(?)
Quotes are added by the Goodreads community and are not verified by Goodreads. (Learn more)

“«میم» بیش از هر چیز تحمل این وانهادگی احمقانه را نداشت. نمی‌توانست باور کند دو انسان می‌توانند دور از هم در حالی که نگاه‌شان به همه‌چیز هست الا یک‌دیگر، ابراز عشق کنند. از دست دختر وراج کفرش در آمده بود. او می‌خواست کسی را در خانه، در کنار خود داشته باشد و حالا یک دختر احمق آن سوی خطوط دردسرساز نشسته بود و به هوای دل خود گل می‌گفت و گل می‌شنید. تحمل شنیدن صحبت‌های راننده‌اش را نداشت. حرف‌هایی که اغلب کپی بی‌قدوقواره‌ای بودند از چندتا کلمه تکراری که در طول سالیان سال عشق ورزیدن دیگر حسابی کهنه و نخ‌نما شده بودند.”

محمدرضا مرزوقی, بارداری بی‌هنگام آقای میم
Read more quotes from محمدرضا مرزوقی


Share this quote:
Share on Twitter

Friends Who Liked This Quote

To see what your friends thought of this quote, please sign up!

0 likes
All Members Who Liked This Quote

None yet!


This Quote Is From


Browse By Tag