شارل بودلير > Quotes > Quote > Ghasaq liked it

شارل بودلير
“می خواهم در زمینی گل آلوده و پر حلزون
به دست خود گودالی ژرف بکنم
تا آسوده استخوانهای فرسوده ام را در آن بچینم
و چون کوسه ای در موج در فراموشی بیارامم
من از وصیت نامه و گور بیزارم
پیش از آن که اشکی از مردمان طلب کنم
مرا خوشتر آن که تا زنده ام زاغان را فرا خوانم
تا از سراپای پیکر ناپاکم خون روانه کنند
ای کرم ها!
همرهان سیه روی بی چشم و گوش
بنگرید که مرده ای شاد و رها به سویتان می آید
ای فیلسوفان کامروا ، فرزندان فساد
بی سرزنش میان ویرانه ی پیکرم روید و بگویید
هنوز هم ، آیا رنج دیگری هست؟
برای این تن فرسوده ی بی جان
مرده ای میان مردگان”
شارل بودلير, Les Fleurs du Mal

No comments have been added yet.