Rahil Zabihi > Quotes > Quote > نگار liked it
“آن کسی که قرار بود گرهش به دست من باز شود تو بودی. خودت بودی... دوست دارم مردی را نجات بدهم. دوست دارم یک بار هم قصه برعکس باشد. یک شاهزاده سوار بر اسب سفید نیاید دختری را از چنگال دیو پلیدی نجات دهد. این بار دختری بیاید با گنجشک کوچکش و شاهزادهای را از بند طلسمی آزاد کند...”
―
―
No comments have been added yet.
