“«...دست های مونتالی را در چنگ گرفت وآنها را غرق در بویههای سوزان و اشک ساخت:
-پدر همرا ما بیایید! شمارا با این دنیای مرده کشیشان و بتها چه کار؟آنان آکنده از غبار قرون گذشتهاند؛ پوسیدهاند؛ فاسد و آلودهاند! از این کلیسای طاعون زده خارج شوید! همراهِ ما بیایید و قدم در روشنایی بگذارید! پدر، این ماییم که زندگی و جوانی هستیم؛ این ماییم که بهار جاویدیم ؛این ماییم که آیندهایم! پدر سپیدهدم بر فراز ماست آیا میخواهید حصه خود را در طلوع آفتاب از کف بدهید؟ بیدار شوید و بگذارید کابوسهای هراسانگیز گذشته را از یاد ببریم، بیدار شوید، و ما باز زندگی را از سر میگیریم! پدر(مقّدس) من همیشه شما را دوست داشتهام. همیشه حتی آن زمان که مرا کشتید آیا میخواهید بار دیگر مرا بکشید؟...»”
―
Share this quote:
Friends Who Liked This Quote
To see what your friends thought of this quote, please sign up!
7 likes
All Members Who Liked This Quote
Browse By Tag
- love (101779)
- life (79779)
- inspirational (76193)
- humor (44481)
- philosophy (31148)
- inspirational-quotes (29017)
- god (26976)
- truth (24816)
- wisdom (24764)
- romance (24453)
- poetry (23413)
- life-lessons (22738)
- quotes (21214)
- death (20616)
- happiness (19109)
- hope (18642)
- faith (18508)
- travel (18490)
- inspiration (17459)
- spirituality (15798)
- relationships (15733)
- life-quotes (15657)
- motivational (15440)
- religion (15433)
- love-quotes (15427)
- writing (14978)
- success (14221)
- motivation (13337)
- time (12905)
- motivational-quotes (12656)




