سه گزارش کوتاه دربارهی نوید و نگار
discussion
وقتی هول تبدیل به اشک شد
date
newest »


شخصیت هایی که تو کارای دیگه مستور دیده شدن.اینجا زنده میشن.به جورایی بهم ربط پیدا میکنن
انگار میخواد بگه همه همینجان
هستن.
زندن
همین دور و بر دارن نفس میکشن
برای من که کلا فضای کارای مستور رو دوست داره.خوندن این کارش هم جذاب بود.ولی مشخصا جزو کارای بیادموندنی مستور محسوب نمیشه
all discussions on this book |
post a new topic
برای لحظه ای درد خفیفی پشت ابروهایم می پیچد اما فورن رهایم می کند. می گویم: "بقیه ی قصه رو نمی خوای بخونم؟"