Shekoufeh Hi > Shekoufeh's Quotes

Showing 1-14 of 14
sort by

  • #1
    Richard Llewellyn
    “O, there is lovely to feel a book, a good book, firm in the hand, for its fatness holds rich promise, and you are hot inside to think of good hours to come.”
    Richard Llewellyn, How Green Was My Valley

  • #2
    Pablo Neruda
    “به آرامی آغاز به مردن می‌كنی
    اگر سفر نكنی
    اگر كتابی نخوانی
    اگر به اصوات زندگی گوش ندهی
    اگر از خودت قدردانی نكنی
    به آرامی آغاز به مردن می‌كنی
    زماني كه خودباوري را در خودت بكشی
    وقتي نگذاري ديگران به تو كمك كنند
    به آرامي آغاز به مردن می‌كنی
    اگر برده‏ی عادات خود شوی
    اگرهميشه از يك راه تكراری بروی
    اگر روزمرّگی را تغيير ندهی
    اگر رنگ‏های متفاوت به تن نكنی
    يا اگر با افراد ناشناس صحبت نكنی
    تو به آرامی آغاز به مردن می‌كنی
    اگر از شور و حرارت
    از احساسات سركش
    و از چيزهايی كه چشمانت را به درخشش وامی‌دارند
    و ضربان قلبت را تندتر مي‌كنند
    دوری كنی

    تو به آرامی آغاز به مردن می‌كنی
    اگر هنگامی كه با شغلت،‌ يا عشقت شاد نيستی، آن را عوض نكنی
    اگر برای مطمئن در نامطمئن خطر نكنی
    اگر ورای روياها نروی
    اگر به خودت اجازه ندهی
    كه حداقل يك بار در تمام زندگي‏ات
    ورای مصلحت‌انديشی بروی
    امروز زندگی را آغاز كن
    امروز مخاطره كن
    امروز كاری كن”
    پابلو نرودا

  • #3
    Alfred de Musset
    “How glorious it is – and also how painful – to be an exception. ”
    Alfred de Musset

  • #4
    Edith Sitwell
    “Winter is the time for comfort, for good food and warmth, for the touch of a friendly hand and for a talk beside the fire: it is the time for home.”
    Edith Sitwell

  • #5
    Edith Sitwell
    “My personal hobbies are reading, listening to music, and silence.”
    Edith Sitwell

  • #6
    Edith Sitwell
    “I am patient with stupidity, but not with those who are proud of it.”
    Edith Sitwell

  • #7
    Fernando Pessoa
    “My past is everything I failed to be.”
    Fernando Pessoa, The Book of Disquiet

  • #8
    محمدرضا شفیعی کدکنی

    نفسم گرفت ازين شب در اين حصار بشكن
    در اين حصار جادويي روزگار بشكن
    چو شقايق از دل سنگ برآر رايت خون
    به جنون صلابت صخره ي كوهسار بشكن
    تو كه ترجمان صبحي به ترنم و ترانه
    لب زخم ديده بگشا صف انتظار بشكن
    ... سر آن ندارد امشب كه برآيد آفتابي؟
    تو خود آفتاب خود باش و طلسم كار بشكن
    بسراي تا كه هستي كه سرودن است بودن
    به ترنمي دژ وحشت اين ديار بشكن
    شب غارت تتاران همه سو فكنده سايه
    تو به آذرخشي اين سايه ي ديوسار بشكن
    ز برون كسي نيايد چو به ياري تو اينجا
    تو ز خويشتن برون آ سپه تتار بشكن

    محمدرضا شفیعی کدکنی

  • #9
    الیاس علوی
    “با تو حرف مي زنم

    كه مقتول توام.



    تمام آن لحظه ها به تو خيره شدم

    نمي توانستي به چشمانم نگاه كني

    گفتي صورتم را بچرخانم

    تا تازيانه ات بي پروا بتازد

    "چقدر شرمگيني تو"



    هيچ كس نمي داند

    به گردنم خيره شدي

    و هوسي دور در دلت ريشه كرد

    امّا آيه هاي روشني را از بر بودي

    " اعوذ بالله من الشيطان الرجيم"

    " اعوذ بالله من الشيطان الرجيم"

    و شيطان گريخته بود

    و باز من ماندم و تو

    "چقدر شبيه مني تو".



    " انگشتانت را مي شناسم

    ما فرزند يك آدميم "

    اين آخرين جمله‌ام بود

    پيش از آنكه انگشتانت با رگهاي گردنم بياميزد.

    مرا ببخش

    كاش مي توانستم

    ناله زيباتري بكشم

    تا هر شب اينگونه نترسي

    كاش يك صبح از خواب برخيزي

    و يادت برود كه قاتل مني.



    آن باد پنهان شاخه ها

    آن پرنده ي ناشناس بر كلكين

    آن سايه آرام همراهت

    اين صداي موهوم در ذهنت منم

    دست خودم نيست

    حرفهای بسیاری دارم.



    ما هر دو مردگانيم

    تنها تو نفس مي كشي و من نمي‌توانم

    اما وقتي دستهايت را در آب مي‌شويي

    نفست بند مي آيد

    با من حرف بزن

    كه مقتول توام.”
    الیاس علوی

  • #10
    احمدرضا احمدی
    “بهار پیاده شد
    و
    من و پاییز تنها ماندیم”
    احمدرضا احمدی

  • #11
    Sohrab Sepehri
    “چرخ یک گاری در حسرت واماندن اسب
    اسب در حسرت خوابیدن گاریچی
    مرد گاریچی در حسرت مرگ”
    سهراب سپهری / Sohrab Sepehri

  • #12
    Charles Bukowski
    “Do you hate people?”

    “I don't hate them...I just feel better when they're not around.”
    Charles Bukowski, Barfly

  • #13
    George R.R. Martin
    “Sleep is good, he said, and books are better.”
    George R. R. Martin

  • #14
    افشین یداللهی
    “مردن فقط با مرگ اتفاق نمی‌افتد
    مردن گاهی همین زندگیست
    که نه تمام می‌شود
    نه شروع”
    افشین یداللهی



Rss