انجمن شعر discussion
مقالات و مباحث
>
اهمیت شناخت زبانهای پایه در بازخوانی اشعار کهن
date
newest »
newest »
دگرگونی و پالایش واژگان هم در شکل و هم در معنی، پیوسته در حال دگرگونی هستند. در برخورد با متون قدیمی تر، با شناخت این دگرگونی ها می توان پالایش اولیه را انجام داد. در اینجا تنها به یکی از این دگرگونی ها اشاره شده است.
فریاد:
این واژه امروز به معنای بانگ و ندا به کار می رود ولی در اصل بدین معنا نیست. شکل پهلوی آن به صورت فرَدات (با سکون ف) است. که در آنجا به معنی داد و قانون است. اصل این واژه از ترکیب فرَ و دات است. دات به معنای دیوار یا حق مالکیت است. فرَ هم به معنی پویش به سوی جلو (مانند فردا) و هم به معنای فراخواندن آمده است که در اینجا معنای دوم مورد نظر است. زمانی که کسی به ملک کس دیگر وارد می شد، (دیوار می شکست) او دیگران را فرا می خواند تا این بیدادگری را ببینند و برایش کاری کنند. واژه فریادرس از آن دوران برجای مانده است.
واژه فریاد دست کم تا قرن هفتم تنها با همین معنی به کار رفته است. پس اگر مثلا در اشعار یک شاعر قرن چهارم و پنجمیف به معناد بانگ و ندا بیاید باید دانست که آن جمله و یا بیت باید بسیار پس از وی به آن مجموعه افزوده شده باشد و به وی تعلق ندارد.
نتیجه گیری
برای شناخت و درست خواندن متون کهن ادبی باید دست کم به سه زبان پهلوی، فارسی باستان و زبان اوستایی آشنایی داشت و دانستن ریشه های دیگر زبان های پایه چون سغدی، خوارزمی، آذری (نه ترکی که به اشتباه به جای یکدیگر استفاده می شوند)، کردی و ... نیز کمک بسیاری به بازخوانی درست آثار نیاکان می کند.
اشکان انصاری
خردادماه 1389 – تهران
عالی بود پسربازم از این کارا بکن
داری منم ترغیب میکنی که کارای تحقیقیمو بزارم ولی حیف که ربطی به ادبیات ندارند و مربوط به تاریخ ادیان هستن


باید دانست که شناخت ریشه های زبان فارسی امروزی و چگونگی آن در بازخوانی متون پیشین به ویژه در زمینه شعر و بررسی آثار شاعران هزاره نخست پس از اسلام، اهمیت فراوانی دارد. این اهمیت از آنجاست که در نسخه برداری ها از اصل آثار، بسیار پیش آمده است که کاتب از خود شعری را افزون کرده و یا واژگان را به عمد یا به سهو دیگرگون بازنویسی نموده است.
شناخت ریشه ها این کمک را می کند که نخست پالایش آثار با غربال واژگان صورت پذیرد و دوم شناختی فرهنگی که نتیجه پیدایش یک واژه است این پالایش را ادامه دهد.
در این پژوهش تلاش بر آن است که تا با نشان دادن اهمیت شناخت ریشه ای واژگان، راهی برای زدودن ابیات ناسره در آثار کهن پدیدار گردد.
دگرگونی واژگان
بر اساس نیاز است که یک واژه پدید می آید. تا زمانی که مردم با شیر برخورد نکرده باشند، نامی نیز بر آن قائل نیستند. پس هر واژه ای به فراخور شرایط پدید آمده است. ریشه زبان فارسی بسیار کهن است و من حدس می زنم که دست کم به 75 هزار سال پیش بازگردد. این زبان شگفت انگیز به دلیل وجود در منظقه ای اقتصادی و پر بازرگان ناخواسته با فرهنگ های بسیاری آشنا شده است که سبب شده است تا دایره لغاتی بی نظیر (از نظر حجمی) پدید آید که در مقایسه با زبان هایی جدیدتر شگفتی آن روشن می شود.
این پویش بزرگ از پیش از تاریخ تا دوران کنونی، زبانی را پدید آورده است که در ریشه ها (و نه در ساختار زبانی) از پیچیدگی بسیاری برخوردار است. برای مثال در فرهنگ واژگان اوستایی برای بن «کن» سه معنی (چم) آورده شده است:
نخستین آن که هنوز هم مورد استفاده است، به معنای ایجاد گودال است. دومین آن که به صورت کئینی (با فتح کاف) اشاره به کسی دارد که شکاف و گودالی را ایجاد می کند. نخستین خانه ها را اینچنین بنیان کرده اند. پس اشاره به سازنده خانه و صاحبخانه دارد. ایرانیان باستان آن را نه به جمشید! که به زنان نسبت داده اند و این واژه به معنای مجازی «زن» هم به کار می رفته است. و آخرین آن به معنای عشق است. زمانی که مردان پس از گردآوری غذا به کئین (خانه) باز می گشتند با دیدن زن و فرزندان خود، عشق به وجود می آمد! آنها به دخترکان کوچک خود، کنیچک (به معنای عشق کوچک) می گفتند. این واژه به جعل عربی کنیزک و یا کنیز خوانده شده است و معنای آن نیز دگرگون شده است.
دیگر نمونه ای که از این دگرگونی می توان آورد، واژه صندلی است. ظاهر آن عربی است ولی این واژه در اصل عربی نیست. اعراب آنرا کرسی می خوانند و در زبان پهلوی به آن تخت گفته می شده است. پس از اسلام و در پی گسترش فعالیت اقتصادی، ایرانیان دست سازهای خود را به اعراب می فروختند که یکی از آنها «تخت»هایی بوده است از چوب «چندل» و از شهری به همان نام که به دلیل وجود نداشتن واج «چ» در دبیره عربی، آن را به صندلی نوشته و پس از مدتی به همان صورت خوانده اند. (در نزد اعراب رایج است که بسیاری از آنان برخی واج ها را مانند ج، «گ» می خوانند. مثلا مصریان واژه جدید را گدید یا جولان را گولان و جمال را گمال می خوانند)
این دگرگونی ها نشان از پیچیدگی بسیاری در واژه نگاری دارد. اما باید دید که آشنایی با بن زبان فارسی امروزی چه کمکی به بازخوانی متون قدیمی می کند.