن که از سنگینی فکر و دل همزمان،جون میدن!

خوشمان آمد مستر خوش بیان...دست مریزاد


message 12: by MahtaBi KhaNooM (new)

MahtaBi KhaNooM | 1782 comments یک آن فکر کردم این آقا بعبعی داره با یه قصاب حرف میزنه و حالا میبینم ای دل غافل..این با منه.


گوسفند جون منم همین رو میگم دیگه...اگه کمی عقل تو کلت بود...افسارت رو به دست ما آدم ها نمیدادی...حالا هم بجای برائت جستن...فکر رهایی باش جانم.

در بیانیه ات یادت رفت که بو دادن رو عنوان کنی و
البته کثیف کاری های فراوانت رو!





message 13: by MahtaBi KhaNooM (new)

MahtaBi KhaNooM | 1782 comments ماشالله هزار ماشالله این گوسفند عزیز دردونتون انگاری از خنگی بدر آمده و ما را با خود مقایسه میکند.

هه...مارا چه به گوسپند؟

ببین جانم...گردن عزیز و گوشت لذیذت باشه واسه خودت...اگه من و ما و تمام انسانها نبودند..کی میومد و استفاده از قسمت های مختلف بدن تو رو به همه معرفی میکرد و دیگران رو از لذت خوردن گوشتت و به سیخ کشیدن گردنت و چیدن پشمت و استفاده از فضولاتت آگاه میکرد؟

از نظر گوسفندانت شما تمیزی و از نظر انسان گونه ی من شما بسیار کثیف هستی و مدام سرما خورده ای و فین فینت به راهه.

تازه بو هم میدی و هرجا بری دوستان عزیزت رو سر و کولت ملق بازی میکنن و شما هم که بدت نمیاد از مگس ها و کک ها.

خلاصه اینکه...بعبعی جون...قلم رو لای سم پات میذاری و مینویسی یا به دندون میکشیش؟

شایدم آقای خوش بیان ما بیانیه های شما رو متوجه
میشه و با زبون حیوانات آشنایی داره...هوم؟!

بعبعی جون...شما چه گیریه که به چشمای کج و معوج من دادی؟ دوست داری یه عکس کجکی هم از چشم ها و مَماخ تو بگیرم؟
هان؟!


message 14: by MahtaBi KhaNooM (new)

MahtaBi KhaNooM | 1782 comments والا منم دست به نقدم همچین خوب نیست...کاش یکی پیدا میشد میومد همه اطلاعات و دانشش رو میداد به من.

کسی نیست؟!


message 15: by ArEzO.... (new)

ArEzO.... Es | 1249 comments من دوست دارم از گوسفند بپرسم
نظرش در مورد اين كتاب
"گوسفند نباشيم"
چيست؟
چه جوابي مقابل اين كتاب مي تونه بده؟


message 16: by mohammad (new)

mohammad (irani_1313) | 1523 comments جواب مهتابی خانوم از طرف یک گوسفند:
اگه تونستی تو مراسم عزا یا عروسی به موقع خودتو برسونی به من . 10 ثانیه تو چشام نیگاه کن اون موقع جوابتو میگیریی.
بع بع
شما آدما خونخوارید


message 17: by MahtaBi KhaNooM (new)

MahtaBi KhaNooM | 1782 comments آقا محمد من تو مراسم عروسی سعی میکنم این صحنه به گفته ی ببعی خونخوارانه رو نگاه هم نکنم...


message 18: by mohammad (new)

mohammad (irani_1313) | 1523 comments بع بعی نگفته بود اون صحنه رو نیگاه نکنی گفته بود 10 ثانیه تو چشاش نیگاه کن
فقط 10 ثانیه


message 19: by MahtaBi KhaNooM (new)

MahtaBi KhaNooM | 1782 comments خوب نمیتونم آقا جان...مگه من قصابم یا خدای ناکرده پسر هستم که دلم طاقت این صحنه هاو خشونت ها رو داشته باشه؟

در ضمن گفته بود 100 ثانیه...چرا حرفش رو 2تا میکنین؟!


message 20: by mohammad (new)

mohammad (irani_1313) | 1523 comments نه ایشون فرموده بودن به من نقطه 10 ثانیه

در ضمن نگفتن که صحنه ی کشتنشونو نیگاه کنید که شما یک ساعت قبل از جنایت به چشماشون خیره بشید


message 21: by MahtaBi KhaNooM (new)

MahtaBi KhaNooM | 1782 comments که بهم بگه چشات کجه؟!





message 22: by mohammad (new)

mohammad (irani_1313) | 1523 comments دیدید ندیده ونشنیده قضاوت کردید


message 23: by MahtaBi KhaNooM (new)

MahtaBi KhaNooM | 1782 comments کاش هوشش مصنوعی میبود...بنده خدا اون بع بع میکرده...چوپونه حرفاش رو معنی میکرده و مینوشته


message 24: by Bernadet (new)

Bernadet | 93 comments در جواب و ادامه ی اون سوال گوسفند که گفت ما همه گوسفندیم اما شما چی آیا همه آدم هستید؟؟؟ :خوب

همیشه فکر می کردم می توانم از انسان ها سخن بگویم و از اعمالشان ، اندیشه شان و آنچه در وجودشان می گذرد حرفی ببافم و برای خود و دیگران بیان کنم و به تازگی فهمیده ام که از حیوانات گفتن بسیار ساده تر است با آنکه زبانشان را نمی فهمیم زیرا آنها فقط یک نقش دارند
راستی این را نیز فهمیده ام که انسان ها با تمام پیچیدگی هایشان گاهی آنقدر حقیرند که با حیوانات سنجیده می شوند. بعضی مانند شیر درنده مثل شتر کینه جو و مثل روباه حیله گر...هممم


message 25: by [deleted user] (new)

چه گوسفند ماماني
گل باقالي خانم باشه اسمش؟
فك كنم خيلي فيلسوفه
گل باقالي خانم
مادرزاديه يا تزريقي؟


message 26: by [deleted user] (new)

اين روزا همه از هم برائت مي جوين
كي وقت داره برسه جو نم؟
هنوزم سر حرفمم
با گل باقالي خانوم
يا آقا فيلسوفه
كه كمي كجكي نيگاش مي كنم از چونه و چشمها شبيه آگوستين
از پاها ژاندارك
از طرز نشستن با اون افاده و تكبر شبيه برتراندراسل
ميشه يه كباب حسابي كشيد؟
مناسبتش هم ميشه
كباب پشت پايي حميد آقا


message 27: by MahtaBi KhaNooM (new)

MahtaBi KhaNooM | 1782 comments :))


message 28: by Mehdi (new)

Mehdi | 1794 comments Mod
چه گوشفندي شد يگ دفعه.


message 29: by ماهور (new)

ماهور (mahoor) | 214 comments از شوخی که بگذریم
جوامع گوسفندی را با بعضی از جوامع بشری خوب میشه قیاس کرد.
بهتر بود بیشتر به این موضوع می پرداختی.
من همیشه از گوسفندهای فیلسوف خوشم میومده.
یه جورایی خوشمزه ترن.
ضمنا وقتی یه گوسفند از فسلفه صحبت میکنه،
آدما بیشتر میفهمن
تا وقتی که یه آدم صحبت کنه.


YouAreBeautiful


message 30: by ماهور (new)

ماهور (mahoor) | 214 comments آقا محمد حسین مخلصیم
ببخشید
خب منم بعضی وقتها غیبت دارم
به صغری ، کبراش کاری ندارم
حالا که اومدم 6 دنگ در خدمتم


Fahimeh-amirhomayon (fahim-amirhomayon) | 20 comments وای که چقدر خندیدیم؛ به اندازه یک هفته خشم فروخوردن و هیچ نگفتن. کی این همه خندیده بودیم؟ هان با «خواب عموجانِ فئودور داستایوفسکی»

تو خداوند شوخی هستی و آیا خود می دانی؟ هان، خداوند است او که بر خود آوند است و بر هیچکس

آفریدگارت خداوندخدا نیز شوخ است، در اوج شوخی. آیا شوخی هایش را میان استوارترین واژه هاش دیده بودی؟

اگر تو را نمی ستودیم؛ آفریدگارت را به راستی نستوده بودیم.

ش. ا. ه



message 32: by Farzan (new)

Farzan (persianguy1983) | 1378 comments به به جناب محمد حسین خان :
باید برای شما گفت پارسال دوست امسال دشمن
کجائید جناب طنزپرداز
غیبت کبرایی داشتید ؟


message 33: by Kourosh (new)

Kourosh | 389 comments من وقتی یک گوسفند می بینم که با او رفتار بدی می شود و قصد کشتنش را دارند دوست دارم لحظاتی کسی نظاره گرم نباشد و موجودی کثیف تر و پست تر از انسان شوم و آن انسان را چنان به سزای عملش برسانم که یا خود بمیرد و یا تا آخر عمر هوس حیوان کشی نکند من وقتی گوشت می خورم شرمسار و غمگین می شوم و میگویم چرا ما انسانها آن قدر پست و بی احساسیم که برای ادامه حیاتمان جنایت میکنیم؟این داستان اگر هم طنز است طنزی تلخ است انسان اگر گوسفند باشد عیب است اگر گرگ باشد عیب است و می بایست از بروز و گسترش گوسفند شدن و گرگ شدن جلوگیری کرد ولی گرگ و گوسفند بی تقصیرندو با این سرشت و متاسفانه محکوم به مرگی زود هنگامدر بعضی کشورها از کودکی به آنها آموزش میدهند که حشرات را نیازارندواز آنها حمایت کنند تا در بزرگسالی حداقل به حیوانات و همنوعانشان احترام بگذارندوآنها را نیازادند حال اینجا انسانها از بچگی در شادی و غم قتل و کشتار و گوسفندو ... می بینند و آخرش را خود بخوانید: سنگ به سگ و گربه زدن است تا قتل همنوعان و گاه اعدام شدنشان در ملا عام تا باز کودکان و انسانهایی ببینندو روانشان مرخص تر شود و غیره


message 34: by The Fortieth چهلم (last edited Jun 20, 2009 07:42AM) (new)

The Fortieth چهلم  Fortieth | 3 comments ایمیل و لینک این داستان برایم آمده بود!ا
بسی خندیدم
حکایت اکنون ماست



back to top