در غوغای من ربک

رسیدم تا اجل، امّا رسیدن شد فراموشم

دمیدم در نی  دنیا، دمیدن شد فراموشم


 


سرم با خندۀ گل گرم شد در فصل گلچینی


دلم چون سیب سرخ افتاد، چیدن شد فراموشم


 


ندای ارجعی گل کرد، برگشتم دمی تا خود


همین که پر در آوردم پریدن شد فراموشم


 


مرید غیرتم، از خود گذشتن رفت از یادم


شهید حیرتم در خون تپیدن شد فراموشم


 


صدای سرمۀ چشمت گلوی دیده ام را سوخت


که  از شرم تماشایت شنیدن شد فراموشم


 


چنان از آخرت گفتم که دنیا گشت عقبایم


چنان گرم تماشایم که  دیدن شد فراموشم


 


به تعقیب نمازی بی اذان درخود فرو رفتم


رکوعم،...

 •  0 comments  •  flag
Share on Twitter
Published on February 08, 2010 06:06
No comments have been added yet.


علیرضا قزوه's Blog

علیرضا قزوه
علیرضا قزوه isn't a Goodreads Author (yet), but they do have a blog, so here are some recent posts imported from their feed.
Follow علیرضا قزوه's blog with rss.