Home
My Books
Browse ▾
Recommendations
Choice Awards
Genres
Giveaways
New Releases
Lists
Explore
News & Interviews
Genres
Art
Biography
Business
Children's
Christian
Classics
Comics
Cookbooks
Ebooks
Fantasy
Fiction
Graphic Novels
Historical Fiction
History
Horror
Memoir
Music
Mystery
Nonfiction
Poetry
Psychology
Romance
Science
Science Fiction
Self Help
Sports
Thriller
Travel
Young Adult
More Genres
Community ▾
Groups
Quotes
Ask the Author
Sign In
Join
Sign up
View profile
Profile
Friends
Groups
Discussions
Comments
Reading Challenge
Kindle Notes & Highlights
Quotes
Favorite genres
Friends’ recommendations
Account settings
Help
Sign out
Home
My Books
Browse ▾
Recommendations
Choice Awards
Genres
Giveaways
New Releases
Lists
Explore
News & Interviews
Genres
Art
Biography
Business
Children's
Christian
Classics
Comics
Cookbooks
Ebooks
Fantasy
Fiction
Graphic Novels
Historical Fiction
History
Horror
Memoir
Music
Mystery
Nonfiction
Poetry
Psychology
Romance
Science
Science Fiction
Self Help
Sports
Thriller
Travel
Young Adult
More Genres
Community ▾
Groups
Quotes
Ask the Author
Shekoufeh Hi
> Shekoufeh's Quotes
Showing 1-14 of 14
sort by
date added
favorite
random
like
#1
“O, there is lovely to feel a book, a good book, firm in the hand, for its fatness holds rich promise, and you are hot inside to think of good hours to come.”
―
Richard Llewellyn,
How Green Was My Valley
1070 likes
like
#2
“به آرامی آغاز به مردن میكنی
اگر سفر نكنی
اگر كتابی نخوانی
اگر به اصوات زندگی گوش ندهی
اگر از خودت قدردانی نكنی
به آرامی آغاز به مردن میكنی
زماني كه خودباوري را در خودت بكشی
وقتي نگذاري ديگران به تو كمك كنند
به آرامي آغاز به مردن میكنی
اگر بردهی عادات خود شوی
اگرهميشه از يك راه تكراری بروی
اگر روزمرّگی را تغيير ندهی
اگر رنگهای متفاوت به تن نكنی
يا اگر با افراد ناشناس صحبت نكنی
تو به آرامی آغاز به مردن میكنی
اگر از شور و حرارت
از احساسات سركش
و از چيزهايی كه چشمانت را به درخشش وامیدارند
و ضربان قلبت را تندتر ميكنند
دوری كنی
تو به آرامی آغاز به مردن میكنی
اگر هنگامی كه با شغلت، يا عشقت شاد نيستی، آن را عوض نكنی
اگر برای مطمئن در نامطمئن خطر نكنی
اگر ورای روياها نروی
اگر به خودت اجازه ندهی
كه حداقل يك بار در تمام زندگيات
ورای مصلحتانديشی بروی
امروز زندگی را آغاز كن
امروز مخاطره كن
امروز كاری كن”
―
پابلو نرودا
95 likes
like
#3
“How glorious it is – and also how painful – to be an exception. ”
―
Alfred de Musset
1159 likes
like
#4
“Winter is the time for comfort, for good food and warmth, for the touch of a friendly hand and for a talk beside the fire: it is the time for home.”
―
Edith Sitwell
tags:
comfort
,
home
,
winter
2372 likes
like
#5
“My personal hobbies are reading, listening to music, and silence.”
―
Edith Sitwell
tags:
hobbies
,
music
,
reading
,
silence
1323 likes
like
#6
“I am patient with stupidity, but not with those who are proud of it.”
―
Edith Sitwell
127 likes
like
#7
“My past is everything I failed to be.”
―
Fernando Pessoa,
The Book of Disquiet
tags:
failure
,
past
,
self
,
time
1475 likes
like
#8
“
نفسم گرفت ازين شب در اين حصار بشكن
در اين حصار جادويي روزگار بشكن
چو شقايق از دل سنگ برآر رايت خون
به جنون صلابت صخره ي كوهسار بشكن
تو كه ترجمان صبحي به ترنم و ترانه
لب زخم ديده بگشا صف انتظار بشكن
... سر آن ندارد امشب كه برآيد آفتابي؟
تو خود آفتاب خود باش و طلسم كار بشكن
بسراي تا كه هستي كه سرودن است بودن
به ترنمي دژ وحشت اين ديار بشكن
شب غارت تتاران همه سو فكنده سايه
تو به آذرخشي اين سايه ي ديوسار بشكن
ز برون كسي نيايد چو به ياري تو اينجا
تو ز خويشتن برون آ سپه تتار بشكن
”
―
محمدرضا شفیعی کدکنی
142 likes
like
#9
“با تو حرف مي زنم
كه مقتول توام.
تمام آن لحظه ها به تو خيره شدم
نمي توانستي به چشمانم نگاه كني
گفتي صورتم را بچرخانم
تا تازيانه ات بي پروا بتازد
"چقدر شرمگيني تو"
هيچ كس نمي داند
به گردنم خيره شدي
و هوسي دور در دلت ريشه كرد
امّا آيه هاي روشني را از بر بودي
" اعوذ بالله من الشيطان الرجيم"
" اعوذ بالله من الشيطان الرجيم"
و شيطان گريخته بود
و باز من ماندم و تو
"چقدر شبيه مني تو".
" انگشتانت را مي شناسم
ما فرزند يك آدميم "
اين آخرين جملهام بود
پيش از آنكه انگشتانت با رگهاي گردنم بياميزد.
مرا ببخش
كاش مي توانستم
ناله زيباتري بكشم
تا هر شب اينگونه نترسي
كاش يك صبح از خواب برخيزي
و يادت برود كه قاتل مني.
آن باد پنهان شاخه ها
آن پرنده ي ناشناس بر كلكين
آن سايه آرام همراهت
اين صداي موهوم در ذهنت منم
دست خودم نيست
حرفهای بسیاری دارم.
ما هر دو مردگانيم
تنها تو نفس مي كشي و من نميتوانم
اما وقتي دستهايت را در آب ميشويي
نفست بند مي آيد
با من حرف بزن
كه مقتول توام.”
―
الیاس علوی
15 likes
like
#10
“بهار پیاده شد
و
من و پاییز تنها ماندیم”
―
احمدرضا احمدی
31 likes
like
#11
“چرخ یک گاری در حسرت واماندن اسب
اسب در حسرت خوابیدن گاریچی
مرد گاریچی در حسرت مرگ”
―
سهراب سپهری / Sohrab Sepehri
212 likes
like
#12
“Do you hate people?”
“I don't hate them...I just feel better when they're not around.”
―
Charles Bukowski,
Barfly
tags:
humour
,
misanthropy
,
paraphrased
13397 likes
like
#13
“Sleep is good, he said, and books are better.”
―
George R. R. Martin
tags:
books
,
reading
9864 likes
like
#14
“مردن فقط با مرگ اتفاق نمیافتد
مردن گاهی همین زندگیست
که نه تمام میشود
نه شروع”
―
افشین یداللهی
69 likes
All Quotes
Tags From Shekoufeh’s Quotes
comfort
home
winter
hobbies
music
reading
silence
failure
past
self
time
humour
misanthropy
paraphrased
books
Welcome back. Just a moment while we sign you in to your Goodreads account.