مهدی اخوان ثالث discussion

6 views
پرستار

Comments Showing 1-1 of 1 (1 new)    post a comment »
dateUp arrow    newest »

message 1: by Fatima (new)

Fatima | 5 comments شب از شبهای پاییزی ست
از آن همدرد و با من مهربان شبهای شک آور
ملول و سخته دل گریان و طولانی
شبی که در گمانم من که ایا بر شبم گرید ، چنین همدرد
و یا بر بامدادم گرید ، از من نیز پنهانی
من این می گویم و دنباله دارد شب
خموش و مهربان با من
به کردار پرستاری سیه پوش پیشاپیش ،‌ دل برکنده از بیمار
نشسته در کنارم ، اشک بارد شب
من اینها گویم و دنباله دارد شب


back to top