بث الشکوی

رفيق جان منا دوره ي رفاقت نيست
سر گلايه ندارم که جاي صحبت نيست 


يکي به مفتي شهر از زبان ما گويد
اطاعتي که تو را مي کنند طاعت نيست


چگونه نقشه ي آسايش جهان بکشيم
به خانه اي که در آن جاي استراحت نيست 


همه به سايه ي هم تير مي زنند اينجا
ميان سايه و ديوار هيچ الفت نيست


چقدر بي تو در اين شام ها دلم خون شد
چقدر بي تو در اين روزها صداقت نيست 


مجو عدالت از اين تاجران بازاري
که در ترازويشان نيم جو مروّت نيست 


حراميان همه دولت شدند و دولتمند
گناه دولتيان و گناه دولت نيست 


دل شهيد به ابريشم هوس داديد
به چشم...

 •  0 comments  •  flag
Share on Twitter
Published on February 19, 2010 04:52
No comments have been added yet.


علیرضا قزوه's Blog

علیرضا قزوه
علیرضا قزوه isn't a Goodreads Author (yet), but they do have a blog, so here are some recent posts imported from their feed.
Follow علیرضا قزوه's blog with rss.