داستان كوتاه discussion

25 views
نوشته هاي ديگران > صادق چوبک

Comments Showing 1-8 of 8 (8 new)    post a comment »
dateUp arrow    newest »

message 1: by [deleted user] (new)

ممنون محمد.یاد آوری خوبی بود
نویسنده ی گداها بودن، سخت تره.چون نویسنده باید برای اونچه که می نویسه وقت گذاشته باشه و از نزدیک لمسش کرده باشه.


message 2: by ستاره (new)

ستاره (sisily_clfyhoocom) | 437 comments ممنون از انتخابت دوست خوبم.


message 3: by banafshe (new)

banafshe (banafshe65) | 550 comments یادش بخیر
:)
منم بیشتر دوس دارم نویسنده ی گداها شم
گرچه امیدوارم گدایی دیگه نباشه که من نویسنده شون باشم


message 4: by Mostafa (new)

Mostafa shams | 11 comments یعنی چی نویسنده ی گداها؟من منظورتو نفهمیدم!چوبک یک نویسنده ی ناتورالیست نه رئالیست کثیف،لطفن بحث وابداع شخصی نکنین براساس مکتبهای ادبی و بوتیقای داستان نویسی صحبت کنید،ببخشید منم چیز زیادی حالیم نیست اما این اشتباهو خودمم میکردم که دلم میخواد دوستان انجامش ندهند.ممنون


message 5: by [deleted user] (last edited Aug 02, 2012 02:59PM) (new)

این تعریفی هست که در ویکی پدیا در مورد صادق چوبک اومده:

اکثر داستان‌های وی حکایت تیره روزی مردمی است که اسیر خرافه و نادانی و پایبند به مذهب خویش هستند. چوبک با توجه به خشونت رفتاری ای که در طبقات فرودست دیده می‌شد سراغ شخصیت‌ها و ماجراهایی رفت که هرکدام بخشی از این رفتار را بازتاب می‌دادند و به شدّت ره به تاریکی می‌بردند. او یک رئالیست تمام عیار بود که با منعکس کردن چرک‌ها و زخم‌های طبقه رها شده فرودست نه در جستجوی درمان آنها بود و نه تلاش داشت پیشوای فکری نسلی شود که تاب این همه زشتی را نداشت. به همین دلیل چهره کریه و ناخوشایندی که از انسان بی چیز، گرسنه و فاقد رویا ارائه می‌دهد، نه تنها مبنای آرمان گرایانه ندارد بلکه نوعی رابطه دیالکتیکی است بین جنبه‌های مختلف خشونت. او در اکثر داستانهای کوتاهش و رمان سنگ صبور رکود و جمود زیستی ای را به تصویر کشید که اجازه خلق باورهای بزرگ و فکرهای مترقی را نمی‌دهد. از این منظر طبقهٔ فرودست هرچند به عنوان مظلوم اما به شکل گناهکار ترسیم می‌شود که هرچه بیشتر در گل و لای فرو می‌رود.

مصطفی ممنون میشم اگه اطلاعاتی دارین در اختیارمون بذارین


message 6: by [deleted user] (last edited Aug 02, 2012 11:31PM) (new)

همونطور که در متن هم اومده،نویسنده ی گداها اصطلاحی هست که از قلم صادق چوبک در داستان سنگ صبور قرض گرفته شده تا عنوان متن بالا باشه.ابداع شخصی نیست:

«مملكت‌ همه‌ جور آدم‌ لازم‌ دارد، هم‌ نويسندة‌ متعينين‌ و متعينات‌ مي‌خواد، وهم‌ نويسندة‌ گدا... اگر خواستم‌ نويسنده‌ بشم‌، ميشم‌ نويسنده‌ گداها...». (سنگ‌ صبور -ص‌ 220).


message 7: by Mostafa (new)

Mostafa shams | 11 comments ببخشید اشتباه از من بود،من سنگ صبورو 10سال پیش خوندمش،خط به خط متن یادم نیست،فکر کردم اصطلاح ابداعی دوستمونه.اما اگه کارهای صمد بهرنگی رو خونده باشی این لقب بیشتر شایسته ی اونه.


message 8: by Hadi (new)

Hadi Sedaghat | 3 comments نویسنده گداها را فکر نکنم بشود به بهرنگی نسبت داد لااقل داستانهایی که ازش خواندم این را برایم متجلی نکرد و فکر میکنم این لقب به چوبک بیشتر می آید
حتی ساعدی هم از بهرنگی شایسته تر است برای نویسنده گداها بودن


back to top