Home
My Books
Browse ▾
Recommendations
Choice Awards
Genres
Giveaways
New Releases
Lists
Explore
News & Interviews
Genres
Art
Biography
Business
Children's
Christian
Classics
Comics
Cookbooks
Ebooks
Fantasy
Fiction
Graphic Novels
Historical Fiction
History
Horror
Memoir
Music
Mystery
Nonfiction
Poetry
Psychology
Romance
Science
Science Fiction
Self Help
Sports
Thriller
Travel
Young Adult
More Genres
Community ▾
Groups
Quotes
Ask the Author
Sign In
Join
Sign up
View profile
Profile
Friends
Groups
Discussions
Comments
Reading Challenge
Kindle Notes & Highlights
Quotes
Favorite genres
Friends’ recommendations
Account settings
Help
Sign out
Home
My Books
Browse ▾
Recommendations
Choice Awards
Genres
Giveaways
New Releases
Lists
Explore
News & Interviews
Genres
Art
Biography
Business
Children's
Christian
Classics
Comics
Cookbooks
Ebooks
Fantasy
Fiction
Graphic Novels
Historical Fiction
History
Horror
Memoir
Music
Mystery
Nonfiction
Poetry
Psychology
Romance
Science
Science Fiction
Self Help
Sports
Thriller
Travel
Young Adult
More Genres
Community ▾
Groups
Quotes
Ask the Author
یغما گلرویی
discussion
8 views
پرنده بی پرنده
Comments
Showing 1-1 of 1
(1 new)
post a comment »
date
newest »
message 1:
by
Hadi
(new)
Sep 05, 2008 11:53PM
اونورِ این شبِ کلَک ، منُ ترانه تَک به تَک
خونه میساختیم روی باد ، دریا میریختیم تو اَلَک
مسافرای کاغذی ، رَد شده بودن از غبار
تو قصه باقی مونده بود ، شیههی اسبِ بیسوار
گفته بودن صدتا کلید برای ما جا میذارن
مزرعههای گندمُ برای فردا میذارن
فردا رسیدُ خوشهیی تو دستِ ما باقی نموند
سقفِ ستارهها شکست ، رو سرمون طاقی نموند
با کلیدای زنگ زده ، قفلای بسته وا نشد
سکهی دلسپردگی ، تو جوبِ ما پیدا نشد
تو سفرهمون همیشه سینِ ستاره کم بود
همیشه تا رسیدن فاصله یک قدم بود
کسی به ما نشون نداد که انتهای خط کجاست ؟
آهای درختای انار ! دیکتهی بیغلط کجاست ؟
چرا تو آسمونمون پرنده گوشهگیر شده ؟
چرا نمیرسیم به هم ؟ چرا همیشه دیر شده ؟
تو دفترِ سکسکهمون چن تا ترانه خالیه ؟
چن تا ترانه قصهی ممتدِ بیخیاله ؟
چن تا صدای بیصدا سکوتُ فریاد میزنه ؟
زغالِ شامِ آخرُ دستای کی باد میزنه ؟
تو غیبتِ حنجرهها ترانهسازیمون چیه ؟
یکی به من جواب بده ، آخرِ بازیمون چیه ؟
تو بازیِ کلاغ پَر ، هیشکی نشد بَرَنده ،
قصهی ما همین بود: پرنده بی پرنده !
reply
|
flag
back to top
post a comment »
Add a reference:
Book
Author
Search for a book to add a reference
add:
link
cover
Author:
add:
link
photo
Share
یغما گلرویی
Group Home
Bookshelf
Discussions
Photos
Videos
Send invite
Members
Polls
unread topics
|
mark unread
Welcome back. Just a moment while we sign you in to your Goodreads account.
خونه میساختیم روی باد ، دریا میریختیم تو اَلَک
مسافرای کاغذی ، رَد شده بودن از غبار
تو قصه باقی مونده بود ، شیههی اسبِ بیسوار
گفته بودن صدتا کلید برای ما جا میذارن
مزرعههای گندمُ برای فردا میذارن
فردا رسیدُ خوشهیی تو دستِ ما باقی نموند
سقفِ ستارهها شکست ، رو سرمون طاقی نموند
با کلیدای زنگ زده ، قفلای بسته وا نشد
سکهی دلسپردگی ، تو جوبِ ما پیدا نشد
تو سفرهمون همیشه سینِ ستاره کم بود
همیشه تا رسیدن فاصله یک قدم بود
کسی به ما نشون نداد که انتهای خط کجاست ؟
آهای درختای انار ! دیکتهی بیغلط کجاست ؟
چرا تو آسمونمون پرنده گوشهگیر شده ؟
چرا نمیرسیم به هم ؟ چرا همیشه دیر شده ؟
تو دفترِ سکسکهمون چن تا ترانه خالیه ؟
چن تا ترانه قصهی ممتدِ بیخیاله ؟
چن تا صدای بیصدا سکوتُ فریاد میزنه ؟
زغالِ شامِ آخرُ دستای کی باد میزنه ؟
تو غیبتِ حنجرهها ترانهسازیمون چیه ؟
یکی به من جواب بده ، آخرِ بازیمون چیه ؟
تو بازیِ کلاغ پَر ، هیشکی نشد بَرَنده ،
قصهی ما همین بود: پرنده بی پرنده !