(?)
Quotes are added by the Goodreads community and are not verified by Goodreads. (Learn more)

“«...دست های مونتالی را در چنگ گرفت وآنها را غرق در بویه‌های سوزان و اشک ساخت:
-پدر همرا ما بیایید! شمارا با این دنیای مرده کشیشان و بت‌ها چه کار؟آنان آکنده از غبار قرون گذشته‌اند؛ پوسیده‌اند؛ فاسد و آلوده‌اند! از این کلیسای طاعون زده خارج شوید! همراهِ ما بیایید و قدم در روشنایی بگذارید! پدر، این ماییم که زندگی و جوانی هستیم؛ این ماییم که بهار جاویدیم ؛این ماییم که آینده‌ایم! پدر سپیده‌دم بر فراز ماست آیا می‌خواهید حصه خود را در طلوع آفتاب از کف بدهید؟ بیدار شوید و بگذارید کابوس‌های هراس‌انگیز گذشته را از یاد ببریم، بیدار شوید، و ما باز زندگی را از سر می‌گیریم! پدر(مقّدس) من همیشه شما را دوست داشته‌ام. همیشه حتی آن زمان که مرا کشتید آیا می‌خواهید بار دیگر مرا بکشید؟...»”

اتل لیلیان وینیچ
tags: خرمگس
Read more quotes from اتل لیلیان وینیچ


Share this quote:
Share on Twitter

Friends Who Liked This Quote

To see what your friends thought of this quote, please sign up!



Browse By Tag