با عرض معذرت که این تاپیک رو دوباره ایجاد کردم ، متاسفانه post a comment من کار نمی کنه و مجبور شدم تاپیک جدید بزنم ...
سوال خوبیه ... همونطور که می دونیم دکتر شریعتی به دنبال ایدئولوژیک کردن دین بود . از نظر دکتر ایدئولوژی به معنای " آرمان مشترک همه ی انسانها در همه ی مکانها و زمانها " است . به نظر دکتر اگر تک تک ما انسانها از ایدئولوژی اسلامی پیروی کنیم می توانیم بهشت را روی زمین بسازیم . چراکه ایدئولوژی برای دکتر مساوی با " خودآگاهی انسانی " است که نوع خاصی از آگاهی می باشد که با " آگاهی " ( دانستن علم ) فرق می کند . شاید بتوانیم از خود آگاهی " حساسیت نسبت به دنیای اطراف مان را استنباط کنیم که منجر به عصیان علیه " آنچه هست " و تلاش برای استقرار " آنچه باید باشد " می شود ( البته باز هم مطابق با ایدئولوژی اسلامی زمان پیامبر) . از نظر دکتر " انسانیت ، آزادی ، عدالت و همه ی آنچه که برای یک زندگی انسانی لازم است " در اسلام زمان پیامبر یافت می شود . از نظر ایشون تفاوتی بین ماده و معنی و دنیا و آخرت و فیزیک و متافیزیک نیست . از اینجا می توانیم این نتیجه را بگیریم که دکتر درصدد تزریق عقلانیت به دین و تفکر دینی هم بوده است . ( که در واقع اسلامی که دکتر معرفی می کند بنا بر کتاب هایش همان اسلامی ست که پیامبر 14 قرن پیش به مردم معرفی کرد که تربیت یافتگانی چون ابوذر دارد ، منتها فاصله ای که چاه عمیق و تاریک زمان بین اسلام پیامبر و ما ایجاد کرده ، از عقلانیتش کاسته شده و بر اسرار آمیز بودن اون اضافه شده و به دلیل همین راز آلود بودن اسلامه که ما امروز شناخت درستی از اون نداریم ، که در واقع اشاره داره به ترکیب شدن تفکر اسلام پیامبر با انواع و اقسام فلسفه ها و فرهنگ ها که جزئی از اسلام شده). از نظر دکتر کسی که به اسلام زمان پیامبر معتقد است باید یک ابوذر یا علی باشد و از طریق این دو می تواند اسلام ناب را بشناسد چراکه این دو تربیت یافتگان ایدئولوژی اسلامی هستند و هرچقدر که از زمان پیامبر دور می شویم این ایدئولوژی جای خود را به " فرهنگ " می دهد که چندان قابل اعتماد نیست ... این نظر خلاصه ای از تفکر دکتره ( خیلی خیلی خلاصه ست ! ) ، لطفا شما هم نظراتتون رو اضافه کنین ...
سوال خوبیه ...
همونطور که می دونیم دکتر شریعتی به دنبال ایدئولوژیک کردن دین بود . از نظر دکتر ایدئولوژی به معنای " آرمان مشترک همه ی انسانها در همه ی مکانها و زمانها " است . به نظر دکتر اگر تک تک ما انسانها از ایدئولوژی اسلامی پیروی کنیم می توانیم بهشت را روی زمین بسازیم . چراکه ایدئولوژی برای دکتر مساوی با " خودآگاهی انسانی " است که نوع خاصی از آگاهی می باشد که با " آگاهی " ( دانستن علم ) فرق می کند . شاید بتوانیم از خود آگاهی " حساسیت نسبت به دنیای اطراف مان را استنباط کنیم که منجر به عصیان علیه " آنچه هست " و تلاش برای استقرار " آنچه باید باشد " می شود ( البته باز هم مطابق با ایدئولوژی اسلامی زمان پیامبر) . از نظر دکتر " انسانیت ، آزادی ، عدالت و همه ی آنچه که برای یک زندگی انسانی لازم است " در اسلام زمان پیامبر یافت می شود . از نظر ایشون تفاوتی بین ماده و معنی و دنیا و آخرت و فیزیک و متافیزیک نیست . از اینجا می توانیم این نتیجه را بگیریم که دکتر درصدد تزریق عقلانیت به دین و تفکر دینی هم بوده است . ( که در واقع اسلامی که دکتر معرفی می کند بنا بر کتاب هایش همان اسلامی ست که پیامبر 14 قرن پیش به مردم معرفی کرد که تربیت یافتگانی چون ابوذر دارد ، منتها فاصله ای که چاه عمیق و تاریک زمان بین اسلام پیامبر و ما ایجاد کرده ، از عقلانیتش کاسته شده و بر اسرار آمیز بودن اون اضافه شده و به دلیل همین راز آلود بودن اسلامه که ما امروز شناخت درستی از اون نداریم ، که در واقع اشاره داره به ترکیب شدن تفکر اسلام پیامبر با انواع و اقسام فلسفه ها و فرهنگ ها که جزئی از اسلام شده).
از نظر دکتر کسی که به اسلام زمان پیامبر معتقد است باید یک ابوذر یا علی باشد و از طریق این دو می تواند اسلام ناب را بشناسد چراکه این دو تربیت یافتگان ایدئولوژی اسلامی هستند و هرچقدر که از زمان پیامبر دور می شویم این ایدئولوژی جای خود را به " فرهنگ " می دهد که چندان قابل اعتماد نیست ...
این نظر خلاصه ای از تفکر دکتره ( خیلی خیلی خلاصه ست ! ) ، لطفا شما هم نظراتتون رو اضافه کنین ...