“...
افسوس
آن فرزانه، آن سالار، آن رهرو
فریاد زد
گام دگر باقی ست
گام نهایی، خنده او را برد
فرزانه ی من، رهروی من مرد
من بودم و او، مردگان بسیار
هنگام شستن بود و کفن و دفن
در زیر لب با خویش می گفتم
گامی دگر مانده است، گامی دگر
او را کفن کردیم
ناگاه دیدم، وای
مولای من، پاهای چوبین داشت
مولای من با پای چوبین اش، سخن می راند
از صخره های تیز و از ره های پنهانی
افسانه ها می خواند
می خواند و می آموخت
گام دگر مانده است
گام دگر
هر جا که هستی باز هم گامی دگر مانده است
غم در دلم بیداد کرد، اما نگرییدم
آن همگام هم هرگز نمی گریید
می گریاند
...”
―
Share this quote:
Friends Who Liked This Quote
To see what your friends thought of this quote, please sign up!
1 like
All Members Who Liked This Quote
Browse By Tag
- love (101793)
- life (79805)
- inspirational (76213)
- humor (44484)
- philosophy (31156)
- inspirational-quotes (29021)
- god (26979)
- truth (24826)
- wisdom (24769)
- romance (24462)
- poetry (23421)
- life-lessons (22741)
- quotes (21218)
- death (20620)
- happiness (19111)
- hope (18645)
- faith (18510)
- travel (18059)
- inspiration (17472)
- spirituality (15804)
- relationships (15739)
- life-quotes (15659)
- motivational (15453)
- religion (15435)
- love-quotes (15434)
- writing (14982)
- success (14223)
- motivation (13354)
- time (12904)
- motivational-quotes (12658)

