بهاره رضایی > Quotes > Quote > سعید liked it
“برج مراقبت سلام !
موقعیت خودم را اعلام میکنم
کمی خسته
مقدار متناسبی
زخمی شدهم
در چند مایلی این جو خطرناک
بدون کلاهخود و زره
توی خاکریزهای کلمه
غلت میزنم
و جواز شاعرانهام را
محکم به خودم فشار میدهم
جنگ سرد است اینجا ؟
حشرههای زیادی در حال نیش زدناند
عادت کرده بودم
روی موهای مجعد مادرم
شعر بنویسم
فقط از خانه تکانی ذهنم برمیگشتم
و از تهماندههای آن
یادداشت برمیداشتم
برج مراقبت !
اطلاعات پرواز اشتباه بود !
جهت فرود خودم را اصلاح میکنم
جعبهی سیاه هواپیمای من
هیچ وقت پیدا نمیشود”
―
موقعیت خودم را اعلام میکنم
کمی خسته
مقدار متناسبی
زخمی شدهم
در چند مایلی این جو خطرناک
بدون کلاهخود و زره
توی خاکریزهای کلمه
غلت میزنم
و جواز شاعرانهام را
محکم به خودم فشار میدهم
جنگ سرد است اینجا ؟
حشرههای زیادی در حال نیش زدناند
عادت کرده بودم
روی موهای مجعد مادرم
شعر بنویسم
فقط از خانه تکانی ذهنم برمیگشتم
و از تهماندههای آن
یادداشت برمیداشتم
برج مراقبت !
اطلاعات پرواز اشتباه بود !
جهت فرود خودم را اصلاح میکنم
جعبهی سیاه هواپیمای من
هیچ وقت پیدا نمیشود”
―
No comments have been added yet.
