کتاب «آقا سید مجتبی» / اصغر فکور

سید مجتبی هاشمی و فداییان اسلام (قضیه سال اول جنگ در آبادان) را می‌شناسید. این کتاب،‌ خاطرات خوبی را از آن دوران جمع کرده است. کتاب «آقا سید مجتبی» اختصاصی به آقا سید مجتبی ندارد و برای فهم کلی فداییان اسلام و سال اول جنگ مناسب است.
آقا سید مجتبی: خاطرات دلاور شهید سید مجتبی هاشمی فرمانده نیروهای جنگ های نامنظم در دفاع مقدس (فداییان اسلام) حماسه خرمشهر، شکست حصر آبادان


سال اول جنگ،‌ سال جالبی است. واکنش مردم (اعم از مسئولان تا طیف‌های گوناگون مردم) به جنگ به شدت‌،‌ خواندنی،‌ درس‌آموز و قابل مطالعه علمی است. دوران جنگ‌های نامنظم و مدیریت شهید چمران فوق‌العاده خواندنی است. 


یک گونه مهم از افرادی که در ابتدای جنگ،‌ داوطلبانه وارد آن شدند و از عزت کشور و اسلام دفاع کردند،‌ دانشجویان بودند. (آن موقع تعداد دانشجویان و دانشگاه‌ها کم بود. هر کسی نمی‌توانست دانشجو بشود و دانشجویان واقعا یک قشر متفاوت و برجسته‌ای بودند.)


آقا عزیز، فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی می‌گفت که در زمان شروع جنگ‌، دانشجو بود. به جبهه آمد و خواست بجنگد. مسئولان وقت ترجیح می‌دادند که او مربی رزمندگان شود تا این‌که خودش بجنگد. (این تصور هنوز هم هست که بعضی آدم‌ها، باید فکر کنند، عده دیگری کار عملی انجام دهند!)


یک گونه مهم رزمندگان‌، اهالی بومی مناطق درگیر جنگ هستند. این دسته هم می‌توانستند برگردند در عقبه و نجنگند. کسی آن‌ها را مجبور نکرده بودند و اصلا انتظاری از آن‌ها نمی‌رفت. تازه کسی هم آن‌ها را تحویل نمی‌گرفت و سلاح و مهمات نداشتند.


یک گونه مهم دیگر پاسداران و اعضای کمیته‌های انقلاب اسلامی بودند. پاسداران شهرهای مختلف که وظیفه دانستند پس از تأمین امنیت شهر خود،‌ بیایند در مناطق جنگی، از انقلاب دفاع کنند. (سپاه یک سازمان نظامی نبود. سازمان انتظامی بود. سپاه در ابتدای سلاح سنگین نداشت. سازماندهی تیپ و لشکر نداشت و اصلا برای جنگ با یک کشور دیگر، آمادگی نداشت؛ از این رو سپاه هم داوطلبانه وارد جنگ شد!)


یک گونه مهم‌تر از همه این‌ها، نیروهای داوطلبی هستند که از سرتاسر کشور خودشان را به طرق مختلف رساندند. داش‌مشتی‌ها، مردان مرد و دلاوران واقعی این‌جا هستند. قدر این گروه را به طور ویژه باید دانست. گروهی که نوجوان دارد، زن دارد، مرد دارد، پیرمرد هم دارد. خدا شهید چمران و سید مجتبی هاشمی را خیر بدهد که این‌ها را پذیرفتند،‌ سازماندهی‌ کردند و از طریق جنگ‌های نامنظم، دانشگاه جبهه را محقق ساختند. شاهرخ ضرغام‌ها در این دانشگاه دانش‌آموخته شدند. 


سال اول جنگ، سال مردشناسی بود. فی تقلب الاحوال علم جواهر الرجال. حسن باقری‌ها هم در این سال خودشان را نشان دادند. عزیز جعفری‌ها هم. سید مجتبی هاشمی و شاهرخ ضرغام‌ها هم جربزه از خودشان نشان دادند و اصولا هر کس که لیاقتش را نشان می‌داد،‌ فرمانده می‌شد. شیپور جنگ که نواخته شد، بین مردها هم مردترها مشخص شدند.


این کتاب «آقا سید مجتبی» از نظر فنی،‌ چنگی به دل نزد. البته نویسنده تلاش خوبی کرد و قابل تقدیر است. اما از نظر محتوایی، خیلی خوب بود. الحق و الانصاف، جای تشکر دارد. 
روایت‌های حاج قاسم صادقی خیلی خوب بود؛ خاطرات دیگران هم. پیوندهای خوبی هم توانستم با دیگر آثار دفاع مقدسی نظیر «یکشنبه آخر» خانم رامهرمزی برقرار کنم.


اطلاعات کتابشناسی اثر:





عنوان کامل کتاب




آقا سید مجتبی: خاطرات دلاور شهید سید مجتبی
هاشمی فرمانده نیروهای جنگ‌های نامنظم در دفاع مقدس (فداییان اسلام) حماسه
خرمشهر/ شکست حصر آبادان






نویسنده




اصغر فکور






ناشر




نشر شاهد (سازمان بنیاد شهید و امور
ایثارگران، معاونت پژوهشی و ارتباطات فرهنگی)






چاپ




اول، سال ۱۳۹۱، ۳۰۰۰ نسخه، ۲۳۲ صفحه،‌ ۵۰۰۰
تومان.







به زودی در وبلاگ قفسه:
کتاب «طراوت بندگی» / شرح احادیث اخلاقی امام خامنه‌ای
کتاب «ملاقات در شب آفتابی»/ علی مؤذنی/ رمان دفاع مقدس و خاطره جانبازان
کتاب «سر دار» / بر دار رفتن شیخ فضل‌الله نوری در مشروطه به روایت نوه شیخ شهید
 •  0 comments  •  flag
Share on Twitter
Published on July 14, 2016 07:50
No comments have been added yet.