خوشا عشق و خوشا عشق، خوشا میر و خوشا میرخوشا خلوت ختلان۱ و خوشا جلوت کشمیر
شب برفی گلبرگ۲، تب مزرعۀ کاج
شب و خندۀ بادام، شب و گریۀ انجیر
چه بشکوه دیاری ست، عجب آینه زاری ست
شب و این همه جلوت، شب و این همه تصویر
سحرگاه بهشت است سپیده دم این خاک
به هر رودش جاری ست گلاب و عسل و شیر
خوشا درگاه میر ، خوشا خانقه غوث۳
که روحانیت آن فزون است ز اجمیر۴
ز میر همدانی ، چه دانند و چه دانی
دلش مزرع اوراد، نگاهش گل تکبیر
کبیر همدان بود و امیر همه دان بود
یکی عالم اخلاق ، یکی صاحب تفسیر
یکی عارف کامل...
Published on May 13, 2010 03:08