گراناز موسوی > Quotes > Quote > سین liked it
“ما سه نفر بوديم
گربه و من و سنجاقك
...
ما سه نفر بوديم
دستهامان بيسايه
سايههامان بر ديوار
...
ما دو نفر بوديم
يادهامان در خانه
خوابهامان از دريا
و لبهامان تشنه
...
ما يك نفر بوديم
بعد هم اندكي باران آمد
...”
―
گربه و من و سنجاقك
...
ما سه نفر بوديم
دستهامان بيسايه
سايههامان بر ديوار
...
ما دو نفر بوديم
يادهامان در خانه
خوابهامان از دريا
و لبهامان تشنه
...
ما يك نفر بوديم
بعد هم اندكي باران آمد
...”
―
date
newest »
newest »

.
.
.