داستان كوتاه discussion

39 views
نوشته هاي ديگران > عامه پسند - بوکفسکی

Comments Showing 1-9 of 9 (9 new)    post a comment »
dateUp arrow    newest »

message 1: by Mani (new)

Mani Azizi (mani_azizi) | 6 comments روز بعد باز دوباره برگشته بودم دفتر. احساس بیهودگی می‌کردم و اگر بخواهم رک حرف بزنم حالم از همه چیز به هم می‌خورد. نه من قرار بود به جایی برسم نه کل دنیا. همه‌ی ما فقط ول می‌گشتیم. و منتظر مرگ بودیم. در این فاصله هم کارهای کوچک می‌کردیم تا فضای‌های خالی را پر کنیم. بعضی از ما حتی این کارهای کوچک را هم نمی‌کردیم.

عامه پسند - بوکفسکی


طیبه تیموری | 659 comments حتي همين كارهاي كوچك رو نكردن...


طیبه تیموری | 659 comments محسن صادقیان wrote: "همین قدر که من را سر گرم خواندن این کوتاه نوشته کردی کار بزرگی است
راستی مرگ چیست؟"


غفلت مي شه مرگ
خنثي بودن


message 4: by Ashkan (new)

Ashkan Ansari | 2135 comments درنگ؟ یعنی تمام! یعنی فینیتو! یعنی بفرما خوش اومدی


message 5: by [deleted user] (new)

مرگ یعنی‌ رفتن به جای که اینجا نیست همین


message 6: by mohammad (last edited May 30, 2012 08:43AM) (new)

mohammad (irani_1313) | 1523 comments به نظر من صحبت از مرگ کار نویسنده نیست.
.
ابهام
هیجان.
امید .
تقدس.
وحشت.
چرخه زیبای طبیعت.


message 7: by [deleted user] (new)

محمد جان چرخه طبیعت زیبا بود تا وقتی‌ که ما آدمیان خرابش کردیم. همان کارهای کوچک را نکردیم و به انتظار مرگ ول گشتیم، صد افسوس.


message 8: by mohammad (last edited May 30, 2012 11:04AM) (new)

mohammad (irani_1313) | 1523 comments آدم و ول گشتن و کارهای کوچیکو انجام ندادن ساخت بمب اتم و ظروف یه بار مصرف ساختن و کثیف کردن دنیا و سوراخ کردن لایه ازن و ... همه و همه جزءی از طبیعته


message 9: by [deleted user] (new)

یه بار بیشتر زندگی نمی کنیم.کاش بلد بودیم چطور ازش استفاده کنیم


back to top