(?)
Quotes are added by the Goodreads community and are not verified by Goodreads. (Learn more)

“تنها که می شوم.

یادم می افتد که رفتنی شده ای.

من هنوز چمدانم را نبسته ام.

بس که نشسته ام

وبه ناخن های دستم خیره شده ام.

تو امروز زیباتری.

... موهایت را از این کوتاه تر نکن.

بگذار باد ،

فرصت کند تا پریشان ترش کند.

گندمزار دور دست مرا....



کسی چه می داند؟

شاید با رفتنت

باد هم مرا فراموش کند

دلش برایم بسوزد

ودیگر هیچ وقت

در حوالی دلتنگی من پرسه نزند..



انگار رفتنی شده ای.

من هنوز چمدانم را نبسته ام.

این بوسه خداحافظی نیست!

همیشه دیر می کنم.

آن قدر که؛

در پیچ کوچه گم می شوی.

در کدام پیچ؟

در کدام کوچه؟



کسی چه می داند؛

خبر های بد از کدام سمت می آید؟

و چرا باد

به گندمزار که می رسد.

باران می بارد؟”

نیلوفر لاری پور
Read more quotes from نیلوفر لاری‌پور


Share this quote:
Share on Twitter

Friends Who Liked This Quote

To see what your friends thought of this quote, please sign up!



Browse By Tag