رؤیا زرّین > Quotes > Quote > Ameneh liked it

رؤیا زرّین
“رفته بودم دراگ‌استور پاستور
والیوم‌های زیادی خریده بودم
برای تسکین بی‌اعتمادی آدمی
بروفن‌های زیادی خریده بودم

پولم تمام
امیدم تمام
دنبال آرزوی از دست‌رفته‌ای

من عاشق یک دوستت ‌دارم ساده‌ام
توی سینما عصر جدید
و بنگ بنگ ترانه‌ی کیل بیل
توی سینما سپیده

راستی
والیوم‌های زیادی خریده بودم که
میان‌بر از کجا، به کجا بروم؟

حالا در ابتدای این دَوَران تازه
دارم از تو پرت می‌شوم که

ایستاده‌ام این‌جا
هی فکر می‌کنم ـ کاش آدمی وطنش را همچون بنفشه‌ها
می‌شد با خود ببرد، هر کجا که خواست ـ
هی فکر می‌کنم
هی بنفشه می‌کارم
هی راه می‌روم”
رویا زرین, می‌خواهم بچه‌هایم را قورت بدهم

No comments have been added yet.