عاشقانه هاي پاك- Pure Love discussion
عشق يعني-Love is...
>
«زندگی را به تمامی زندگی کن»
گریه ی مختصریست... مثل یک فنجان چای... و کنارش عشق است... مثل یک حبه قند... زندگی را با عشق نوش جان باید کرد...
زمانی فرا میرسد که به عشق رسیدهای و زمانی فرا میرسد که به ورای عشق میرسی...
زمانی فرا میرسد که پیوند مییابی واز این پیوند لذت میبری ...
زمانی خواهد رسید که تنهایی و از زیبایی تنها بودن لذت میبری...
آری هرچیز و هرزمانی زیباست .....
پس زندگانی را به تمامی زندگی کن
زمانی فرا میرسد که پیوند مییابی واز این پیوند لذت میبری ...
زمانی خواهد رسید که تنهایی و از زیبایی تنها بودن لذت میبری...
آری هرچیز و هرزمانی زیباست .....
پس زندگانی را به تمامی زندگی کن
گاهی اوقات چیزی درون من می رقصد و پای کوبی می کند، من روحم را
حبس نکرده ام، به اینکه انسان عجیبی هستم اعتراف می کنم...
من خدا را در آغوش کشیده ام، خدا زیاد هم بزرگ نیست، خدا در اغوش من
جا می شود، شاید هم آغوش من خیلی بزرگ است...
خدا را که در آغوش می کشم دچار لرزهای مقطعی می شوم، تب می کنم
و هذیان می گویم...
خدا پیشانی مرا می بوسد و من از لذت این بوسه دچار مستی می شوم
خدا یکبار به من گفت تو گناهکار مهربانی هستی و من خوب می دانم که
گناهان من چقدر غیر قابل بخششند...
می دانم زیاد مهمان نخواهم بود، این را نه از خود،بلکه پدر آسمانی به من
گفته است...
زمان می گذرد همیشه سعی می کنم خوب باشم و همیشه بد می مانم
باید کمی قدم بزنم تا فکر کنم...
من برای اینکه برای کسی که دوستش دارم شعر بگویم هم باید قدم بزنم
مدتی هست که خیلی افسرده ام...
از اینکه چیزی می نویسم احساس بدی به من دست می دهد...
من روح خودم را معتاد به زنده بودن کرده ام و از این متاسفم...
و بیشتر از این تاسف می خورم که روزهایی که سعی می کردم مورچه
های سیاه را لگد نکنم، نا خواسته غنچه های بوته گلی را لگد مال می کردم
من این روزها مدام هذیان می گویم، آسمان برای من بنفش است...
باید کمی قدم بزنم.
(نویسنده: آقای سعید)
حبس نکرده ام، به اینکه انسان عجیبی هستم اعتراف می کنم...
من خدا را در آغوش کشیده ام، خدا زیاد هم بزرگ نیست، خدا در اغوش من
جا می شود، شاید هم آغوش من خیلی بزرگ است...
خدا را که در آغوش می کشم دچار لرزهای مقطعی می شوم، تب می کنم
و هذیان می گویم...
خدا پیشانی مرا می بوسد و من از لذت این بوسه دچار مستی می شوم
خدا یکبار به من گفت تو گناهکار مهربانی هستی و من خوب می دانم که
گناهان من چقدر غیر قابل بخششند...
می دانم زیاد مهمان نخواهم بود، این را نه از خود،بلکه پدر آسمانی به من
گفته است...
زمان می گذرد همیشه سعی می کنم خوب باشم و همیشه بد می مانم
باید کمی قدم بزنم تا فکر کنم...
من برای اینکه برای کسی که دوستش دارم شعر بگویم هم باید قدم بزنم
مدتی هست که خیلی افسرده ام...
از اینکه چیزی می نویسم احساس بدی به من دست می دهد...
من روح خودم را معتاد به زنده بودن کرده ام و از این متاسفم...
و بیشتر از این تاسف می خورم که روزهایی که سعی می کردم مورچه
های سیاه را لگد نکنم، نا خواسته غنچه های بوته گلی را لگد مال می کردم
من این روزها مدام هذیان می گویم، آسمان برای من بنفش است...
باید کمی قدم بزنم.
(نویسنده: آقای سعید)
شیرین دروغ و دختر ترسا دروغ بود
افسانه های حوری تنها دروغ بود
مجنون دو سال بر اثر آسم در گذشت
آوازه های حضرت لیلا دروغ بود
چندین هزار حضرت یوسف بیاورند
تا شک کنیم عشق زلیخا دروغ بود
در نقشه، کوه، دور و بر بیستون نبود
فرهاد و کوه و تیشه سراپا دروغ بود
العشق شبه حادثه غیر واقعی
اول نگاه آدم و حوا دروغ بود
یکبار هم به حرف دلت اعتماد کن
شاید که حرف مردم دنیا دروغ بود
نزدیک صبح از تب کابوس می پرم
مثل همیشه قصه ی رویا دروغ بود
سرما که می خورم هذیان پخش می کنم
این بار هم نتیجه ی سرما دروغ بود..
(نویسنده: آقا سعید)
افسانه های حوری تنها دروغ بود
مجنون دو سال بر اثر آسم در گذشت
آوازه های حضرت لیلا دروغ بود
چندین هزار حضرت یوسف بیاورند
تا شک کنیم عشق زلیخا دروغ بود
در نقشه، کوه، دور و بر بیستون نبود
فرهاد و کوه و تیشه سراپا دروغ بود
العشق شبه حادثه غیر واقعی
اول نگاه آدم و حوا دروغ بود
یکبار هم به حرف دلت اعتماد کن
شاید که حرف مردم دنیا دروغ بود
نزدیک صبح از تب کابوس می پرم
مثل همیشه قصه ی رویا دروغ بود
سرما که می خورم هذیان پخش می کنم
این بار هم نتیجه ی سرما دروغ بود..
(نویسنده: آقا سعید)
اين يكروزه را زندگي كن
نمي توانيم گذشته را تغيير دهيم
تنها بايد خاطرات شيرين را به ياد سپرد
و لغزشهاي گذشته را توشه ره خود سازيم
نمي توانيم آينده را پيش بيني كنيم؛
تنها بايد اميدوار باشيم و خواهان بهترين و هر آنچه نيكوست
و باور كنيم كه چنين خواهد شد
ميتوان روزي را زندگي كرد
دم را غنيمت شمريم
و همواره در جستجو، تا بهتر و نيكوتر باشيم
كارن بري
نمي توانيم گذشته را تغيير دهيم
تنها بايد خاطرات شيرين را به ياد سپرد
و لغزشهاي گذشته را توشه ره خود سازيم
نمي توانيم آينده را پيش بيني كنيم؛
تنها بايد اميدوار باشيم و خواهان بهترين و هر آنچه نيكوست
و باور كنيم كه چنين خواهد شد
ميتوان روزي را زندگي كرد
دم را غنيمت شمريم
و همواره در جستجو، تا بهتر و نيكوتر باشيم
كارن بري
عشق يعني
فك كن فقط امروز رو داري
هرچي كار خوب بلدي بكن
فك كن فقط امروز رو داري
هرچي كار خوب بلدي بكن

بنويس بابا مثل هر شب نان ندارد
سارا به سين سفره مان ايمان ندارد
بعد از همان تصميم کبری ابرها هم
يا سيل می بارد و يا باران ندارد
بابا انارو سيب و نان را می نويسد
حتی برای خواندنش دندان ندارد
انگار بابا همکلاس اولی هاست
هی می نويسد اين ندارد آن ندارد
بنويس کی آن مرد در باران ميايد
اين انتظار خيسمان پايان ندارد
ايمان برادر گوش کن نقطه سر خط
بنويس بابا مثل هر شب نان ندارد
چه دیر می فهمیم که زندگی همان روزهایی بود که زود سپری شدنش را آرزو می کردیم.
" آنتونی رابینز "
" آنتونی رابینز "
آنتني رابينز از جمله افرادي است كه به زندگي متفاوت نگاه مي كند و در بسياري از موارد هم نگاهش جالب و راه گشاست.
چهار چيز است که نميتوان آنها را بازگرداند :
1. سنگ ... پس از رها کردن!
2. حرف ... پس از گفتن!
3. موقعيت... پس از پايان يافتن!
4. و زمان ... پس از گذشتن!
پس بيائيم فرصتهاي زندگي امان را به تمامي زندگي کنيم
1. سنگ ... پس از رها کردن!
2. حرف ... پس از گفتن!
3. موقعيت... پس از پايان يافتن!
4. و زمان ... پس از گذشتن!
پس بيائيم فرصتهاي زندگي امان را به تمامي زندگي کنيم
زندگی دفتری از خاطره هاست... یك نفر در دل شب، یك نفر در دل خاك... یك نفر همدم خوشبختی هاست، یك نفر همسفر سختی هاست... چشم تا باز کنی عمر می گذرد.
زندگی زیباست! زشتیهای آن تقصیر ماست، در مسیرش هرچه نازیباست آن تدبیر ماست! زندگی آب روانی است روان میگذرد... آنچه تقدیر من و توست همان میگذرد
زندگی زیباست! زشتیهای آن تقصیر ماست، در مسیرش هرچه نازیباست آن تدبیر ماست! زندگی آب روانی است روان میگذرد... آنچه تقدیر من و توست همان میگذرد
در كلاس روزگار
درسهاي گونهگونه هست
درس دستيافتن به آب و نان
درس زيستن كنار اين و آن
درس مهر
درس قهر
درس آشنا شدن
درس با سرشك غم زهم جدا شدن
در ميان اين معلمان و درسها
در كنار نمرههاي صفر و نمرههاي بيست
يك معلم بزرگ نيز
در تمام لحظهها، در تمام عمر
در كلاس هست و در كلاس نيست
نام اوست مرگ
و آنچه را كه او درس ميدهد
زندگي است.
"فريدون مشيري"
درسهاي گونهگونه هست
درس دستيافتن به آب و نان
درس زيستن كنار اين و آن
درس مهر
درس قهر
درس آشنا شدن
درس با سرشك غم زهم جدا شدن
در ميان اين معلمان و درسها
در كنار نمرههاي صفر و نمرههاي بيست
يك معلم بزرگ نيز
در تمام لحظهها، در تمام عمر
در كلاس هست و در كلاس نيست
نام اوست مرگ
و آنچه را كه او درس ميدهد
زندگي است.
"فريدون مشيري"
زندگي
زندگی تکرار تفکر در حلقه حیات است.
زندگی معمای وجود در تفکر بشر است.
زندگی آزمایشگاه صبر برای موجود کم طاقت است.
و اما ؟؟؟
زندگی لطف اجباری اما شیرین خداوند است.
زندگی خالی است آن را پر کن.
زندگی یک مشکل است با آن روبرو شو.
زندگی یک معادله است موازنه کن.
زندگی یک معما است آن را حل کن.
زندگی یک تجربه است آن را مرور کن.
زندگی یک مبارزه است قبول کن.
زندگی یک کشتی است با آن دریا نوردی کن.
زندگی یک سوال است آن را جواب بده.
زندگی یک موفقیت است لذت ببر.
زندگی یک بازی است برنده و پیروز شو.
زندگی یک هدیه است آن را دریافت کن.
زندگی دعا است آن را مرتب بخوان.
زندگی درد است آن را تحمل کن.
زندگی یک دوربین است سعی کن با صورت خندان و شاد با آن روبرو بشی.
زندگی تکرار تفکر در حلقه حیات است.
زندگی معمای وجود در تفکر بشر است.
زندگی آزمایشگاه صبر برای موجود کم طاقت است.
و اما ؟؟؟
زندگی لطف اجباری اما شیرین خداوند است.
زندگی خالی است آن را پر کن.
زندگی یک مشکل است با آن روبرو شو.
زندگی یک معادله است موازنه کن.
زندگی یک معما است آن را حل کن.
زندگی یک تجربه است آن را مرور کن.
زندگی یک مبارزه است قبول کن.
زندگی یک کشتی است با آن دریا نوردی کن.
زندگی یک سوال است آن را جواب بده.
زندگی یک موفقیت است لذت ببر.
زندگی یک بازی است برنده و پیروز شو.
زندگی یک هدیه است آن را دریافت کن.
زندگی دعا است آن را مرتب بخوان.
زندگی درد است آن را تحمل کن.
زندگی یک دوربین است سعی کن با صورت خندان و شاد با آن روبرو بشی.
"زندگي همان لبخنديست که امروز دريغش کردي"
برای پاک ماندن، انسان نیازمند جاری ماندن است؛
یک رودخانه پاک می ماند، چرا که جاریست و به جاری ماندن ادامه میدهد.
جاری بودن رونده ی پیوسته، زلال ماندن است؛
یک عاشق زلال می ماند و افرادی که عشق نمی ورزند مسکوت می شوند، راکد می گردند و شروع به مرداب شدن می کنند و زندگی در آنها رنگ میبازد.
پس باید به درون اقیانوس عشق رفت. رها بود و جاری شد و زندگی را با تمام زیباییهاش در آغوش کشید. زندگی زیباست.
برای پاک ماندن، انسان نیازمند جاری ماندن است؛
یک رودخانه پاک می ماند، چرا که جاریست و به جاری ماندن ادامه میدهد.
جاری بودن رونده ی پیوسته، زلال ماندن است؛
یک عاشق زلال می ماند و افرادی که عشق نمی ورزند مسکوت می شوند، راکد می گردند و شروع به مرداب شدن می کنند و زندگی در آنها رنگ میبازد.
پس باید به درون اقیانوس عشق رفت. رها بود و جاری شد و زندگی را با تمام زیباییهاش در آغوش کشید. زندگی زیباست.
مانند سایه ناپایداریم و مانندخاک بیمقدار.
از کجا بدانیم که تا فردا زنده خواهیم ماند؟
پس زندگی را در لحظه، به تمامی زندگی کنیم
از کجا بدانیم که تا فردا زنده خواهیم ماند؟
پس زندگی را در لحظه، به تمامی زندگی کنیم
اگز هیچ چیز در این دنیا نداشته باشی 3 چیز همیشه
مال توست:
خدای مهربون
فکرهای قشنگ
قلب کوچک من که همیشه به یاد خوبی های توست
مال توست:
خدای مهربون
فکرهای قشنگ
قلب کوچک من که همیشه به یاد خوبی های توست

شب نشسته صبحدم برخاسته
می برندت زین جهان ناخواسته
این نفس فردا نمی اید به دست
پس به شادی بگذرانش تا که هست
می برندت زین جهان ناخواسته
این نفس فردا نمی اید به دست
پس به شادی بگذرانش تا که هست
زندگی را دور بزن
و انگاه که بالای بلندترین قله ها رسیدی
لبخند خود را نثار تمام سنگ ریزه هایی کن
که پایت را خراشیدند
و انگاه که بالای بلندترین قله ها رسیدی
لبخند خود را نثار تمام سنگ ریزه هایی کن
که پایت را خراشیدند
برقص گویی
هرگز کسی تو را نمی بیند
عاشق شو گویی
هرگز کسی دلت را نشکسته است
و زندگی کن گویی
بهشت اینجاست
هرگز کسی تو را نمی بیند
عاشق شو گویی
هرگز کسی دلت را نشکسته است
و زندگی کن گویی
بهشت اینجاست
وقتي نداني چگونه با زندگي بازي كني
پس زندگي با تو بازي خواهد كرد
از وبلاگ امید
پس زندگي با تو بازي خواهد كرد
از وبلاگ امید
امروز کسی باش که واقعاً آرزو داری
مهربان و باگذشت
ساده و شفاف
پاک و خالص
رنج و نگرانی را کنار بگذار
به لحظات زندگی چنان ارزش بده که آرزو داری
زندگی کن با مرام های واقعی محبت و عفو
با وجودی عاشق به دنبال شوق و امید باش
حقیقت را دریاب
نیت ، کلام و کردار و گفتارت را آرامش بده
اگر باورت نکردند، نهراس
چنان با محبت رفتار کن، که دلیلی برای شرمسار بودن از خودت نداشته باشی
همین امروز از بخشش آکنده شو
کسی نمی داند چه در راه است
زندگی کوتاه است
در گذشته ها نمان
نگران آینده نباش
لحظه های امروزت را با امید و اشتیاق به سمت مسیری تازه و سپید ببر
در تاریکی بدنبال چه می گردی ؟
فقط یک روز؛
لااقل یک روز کسی باش که واقعاً آرزو داری!!!!!!
مهربان و باگذشت
ساده و شفاف
پاک و خالص
رنج و نگرانی را کنار بگذار
به لحظات زندگی چنان ارزش بده که آرزو داری
زندگی کن با مرام های واقعی محبت و عفو
با وجودی عاشق به دنبال شوق و امید باش
حقیقت را دریاب
نیت ، کلام و کردار و گفتارت را آرامش بده
اگر باورت نکردند، نهراس
چنان با محبت رفتار کن، که دلیلی برای شرمسار بودن از خودت نداشته باشی
همین امروز از بخشش آکنده شو
کسی نمی داند چه در راه است
زندگی کوتاه است
در گذشته ها نمان
نگران آینده نباش
لحظه های امروزت را با امید و اشتیاق به سمت مسیری تازه و سپید ببر
در تاریکی بدنبال چه می گردی ؟
فقط یک روز؛
لااقل یک روز کسی باش که واقعاً آرزو داری!!!!!!
زندگي را بايد به رقص درآورد.
زندگي، تجارت نيست.
زندگي را براي نفس زندگي بايدزيست.
از زندگي بهره ببريد، اما آن را به سطح يك كارابزار نكشيد.
زندگي هدف نيست، چرا كه معناي هدف تنزل دادن امور به سطح وسايلي براي رسيدن به چيزهايي است و براي رسيدن به هدف هميشه بايد قرباني داد و هر آنچه كه داريد بايد به پاي هدفهاي آينده ريخت.
اما عشق بخشنده است، هديه مي كند و توقعي براي دريافت ندارد. پس بايد زيست آنهم عاشقانه.
زندگي، تجارت نيست.
زندگي را براي نفس زندگي بايدزيست.
از زندگي بهره ببريد، اما آن را به سطح يك كارابزار نكشيد.
زندگي هدف نيست، چرا كه معناي هدف تنزل دادن امور به سطح وسايلي براي رسيدن به چيزهايي است و براي رسيدن به هدف هميشه بايد قرباني داد و هر آنچه كه داريد بايد به پاي هدفهاي آينده ريخت.
اما عشق بخشنده است، هديه مي كند و توقعي براي دريافت ندارد. پس بايد زيست آنهم عاشقانه.
عشق زندگی است.
عشق هرگز شکست نمی خورد و زندگی هم هر زمانی که عشق وجود داشته باشد، شکست نخواهد خورد.
عشق هرگز شکست نمی خورد و زندگی هم هر زمانی که عشق وجود داشته باشد، شکست نخواهد خورد.
آنچه امروز یک درخت را تنومند، سایه گستر و پر ثمر ساخته است، ریشه دواندن دیروز بذر آن در تاریکی های خاک بوده است.
در هنگامه ی رنج های بزرگ، ملال های طاقت فرسا، شکست ها و مصیبت های خردکننده، فرصتهای بزرگی برای تغییر، گام نهادن به جلو و تصوري براي خلق آینده ایجاد می شود.
ماموریت ما در زندگی بی مشکل زیستن نیست؛ بلكه با انگیزه زیستن و اميدوار زيستن است ...
پس زندگی را باور کنیم همانگونه که هست، با همه دردها و رنجهایش، با همه شادیها و غمهایش، با همه ملال ها و دلفریبی هایش، باهمه شکستها و پیروزی هایش و با همه خاطرات، تلخی ها و شیرینی هایش؛
و زندگی را دوست بداریم و به سرنوشت امیدوار باشیم، هر روز را با امید و ایمان به خدا و فردايی بهتر به شب برسانیم، اینگونه باشیم تا زندگی برایمان سهل تر و زیباتر شود؛
و یقین داشته باشیم که از دید خداوند پنهان نبوده و همواره از مراقبت و همراهي او نيز بي بهره نخواهيم ماند ...
در هنگامه ی رنج های بزرگ، ملال های طاقت فرسا، شکست ها و مصیبت های خردکننده، فرصتهای بزرگی برای تغییر، گام نهادن به جلو و تصوري براي خلق آینده ایجاد می شود.
ماموریت ما در زندگی بی مشکل زیستن نیست؛ بلكه با انگیزه زیستن و اميدوار زيستن است ...
پس زندگی را باور کنیم همانگونه که هست، با همه دردها و رنجهایش، با همه شادیها و غمهایش، با همه ملال ها و دلفریبی هایش، باهمه شکستها و پیروزی هایش و با همه خاطرات، تلخی ها و شیرینی هایش؛
و زندگی را دوست بداریم و به سرنوشت امیدوار باشیم، هر روز را با امید و ایمان به خدا و فردايی بهتر به شب برسانیم، اینگونه باشیم تا زندگی برایمان سهل تر و زیباتر شود؛
و یقین داشته باشیم که از دید خداوند پنهان نبوده و همواره از مراقبت و همراهي او نيز بي بهره نخواهيم ماند ...
ميزي براي کار
کاري براي تخت
تختي براي خواب
خوابي براي جان
جاني براي مرگ
مرگي براي ياد
يادي براي سنگ
اين بود زندگي...
"حسين پناهي"
کاري براي تخت
تختي براي خواب
خوابي براي جان
جاني براي مرگ
مرگي براي ياد
يادي براي سنگ
اين بود زندگي...
"حسين پناهي"
آدما نمی تونن تغییر نکنن
رابطه ها نمی تونن عوض نشن
دنیا نمی تونه ثابت بمونه
ولی یه دوست می تونه تا ابد یه دوست باقی بمونه
رابطه ها نمی تونن عوض نشن
دنیا نمی تونه ثابت بمونه
ولی یه دوست می تونه تا ابد یه دوست باقی بمونه
ما آمده ایم تا
با زندگی کردن قیمت پیدا کنیم
نه به هر قیمتی زندگی کنیم
با زندگی کردن قیمت پیدا کنیم
نه به هر قیمتی زندگی کنیم
پريا جان زيبا بود و خيلي پر مغز
ممنونم
ما آمده ايم تا با زندگي قيمت پيدا كنيم نه به هرقيمتي زندگي كنيم
به دل مي شينه چون در عين ظرافت پيام بزرگي داره
ممنونم
ما آمده ايم تا با زندگي قيمت پيدا كنيم نه به هرقيمتي زندگي كنيم
به دل مي شينه چون در عين ظرافت پيام بزرگي داره
ما سه چهارم از اصالت وجودی خود را به قیمت شبیه شدن به دیگران از دست می دهیم.
به دنیا آمده ایم؛
درست مانند کتابی باز و نانوشته،
باید سرنوشت خود را رقم زنیم،
خود و نه کس دیگر.
خالق سرانجام خود باشيم.
مي توانيم همچون بذر بمانیم و بمیریم
اما می توانیم گل باشیم و بشکفیم،
می توانیم درخت باشیم و ببالیم.
پس درخت زندگي خود را به بار بنشان!!!
به دنیا آمده ایم؛
درست مانند کتابی باز و نانوشته،
باید سرنوشت خود را رقم زنیم،
خود و نه کس دیگر.
خالق سرانجام خود باشيم.
مي توانيم همچون بذر بمانیم و بمیریم
اما می توانیم گل باشیم و بشکفیم،
می توانیم درخت باشیم و ببالیم.
پس درخت زندگي خود را به بار بنشان!!!
سخت ترین درس زندگی این است که یادبگیریم
از کدام پل باید عبور کنیم و کدام پل را باید خراب کینم؟
از کدام پل باید عبور کنیم و کدام پل را باید خراب کینم؟
زندگی یعنی نشاندن لبخند بر دل شکسته ای
زندگی یعنی ستردن اشک از گونه ای
زندگی یعنی برداشتن بار غم از شانه ای
زندگی یعنی شکفتن در سرزمین قلبها همچون گلی
زندگی یعنی محبت، مهربانی؛
زندگی یعنی صداقت، همزبانی
زندگی یعنی ستردن اشک از گونه ای
زندگی یعنی برداشتن بار غم از شانه ای
زندگی یعنی شکفتن در سرزمین قلبها همچون گلی
زندگی یعنی محبت، مهربانی؛
زندگی یعنی صداقت، همزبانی
زندگي را دور بزن
و آن گاه که بر تارک بلند ترين قله ها رسيدى،
لبخند خود را نثار تمام سنگريزه هايي کن
که پايت را خراشيدند
و آن گاه که بر تارک بلند ترين قله ها رسيدى،
لبخند خود را نثار تمام سنگريزه هايي کن
که پايت را خراشيدند
هی فلانی
زندگی شاید همین باشد
یکفریب ساده و کوچک
آن هم از دست عزیزی که تو دنیا را
جز برای او و جز با او نمیخواهی!
من به گمانم زندگی باید همین باشد
آه....آه،اما
او چرا این را نمیداند؟
او چرا اینقدر غافل است از من؟
من نمی دانم چرا طاووس من
این را نمی داند که دل من هم دل است آخر
سنگ و آهن نیست
"مهدی اخوان ثالث"
زندگی شاید همین باشد
یکفریب ساده و کوچک
آن هم از دست عزیزی که تو دنیا را
جز برای او و جز با او نمیخواهی!
من به گمانم زندگی باید همین باشد
آه....آه،اما
او چرا این را نمیداند؟
او چرا اینقدر غافل است از من؟
من نمی دانم چرا طاووس من
این را نمی داند که دل من هم دل است آخر
سنگ و آهن نیست
"مهدی اخوان ثالث"
اینگونه زندگی کنیم:
شاد اما دلسوز؛
ساده اما زیبا؛
مصمم اما بی خیال؛
متواضع اما سربلند؛
مهربان اما جدی؛
سبز اما بی ریا؛
عاشق اما عاقل!
شاد اما دلسوز؛
ساده اما زیبا؛
مصمم اما بی خیال؛
متواضع اما سربلند؛
مهربان اما جدی؛
سبز اما بی ریا؛
عاشق اما عاقل!
در دنیا زندگی کن بیآنکه جزئی از آن باشی
همچون نیلوفری باش در آب
زندگی در آب بدون تماس با آب!
زندگی به موسیقی نزدیکتر است تا به ریاضیات
ریاضیات وابسته به ذهناند
وزندگی در ضربان قلبت ابراز وجود میکند
زندگی؛ سخت ساده است
خطرکن
وارد بازی شو
چه چیز از دست میدهی؟
با دستهای تهی آمدهایم
وبا دستهای تهی خواهیم رفت
نه، چیزی نیست که از دست بدهیم
فرصتی بسیار کوتاه به ما دادهاند
تا سرزنده باشیم
تا ترانهای زیبا بخوانیم
و فرصت به پایان خواهد رسید
آری؛ اینگونه است که هر لحظه غنیمتی است !
مرگ؛ تنها برای کسانی زیباست که،
زیبا زندگی کردهاند!
از زندگی نهراسیدهاند
شهامت زندگیکردن را داشتهاند
کسانی که عشق ورزیدهاند
دست افشاندهاند
و زندگی را جشن گرفتهاند
پس؛
هر لحظه را به گونهای زندگی کن
که گویی واپسین لحظه است
و کسی چه میداند؟
شایدآخرین لحظه باشد!!!!!