قیصر امین‌پور > Quotes > Quote > Mina liked it

قیصر امین‌پور
“رفتار من عادی است
امانمی دانم چرا این روزها
ازدوستان وآشنایان
هرکس مرامی بیند
از دورمی گوید:
این روزها انگارحال وهوای دیگری داری
اما
من مثل هرروزم
با آن نشانی های ساده
باهمان امضا، همان نام
وباهمان رفتار معمولی
مثل همیشه ساکت وآرام
این روزها تنها
حس می کنم گاهی کمی گنگم
گاهی کمی گیجم
حس می کنم
ازروزهای پیش قدری بیشتر
این روزها را دوست دارم
گاهی
-ازتوچه پنهان-
باسنگها آوازمی خوانم
وقدربعضی لحظه ها را خوب می دانم
این روزها گاهی
ازماه وروزوسال، ازتقویم
ازروزنامه بی خبر هستم
حس می کنم گاهی کمی کمتر
گاهی شدیدا بیشترهستم
حتی اگرمی شد بگویم
این روزها گاهی خداراهم
یک جوردیگر می پرستم
ازجمله دیشب هم
دیگر ترازشب های بی رحمانه دیگربود
من کاملاتعطیل بودم
اول نشستم خوب
جوراب هایم را اتو کردم
تنها–حدود هفت فرسخ–دراتاقم راه رفتم
باکفش هایم گفت وگوکردم
و بعد ازآن هم
رفتم تمام نامه ها را زیرورو کردم
و سطرسطر نامه هارا
دنبال افسانه ی موهوم
دنبال آن مجهول گشتم
چیزی ندیدم
تنها یکی ازنامه هایم
بوی غریب و مبهمی می داد
انگارازلابه لای کاغذ تاخورده ی نامه
بوی تمام یاس های آسمانی
احساس می شد
دیشب دوباره
بی تاب دربین درختان تاب خوردم
ازنردبان ابرها تا آسمان رفتم
درآسمان گشتم
وجیب هایم را
ازپاره های ابرپرکردم
جای شماخالی!
یک لقمه ازحجم سفید ابرهای ترد
یک پاره ازمهتاب خوردم
دیشب پس ازسی سال فهمیدم
که رنگ چشمانم کمی میشی است
وبرخلاف سال های پیش
رنگ بنفش و ارغوانی را
ازرنگ آبی دوست تردارم
دیشب برای اولین بار
دیدم که نام کوچکم دیگر
چندان بزرگ وهیبت آور نیست
این روزهادیگرتعداد موهای سفیدم رانمی دانم
گاهی برای یادبود لحظه ای کوچک یک روزکامل جشن می گیرم
گاهی
صدبار
دریک روز می میرم
حتی یک شاخه ازمحبوبه های شب
یک غنچه مریم هم برای مردن”
قیصر امین‌پور

No comments have been added yet.