ابوتراب خسروی > Quotes > Quote > Vartan liked it
“من باید به عنوان قائممقام دارلمفتاح و مباشر شفا در برابر حضرت مفتاح و مومنین مفتاحیه به آن زخم کبود، که پای معشوقم را که به قصد دیدار من عابر رونیز دارالمفتاح شده بود، به دید واقعهای معمول مینگریستم. هرچند میدانستم زخمهای کبود مومنین گوش به فرمان حضرت مفتاح هستند. من در این وجیزه باید از قول مولایم مولوی عبدالمحمود بنویسم که زخمها همیشه حامل درد هستند، و دردها جز در نقر کلمات بر اشیا ابدی نمیگردند و من باید شکل واقعه درد و تاریخ درد را بر تن مکتوب گایتری مینوشتم برای همین بود که لحظه لحظه رفتار زخم را در گزارشهای دارالشفا میخواندم. و خانم مؤید هم رعشههای آن زخم ناسور را هربار در گزارشها مینوشت که جایی در هوای دارالشفا کمین کرده بود و هر لحظه پای چپ گایتری را میبلعید تا به آن روز که زانوها را بلعیده بود. برای همین چیزها بود که تنها روح تسلیب خواهد بود که در دستان جراح و تیغ جراحی دمیده میشود و از حد فاصل عفونت و زخم و سلامت جسم میگذرد تا از الباقی جسم حفاظت کند.”
―
―
No comments have been added yet.
