گروه کتابخوانی ققنوس discussion

7 views
زندگی نویسندگان > فریبا وفی

Comments Showing 1-1 of 1 (1 new)    post a comment »
dateUp arrow    newest »

message 1: by Reyhane (new)

Reyhane | 2 comments 📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖📚
به نام خدا

بازشناسیِ نویسنده

×فریبا وفی×

سلام و درود خدمتِ شما؛ امیدوارم خوب باشید. 😊

خانم فریبا وفی را می شناسید؛نویسنده ی نام آشنای معاصر که از سال های جوانی فعالیت جدی اش را در وادی نوشتن شروع کرده و تعدادی مجموعه داستان و رمان در آثارِ خود ثبت کرده است.
از جزئیاتِ کم اهمیتِ تاریخ و محلِ تولد و تعداد آثار که بگذریم آنچه بیشتر اهمیت پیدا می کند دوره ایست که ایشان به زندگی و نویسندگی و زنانگی می پردازد_از قبل از انقلاب تا به امروز_ و به نوعی چالش ها و درونیاتِ زنانِ این دوره را در نوشتارِ خود بیان می کند‌.
شاید به نظر بیاید نویسنده ها و شاعرانِ دیگری وجود دارند که از لحاظ ادبی و هنری بر بازشناسی و تحلیلِ روانشناختی ارجح هستند ،نسبت به نویسندگانی از نوعِ فریبا وفی، امّا آنچه که میخواهم بیان کنم جدای از بحث ارزش ادبی و هنریِ آثار،اهمیتِ اجتماعیِ آن ها و تاثیری ست که می تواند در نسلی از زنان بگذارد که اگرچه نسبت به نسل های قبل ترِ خود، بر محدودیت های بیشتری غلبه کرده اند امّا روشن بگویم هنوز هم خیلی از آنها به حداقل حقوقشان دست پیدا نمیکنند و یا به زحمت دست پیدا می کنند و از همه تلخ تر این که هنوز تعداد زیادی از آن ها حتی به هیچ کدام از این مفاهیم فکر هم نمی کنند‌!
این حقیقت وجود دارد که نوشته های او نمی تواند ما را تا عمقِ احساسات و قله ی لذتِ هنری بکشاند و این نوشته ها از ساختارِ خیلی قوی بهره ای ندارند امّا او و دیگر زنانِ نویسنده و شاعر دریچه ای را به روی تفکر و نگاهِ زن باز می کنند؛ با بیشتر نگاه کردنشان و بیشتر فکر کردنشان و از همه مهم تر پا فراتر گذاشتن از دنیای روزمرگی و تصمیم بر بیانِ خود و ابرازِ عقیده.
با نگاه کردن در مصاحبه ها و نقدهای آثارِ او تصمیم داشتم ویژگیِ پنهانی ازشخصیتِ این نویسنده پیدا کنم که قبلا با مطالعه ی آثارش به آن دست پیدا نکرده بودم اما ایشان را نویسنده ای معمولی یافتم که از موضوعاتِ معمولی سخن می گوید و معمولی فکر میکندو آثاری خلق می کند که فقدانِ حادثه در آن ها به خصوص در "پرنده ی من" به چشم می خورد.
او نمی تواند یا نمی خواهد "جنگ و صلح"خلق کند، یا حتی اگر بخواهیم با نویسنده های زن مقایسه اش کنیم او نمی تواند اوریانا فالاچی باشد و هر چقدر هم که از خودش فاصله بگیرد باز از قابِ چشم های یک زنِ ایرانیِ با تمام محدودیت ها دنیا را نگاه می کند و این بد نیست چون او و ما را در نوشته ها بیشتر مجبور به شناختنِ همین دنیای زنانه و محدود امّا پیچیده می کند و مخصوصا برای مردها میتواند خواندنِ آثارِ او دریچه ای برای شناختِ بیشترِ دنیای زنانه شود؛دنیایی که شاید خیلی هم به آن پرداخته نشده و به قولی همیشه در کنجِ آشپزخانه ها و گوشه ی خانه ها آغاز شده و به پایان رسیده؛ بی که سر و صدایی برای شناختنِ خود ایجاد کند‌.
وفی بیشتر و بیشتر باعثِ این شناخت می شود و همان طور که گفته شد اگر بخواهیم از دیدِ اجتماعی تر به او و آثارش نگاه کنیم این آثار می توانند راهی باز کنند برای دیگر زنان که بتوانند خودشان را بیان کنند و لازم نیست همه ی زنان نویسنده باشند امّا همین قدر که بتوانند از خود بگویند و قلم دست بگیرند، برای حال و آینده ی اجتماع مفید خواهد بود‌. اجتماعی که در آن زنان باید دخترانی بپرورند که این بار آنها مُهرِ سکوت را از لب های خود جدا کنند.
دیده شدنِ هر چه بیشترِ زنان و تعددِ نویسندگان زنِ قوی یا‌متوسط رو به بالا بر وسعتِ دید و تفکرِ دیگر زنان هم تاثیر زیادی دارد؛ از این جهت اعتماد و اعتبار بخشیدن به نویسنده هاو شاعران زن نه تنها برای الآن بلکه برای آینده الزامی ست.البته هرگز نباید از کاستی ها چشم پوشی کرد امّا باید به آنها فرصتِ جبران داد.
نوشته های ایشان به خصوص در کتابِ "پرنده ی من" پر است از گله ها و شکایت هایی که به خصوص از زبانِ کاراکتر های زن بیان می شود که کاراکترِ پرنده ی من هم اتفاقا به شخصیتِ خود نویسنده و موقعیتش شباهت دارد (او هم بیشتر در خانه و با دختر و پسرش وقت میگذراند؛ انگار که وفی خود را ترسیم کرده باشد با موقعیت مشابه) امّا نمی‌شود درگیری ها و کشمکش درونیِ شخصیت های اصلی کتاب های وفی را تنها به او نسبت داد.از نظر من وفی شخصیت و هویت یک جامعه را در قالب شخصیت این زنان مطرح می کند و به طورِ ناخودآگاه هر آدمی با هر تفکری مجموعه ای از عقاید و هنجارهای جامعه به شمار می‌رود که وفی هم از این قاعده مستثنی نیست همانطور که او هم به قید و بندهای ذهنیِ خود در نوشتن اشاره می کند و خودسانسوری هایی که برایش اتفاق می‌افتد را نتیجه ی سانسورهای بیرونی می بیند و این یعنی اثرپذیری از اجتماع.


موضوعِ دیگر این که شاید زنان بیشتر بتوانند نوشته های وفی را درک کنند اما در کل احساساتِ خالص و نابی که در نوشته هایش جریان دارد باعث می شود حتّی اگر بدبختیِ بی شباهتی به کاراکترِ اصلی داستان داریم همراه با او احساس غم کنیم و با او هم زبان شویم‌!
انگار که جنسِ غم یکی ست و تعاریف، مختلف‌‌.
پیش تر از معمولی بودنِ او گفتم و این که احساس می شود مفاهیمِ تکرار شونده و نه خیلی جدید و ناب در کتاب های او پیدا می شود؛امّا چیزی که در او نظر مرا جلب می کند همین معمولی بودن و ساده و شیرین نوشتن است.یادم هست که زمان های خستگی و دلمردگی چطور دوباره توانستم با خواندنِ جملاتِ او که بسیار روان هستند به "حس کردنِ" دنیای اطرافم بپردازم و بیشتر،آثارِ او را اینگونه میبینم که بخواهم لا به لای مطالعاتِ جدی و برای کمی فراغتِ فکریِ بیشتر بخوانم و همچنین هم از کتاب خواندن جدا نباشم‌‌‌؛ و کتاب های او برای من حداقل این مزیّت را داشته که با کاراکترهایی آشنا شوم که کمتر فرصتِ هم صحبتی شان را در دنیای واقعیِ اطرافم پیدا می کنم‌.



#ریحانه_حسن آبادی

📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖📚


back to top