محمدعلی صائب تبریزی > Quotes > Quote > Hesam liked it

محمدعلی صائب تبریزی
“آن نخل ناخلف که تبر شد ز ما نبود
ما را زمانه گر شکند، ساز می شویم”
محمدعلی صائب تبریزی

Comments Showing 1-4 of 4 (4 new)    post a comment »
dateUp arrow    newest »

message 1: by [deleted user] (new)

این شعر مورد علاقه من است...با عشق میخوانمش
:)


message 2: by Hesam (last edited Nov 17, 2018 11:09PM) (new)

Hesam رؤیا wrote: "این شعر مورد علاقه من است...با عشق میخوانمش
:)"


شهریار هم یه شعر داره با همین مضمون تقریبا

منبر از پشت شيشه مسجد--- چشمش افتاد و ديد چوبه دار
عصبي گشت و غيضي و غضبي --- بانگ زد كه اي خيانتكار
توهم از دودمان ما بودي --- سخت وحشي شدي و وحشتبار
ما سر و كارمان به صلح و صلاح --- تو به جرم و جنايتـت سرو كار
نرده كعبه حرمتش كم بود --- كه شدي دار شحنه، شرم بدار
دار بعد از سلام و عرض و ادب --- وز گناه ناكرده استغفار
گفت ما نيز خادم شرعيم--- صورت اخيار گير يا اشرار
هركجا پند و بند در ماند --- نوبت دار مي رسد ناچار
منبري را که گيرو دارش نيست --- همه از دور و بر كنند فرار
ليك منبر فرو نمي­آمد --- باز بر مركب ستيزه سوار
دارهم عاقبت ز جا در رفت --- رو به در تا كه بشنود ديوار
گفت اگر منبر تو منبر بود--- كار مردم نمي كشيد به دار


message 3: by [deleted user] (new)

Hesam wrote: "رؤیا wrote: "این شعر مورد علاقه من است...با عشق میخوانمش
:)"

شهریار هم یه شعر داره با همین مضمون تقریبا
توی ریویوی کتاب یه بغل کاکتوس آوردمش
اینجا">"


میروم حتما میخوانمش...ممنون


message 4: by [deleted user] (new)

ببخشید من بعد از کامنت شما نوشتم و تازه میخواستم بروم و شعر را بیابم که دیدم خودتان زحمت کشیدید...ممنونم و زیباست


back to top