حمیدرضا منایی > Quotes > Quote > Ali liked it
“آدم یک روز به جایی میرسد که عشقش با تواناییاش برابر نیست... خیلی بیشتر از آنچه معشوق هست، میخواهد... اینجور وقتها اگر معشوق را رها نکنی، خودت و عشق و معشوق و همۀ اطرافت را به لجن میکشی... هیچ چارهای نداری، باید از یکجا به بعد، ول کنی و بروی... بروی عقب، از دور بایستی و عشقت را تماشا کنی... [...] این را که میگویم یادت بماند؛ اگر خواستی عاشق چیزی بمانی، اگر خواستی بزرگ شوی، اگر زندگیات به چیزی گیر کرد، از یکجا به بعد، ببوس و بگذارش کنار... پشت دستت را داغ کن و دیگر سراغش نرو... اگر غیر از این کردی، همۀ عمر دستت خالی است...”
― برج سکوت
― برج سکوت
No comments have been added yet.
