عاشقانه هاي پاك- Pure Love discussion

590 views
جملات عاشقانه > ! هرچه ميخواهد دل تنگت بگو

Comments Showing 1-50 of 488 (488 new)    post a comment »
« previous 1 3 4 5 6 7 8 9 10

message 1: by Leila (new)

Leila MHosseini | 39 comments هرچي دوست دارين بنويسين
هرچي كه تو دلتونه و تا حالا جايي ننوشتين!




message 2: by Leila (new)

Leila MHosseini | 39 comments من دلم ميخواهد خانه اي داشته باشم پر دوست
بر درش برگ گلي مي كوبم روي ان با قلم سبز بهار مينويسم :

........خانه ي دوستي ما اينجاست

........تا كه سهراب نپرسد ديگر خانه ي دوست كجاست


message 3: by Leila (new)

Leila MHosseini | 39 comments وقتي بهش گفتم عشق رو نمي فهمم طوري نگام كرد كه انگار خودش مي فهمه......


message 4: by Leila (new)

Leila MHosseini | 39 comments گفته بودي كه چرا محو تماشاي مني
ان چنان مات كه يكدم مژه بر هم نزني
مژه بر هم نزدم تا كه ز دستم نرود
ناز چشم تو به قدر مژه بر هم زدني

فريدون مشيري


message 5: by mehrdad (new)

mehrdad (mehrabun) | 826 comments Mod
تا حالا آغوش مهتاب را زماني كه ستارگان در برش مي خوابند ديده اي حس لطيفي دارد انگار همه شب در برابر همين يگانه آسمان به خضوع در آمده و انگار خيمه تاريك شب را دريده است
اي كاش مي آمدي و تو نيز آغوش پر مهرت را براي ستارگان قلبم مي گشودي تا دمي در خنكاي نور سپيدت آسوده مي خوابيدم
و تو اي صبح كمي تامل كن عيش مارا منقص مكن و كمي آرامتر آرامتر


message 6: by mehrdad (last edited Sep 01, 2008 01:23AM) (new)

mehrdad (mehrabun) | 826 comments Mod
بيا تا در كنار بيابان گلي از عشق بكاريم
شايد دل آسمان بسوزد و نم باراني برايش فروريزد تا شايد كام تشنه و تفتيده آن را تر كند


message 7: by Sahel (new)

Sahel | 4 comments بهم گفت یکی رو می خوام که کمتر از تو دوستم داشته باشه.یکی رو می خوام که کمتر از تو خوب باشه.معمولی تر از تو باشه.تو سه جمله من رو با خدا در انداخت


message 8: by Leila (last edited Sep 01, 2008 10:53AM) (new)

Leila MHosseini | 39 comments دلم خيلي گرفته حال خوبي ندارم نميدونم بايد خوشحال باشم يا ناراحت !
اون چيزي رو كه از خدا مي خواستم رو بهم نداد! حتي تا لحظه هاي اخر هم داشتم دعا مي كردم دستمو روي قران گذاشتم قسمش دادم بهش گفتم اميد دارم اميدم رو نا اميد نكن ولي.....

مطمئنم كه حتما اگه اون خواستمو بم ميداد به صلاحم نمي بود... اون صلاحمو بهتر ميدونه اما نميدونم پس چرا دلم گرفته نميدونم پش چرا دارم گريه ميكنم

كاش صلاحمو بهم ميگفت تا اروم ميشدم

كاش

واسم دعا كنين دلم خيلي گرفته


message 9: by Mehdi (new)

Mehdi | 17 comments خدايا ! مرا وسيله اي براي صلح و آرامش قرار ده.
بگذار هرجا تنفر است ، بذر عشق بكارم.
هرجا آزردگي است ، ببخشايم . هرجا شك حاكم است ، ايمان و هرجا يأس است ، اميد . هرجا تاريكي است ، روشنايي و هرجا غم جاري است ، شادي نثاركنم.
الهي ! توفيقم ده كه بيش از طلب همدردي ، همدردي كنم .
بيش از آنكه مرا بفهمند ، ديگران را درك كنم .
پيش از آنكه مرا دوست بدارند ، دوست بدارم ، زيرا در عطا كردن است كه
مي ستانيم و در بخشيدن است كه بخشيده ميشويم و در مردن است كه ، حيات ابدي مي يابيم.


message 10: by Leila (new)

Leila MHosseini | 39 comments عمريست كه از حضور او جا مانديم
در غربت سرد خويش تنها مانديم
ام منتظر است تا كه ما بر گرديم

ماييم كه در غيبت كبري مانديم

تقديم با عشق به همه ي عاشقانش


message 11: by Hamid (new)

Hamid | 48 comments زندگی غرق شدن در رودی است که به دریاچه احسان خدا می ریزد. زندگی یک شاخه گل است در کویری که در آن ترس سکونت دارد


message 12: by Baharak (last edited Sep 04, 2008 06:13AM) (new)

Baharak | 2 comments چشمهابم را
سرشب، کاسه نذری
به در خانه همسایه امان می بردم
سر راه
عاشقی را دیدم
پشت یک پنجره در بسته
آسمان را می دید
چشمهایم را
خیراتی
دست او دادم و رفتم
اما
نیمه شب ماه که صورت وا کرد
چشمهایی دیدم
آشنا، رویایی، بخشنده
وسط صورت ماه
ماه امشب به من و نذری من می خندید


message 13: by S.Parisan (last edited Sep 05, 2008 07:59PM) (new)

S.Parisan | 137 comments
صفائی بود دیشب با خیالت خلوت ما را

ولی من باز پنهانی ترا هم آرزو کردم






message 14: by S.Parisan (new)

S.Parisan | 137 comments گاه دلتنگ شوی ، گاه بی حوصله و سخت وغریب
زمانی را هم ، غرق شادی و پر از خنده ی عشق
همه را ای گل ناز به خداوند سپار
خاطرت جمع عزیز
که عدالت خصلت مطلق اوست
گل نازم این بار چشم دل را واکن
دست رد بر دل هر غصه بزن
حرفهایت را گرم و آرام و بلند به خداوند بگو
عشق را تجربه کن



message 15: by Ziba (new)

Ziba | 7 comments عاشق نشدیم کار نیکی بکنیم

یا این که گناه شیک و پیکی بکنیم

عاشق شده ایم تا بدانند همه

ما هم بلدیم جیک جیکی بکنیم



message 16: by mehrdad (new)

mehrdad (mehrabun) | 826 comments Mod
وتو اي صبح سپيد و تو اي ناز و دردانه من
سر خود بالا كن تا ببوسم رويت
تا نوازش كنم از گيسويت
يا كه نه در تب و تابت باشم
يا كه امروز فدايت باشم

تو كه اينجا بر من تنهايي تا كجا فرصت ديدار افتد
خانه ام وسعت چشمانت نيست
بر من دل به تمناي تو بود
دو سه روزي به من نالان هم نيم نگه كن
زتو چيزي كم نيست
دل باراني من در بستان بر مجنون و كنار سوسن دو سه تا قطره باران ريزد
رخ پاك گل و ريحان از من ترتر خواهد شد
كه فداي خم ابروي تو شد هستي من


message 17: by Leila (new)

Leila MHosseini | 39 comments ادمي كه محبوب نيست وجود نداره يعني وجود داره اما فقط براي خودش و كسي كه فقط براي خودش وجود داشته باشه تنهاست....

و من از تنهايي مي ترسم


message 18: by [deleted user] (new)

دل تنگ مي مي گويد
بابا
ما هيچ نتنگيديم
تو بي خودي شاعر بازي در نيار


message 19: by mehrdad (new)

mehrdad (mehrabun) | 826 comments Mod
الميرا خانم اينجا تاپيك خيلي شاعرانست لطفا با احساسات دوستان شوخي نكنيد!!!؟


message 20: by Baharak (new)

Baharak | 2 comments یادم نمی آید اصلا دوستت داشته ام یانه؟
وقتی به تو فکر می کنم فقط به یاد لحظات پر التهابی می افتم، که با هم تجربه کردیم
یادم نیست اول من خواستم بروم یا تو؟
فرقی نمی کند.
فقط آمدم بگویم آنروزها اگر می گفتم دوستت دارم، هنوز از عشق چیزی نفهمیده بودم.
ببخش اگر دروغ بود....



message 21: by [deleted user] (new)

زير يک سنگ کبود، در دل خاک سياه، مي درخشد دو نگاه ، که به ناکامي از اين محنتگاه ، کرده افسانه هستي کوتاه، روح آواره کيست؟ پاي آن سنگ کبود!


message 22: by Bita (new)

Bita | 507 comments چرا وقتي به يكي ميگي دوستش داري بيرحمانه تو رو رها ميكنه؟


message 23: by S.Parisan (new)

S.Parisan | 137 comments
چگونه شاد شود اندرون غمگینم؟

به اختیار که از اختیار بیرون است




message 24: by Ghasedak (new)

Ghasedak | 173 comments حتما باید عاشقانه باشه؟
نمیشه نباشه؟؟؟؟



message 25: by [deleted user] (new)

قاصدک عزیز

این بخش مربوط به جملات عاشقانه است
اگر جملاتت عاشقانه نیست می تونی
در تاپیک های دیگه کامنت بذاری.

ارادتمند
پریا



message 26: by Ghasedak (new)

Ghasedak | 173 comments عاشقانه نیست
ولی برخواسته از احساساتمه
خب چی کار کنم؟


message 27: by mehrdad (new)

mehrdad (mehrabun) | 826 comments Mod
خب بگو شما كه همه مون رو جون به لب كردي بگو ببينيم چي توي دل كوچيكت احساسي شده مي خواي بگي
اصلا هرچي مي خواي بگو


message 28: by Ghasedak (new)

Ghasedak | 173 comments نمیخوام بگم
پریا خانم !
خوب اول ورود من ، در باغ سبز نشون دادی!
ذوقمو کور کردی دیگه!!!!!


message 29: by Ghasedak (new)

Ghasedak | 173 comments سلام مهرداد عزیز
اونقدر قشنگ نوشته بودی که بیشتر از قبل سر ذوق اومدم
مرسی که هوامونو داری
نمیدونم چرا کمال هم نشین در پریا خانم اثر نکرده!!!!
یه کم رفتار با تازه وارد هارو بهشون یادبدید



message 30: by [deleted user] (new)

سلام قاصدک خانم
من که چیزی نگفتم
اما اگر دلخور شدید
عذر خواهی می کنم

اما خودمونیم قاصدک جون
شما هم هرچه می خواست دل تنگت گفتی

به گروه خوش اومدین
منتظر حضور شما و کامنتهای قشنگتون هستیم

دوستدارت
پریا



message 31: by Ghasedak (new)

Ghasedak | 173 comments مرسی پریا خانم


message 32: by mehrdad (new)

mehrdad (mehrabun) | 826 comments Mod
قاصدك جان
كامنت بالايي به دليل داشتن نقطه چينهاي ممتد ايجاد مشكل فني كرده بود كه با اجازت پاكش كردم لطف كن دوباره بنويس

دوستدارت مهرداد


message 33: by Maria (new)

Maria (maria_jabbri) | 1594 comments Mod
لیلا جان
غمگین نباش! به لطف خالق هستی امید داشته باش.
همه امون دعا می کنیم.

"قوی باش و سرسخت وسر به زیر"

دوستدارت مریم


message 34: by Maria (new)

Maria (maria_jabbri) | 1594 comments Mod
....
اولین روز دبستان بازگرد
کودکی ها، شاد و خندان باز گرد
باز گرد ای خاطرات کودکی
بر سوار اسب های چوبکی

خاطرات کودکی زیباترند
یادگاران کهن مانا ترند
درسهای سال اول ساده بود
آب را بابا به سارا داده بود

درس پند آموز روباه و خروس
روبه مکار و دزد و چاپلوس
روز مهمانی کوکب خانم است
سفره پر از بوی نان گندم است

کاکلی گنجشککی باهوش بود
فیل نادانی برایش موش بود
با وجود سوز و سرمای شدید
ریز علی پیراهن از تن می درید

تا درون نیمکت جا می شدیم
ما پر از تصمیم کبری می شدیم
پاک کن هایی ز پاکی داشتیم
یک تراش سرخ لاکی داشتیم

کیفمان چفتی به رنگ زرد داشت
دوشمان از حلقه هایش درد داشت
گرمی دستانمان از آه بود
برگ دفتر ها به رنگ کاه بود

مانده در گوشم صدایی چون تگرگ
خش خش جاروی با پا روی برگ
همکلاسیهای من یادم کنید
باز هم در کوچه فریادم کنید

همکلاسیهای درد و رنج و کار
بچه های جامه های وصله دار
بچه های دکه سیگار سرد
کودکان کوچک اما مرد مرد

کاش هرگز زنگ تفریحی نبود
جمع بودن بود و تفریقی نبود
کاش می شد باز کوچک می شدیم
لا اقل یک روز کودک می شدیم

یاد آن آموزگار ساده پوش
یاد آن گچها که بودش روی دوش

ای معلم نام و هم یادت به خیر
یاد درس آب و بابایت به خیر

ای دبستانی ترین احساس من
بازگرد این مشقها را خط بزن
.....



message 35: by S.Parisan (last edited Oct 04, 2008 02:37PM) (new)

S.Parisan | 137 comments

سنگ هراس ، روشنی آب را شکست

شب در رسید و روزن هر آرزو گرفـت



message 36: by [deleted user] (new)

ماریای عزیز شعرتون خیلی زیبا بود
و یاد آور سالهای کودکی

سپاس
پریا


message 37: by mehrdad (last edited Oct 04, 2008 10:56PM) (new)

mehrdad (mehrabun) | 826 comments Mod
شعرتون ماريا خانوم، زيبا بود رفتم تو عوالم كودكي و براي لحظاتي از همه مشغله ها فراموشم شد
ممنون سفر دلچسبي بود
شاعر خودتان بوديد؟
بازم ممنون زيبا بود
باز از اين مطالب زيبا بر تخته سفيد اين مقال بنگاريد
مزيد امتنان خواهد بود



message 38: by Maria (last edited Oct 20, 2008 10:16AM) (new)

Maria (maria_jabbri) | 1594 comments Mod
ممنون. شعر از من نیست! و متأسفانه هم نمیدونم سراینده اش کیه. همین دیشب که خیلی دلم گرفته بود یکی از دوستان اهل شباب اونو برام فرستاد و چه به جا!!!؟
منوه به یاداونروزهای خوش و پاک و صمیمی کشوند و حیفم اومد این حس را با دیگر دوستان عزیز سهیم نشم

راستی، شعر یاردبستانی که یادتون هست؟!!هنوزم تازه و پرمغزه


یار دبستانی من، با من و همراه منی
چوب الف بر سر ما، بغض من و آه منی
حک شده اسم من و تو، رو تن این تخته سیاه
ترکه ی بیداد و ستم، مونده هنوز رو تن ما
دشت بی فرهنگی ما هرزه تموم علفاش
خوب اگه خوب ؛ بد اگه بد، مرده دلای آدماش
دست من و تو باید این پرده ها رو پاره کنه
کی میتونه جز من و تو درد مارو چاره کنه ؟
یار دبستانی من، با من و همراه منی
چوب الف بر سر ما، بغض من و آه منی
حک شده اسم من و تو، رو تن این تخته سیاه
ترکه بیداد و ستم، مونده هنوز رو تن ما
"فریدون فروغی"


message 39: by Ghasedak (new)

Ghasedak | 173 comments سلام
ببخشید
من خیلی وقته که به اینجا سر نزدم
شاید یه کم دیر شده باشه
ولی.....
خیلی شعرت قشنگه
خیلی
خیلی
تمام روزهای بچگی اومد تو ذهنم
باورت میشه اشک تو چشام جمع شده
خیلی چیزا یادم اومد که سالها بود فراموششان کرده بودم
یه دفه دلم برای همه اون روزاتنگ شد
مرسی


message 40: by Ghasedak (new)

Ghasedak | 173 comments یادم رفت بگم اینو برای شعر اولین روز دبستان ماریا نوشتم



message 41: by Ghasedak (new)

Ghasedak | 173 comments رها در آسمان



گاهی اوقات که احساس میکنی هیچ کسی نیست که در این تاریکی شب نوای دلت را بشنود ,

وقتی احساس میکنی زنجیر تنهایی صندوقچه دلت را محکم بسته ...به آسمان نگاهی می اندازی ...


به ستاره هایش که امشب میهمانیشان با شکوه تر از شب های قبل است ,


دلت می خواهد تو هم به آن مهمانی بروی !

همین کافیست ...

کافیست که فقط دلت بخواهد و آرزو کند ,

آن وقت سوار بر مرکب مهتاب می شوی و راهی آسمان

عجب سفر باشکوهی !

از آن بالا نگاهی به زمین می اندازی ,

دلت برای این زمینی های بیچاره می سوزد ...

ار خودت علت خاموشی چراغ هایشان را می پرسی !

اینها شب را فقط برای خوابیدن می خواهند ؟

عجب ! چه انسان هایی ! چه قلب هایی ! و چه ...

آن وقت خوشحال می شوی که یک شب به دور از آنها هستی ,

یک شب رها ! رها در آسمان ...

در همین حال و احوال هستی که مهتاب صدایت می کند :

پیاده شو ! به مقصد رسیدیم ,

چشمانت را باز می کنی , شگفت انگیز است !

اصلا باور کردنی نیست ! انگار اینجا دنیای دیگری است !

بله , واقعا اینجا دنیای دیگری است ...


ستاره ها یکی یکی به تو سلام می کنند ,

و تو حیرت زده , نمی توانی جواب سلامشان را بدهی !

ماه ورودت را تبریک می گوید ,

آن وقت تو در دلت می گویی :

چه سعادتی ...

در جمع عاشقان آسمان ...

میهمانیشان ساده است و عجیب دلهاشان خدایی ...

از یکی از ستاره ها می پرسی :

راستی هر شب اینجا مهمانیست ؟

و او در پاسخ تو می گوید :

دلت را رها کن , آن وقت می بینی در دلت هم هر شب مهمانیست !

کافیست با خودت عهد ببندی که هیچ وقت زمینی نباشی ...



message 42: by [deleted user] (new)

قاصدک عزیز

خیلی زیبا بود و برای چند دقیقه همه ما را به مهمانی آسمان برد

با سپاس
پریا


message 43: by Maria (new)

Maria (maria_jabbri) | 1594 comments Mod
پیش از تو آب معنی دریا شدن نداشت
شب مانده بود وجرات فردا شدن نداشت

بسیار بود رود در آن برزخ کبود
اما دریغ ذهره ی دریا شدن نداشت

در آن کویرسوخته آن خاک بی بهار
حتی علف اجازه زیبا شدن نداشت

گم بود در عمق زمین قامت بهار
بی تو ولی زمینه ی پیدا شدن نداشت

دل ها اگر چه صاف ولی از هراس سنگ
آیینه بودومیل تماشا شدن نداشت

چون عقده ای به بغض فروبرد حرف عشق
این عقده تا همیشه سر واشدن نداشت



message 44: by Maria (new)

Maria (maria_jabbri) | 1594 comments Mod
دوست خوبم، قاصدک جان

خرسندم که با ما همسفر دوران کودکی شدی! پس بیائیم به حرمت پاکی و صداقت و عشقی که آنروزها در دل داشتیم، هماره پاک و صادق و عاشق بمانیم

"از شعر مهمانی آسمان واقعاً لذت بردم. بازهم برایمان بگو"

دوستارت: مریم


message 45: by Mehdi (last edited Oct 11, 2008 11:18PM) (new)

Mehdi | 17 comments غزل دلتنگی


هر چند که دلتنگ تر از تنگ بلورم
با کوه غمت سنگ تر از سنگ صبورم
اندوه من انبوه تر از دامن الوند
بشکوه تر از کوه دماوند غرورم
یک عمر پریشانی دل بسته به مویی است
تنها سر مویی ز سر موی تو دورم
ای عشق به شوق تو گذر می کنم از خویش
تو قاف قرار من و من عین عبورم
بگذار به بالای بلند تو ببالم
کز تیره ی نیلوفرم و تشنه ی نورم
زنده یاد قیصر امین پور


message 46: by Ghasedak (new)

Ghasedak | 173 comments عالی بود
مرسی


message 47: by Maria (new)

Maria (maria_jabbri) | 1594 comments Mod
ماه من غصه نخور زندگي جزر و مد داره
دنيامون يه عالمه؛ آدم خوب و بد داره
ماه من غصه نخور همه که دشمن نمي شن
همه که پر ترک مثل من و تو نمي شن
ماه من غصه نخور مثل ماها فراوونه
خيلي کم مي شه کسي رو حرفش بمونه
ماه من غصه نخور گريه پناه آدماست
تر و تازه موندن گل؛ مال اشک شباي ماست
ماه من غصه نخور زندگي خوب داره و زشت
خدا رو چه ديدي شايد فردامون باشه بهشت
ماه من غصه نخور پنجرمون بازه هنوز
باغچه امون غرق گلاي عاشق ونازه هنوز
ماه من غصه نخور باز داره فصل سيب مي شه
مي دونم گاهي آدم تو وطنش غريب مي شه
ماه من غصه نخور ؛ ماه ها که تب نمي کنن
ماه ها که از آدماکمک طلب نمي کنن
ماه من غصه نخور شمعدونيا صورتين
دلايي که بشکنن چون عاشقن قيمتين
ماه من غصه نخور سبک مي شي بارون بياد
توي عاشقي بايد نترسيد از کم وزياد
ماه من غصه نخور خاطره هامون کودکن
توي اين قصه دلا يه وقتايي عروسکن
ماه من غصه نخور بازي زمين خوردن داره
کار دنيا همينه ؛ تولد و مردن داره
ماه من غصه نخور تاب بازي افتادن داره
زندگي شکستن و دوباره دل دادن داره
ماه من غصه نخور گلا ميان عيادتت
به نتيجه مي رسه آخر يه روز عبادتت
ماه من غصه نخور خيليا تنهان مثل تو
خيليا با زخماي عاشقي آشنان مثل تو
ماه من غصه نخور زندگي بي غم نمي شه
اوني که غصه نداشته باشه ؛آدم نمي شه


message 48: by [deleted user] (new)

وقتي در افكارت چال مي شوي
سنگ قبرت چهره تو خواهد شد
به قول حافظ:
رنگ رخساره خبر مي دهد از سر ضمير


message 49: by Ghasedak (new)

Ghasedak | 173 comments عالی بود مرسی


message 50: by Ghasedak (new)

Ghasedak | 173 comments خدا ی من !!!

بدون مقدمه می گویم دوستت دارم

نه آن سان که پرنده ، آسمان را

نه آن سان که درخت ، بهار را

نه آن سان که ماهی ، دریا را

نه آن سان که خاك ، باران را

دوستت دارم

آن سان كه بنده ای حقیر ، خدای بزرگش را

و دلم در هوای تو گنجشكی است كه می خواهد آسمان را تجربه كند

خدای من !!!

كدام قطره ی شور بختی است كه بدون اذن تو باریده باشد؟

كدام در یاست كه به سمت تو كه بی سمتی است مدبر نداشته باشد؟

راستی تو كدام سمتی هستی ؟

راست یا چپ؟

بالا یا پایین؟

من شنیده ام تو همان بی طرف محض می باشی

ومن چــــــدر عاشقم خدای بی طرف را

پس تمام قبله ها به سمت توست و تمام طرفها طرفدار تواند

البته به شرطها و شروطها ...






« previous 1 3 4 5 6 7 8 9 10
back to top