morteza pourkashani > morteza pourkashani's Quotes

Showing 1-2 of 2
sort by

  • #1
    محمدرضا شفیعی کدکنی
    “به کجا چنین شتابان؟
    گون از نسیم پرسید
    - دل من گرفته زین جا
    هوس سفر نداری
    ز غبار این بیابان؟
    - همه آرزویم اما
    چه کنم که بسته پایم.
    به کجا چنین شتابان؟
    - به هر آن کجا که باشد
    به جز این سرا، سرایم
    - سفرت به خیر اما تو و دوستی، خدا را
    چو از این کویر وحشت به سلامتی گذشتی
    به شکوفه‌ها، به باران
    برسان سلام ما را”
    محمدرضا شفیعی کدکنی, در کوچه‌باغهای نشابور

  • #2
    “حرف كه مي‌زني
    من از هراس طوفان
    زل مي‌زنم به ميز
    به زيرسيگاري
    به خودكار
    تا باد مرا نبرد به آسمان.
    لبخند كه مي‌زني
    من
    ـ عين هالوها ـ
    زل مي‌زنم به دست‌هات
    به ساعت مچي طلايي‌ات
    به آستين پيراهن ا‌ت
    تا فرو نروم در زمين.

    ديشب مادرم گفت تو از ديروز فرورفته‌اي
    در كلمه‌اي انگار
    در عین
    در شين
    درقاف
    در نقطه‌ها.”
    مصطفی مستور



Rss
All Quotes



Tags From morteza pourkashani’s Quotes