دکتر علی شریعتی discussion
شريعتي چه مي خواست؟
date
newest »
newest »
توي اين بخش وصيت نامه، خيلي به اين كه شريعتي دنبال تحقق چه چيزي بوده پرداخته نشده
هرچند كه ممنون كه اين بخش زيباي وصيت نامه رو آورديد
البته فكر مي كنم شريعتي چيزي ميخواسته اما متأسفانه خيلي واسه خود من هم روشن نيست
نظر دوستان ديگه كه از شريعتي مطالعه داشتند خيلي ميتونه كمك كنند باشه تا بتونيم دكتر رو بهتر بشناسيم
هرچند كه ممنون كه اين بخش زيباي وصيت نامه رو آورديد
البته فكر مي كنم شريعتي چيزي ميخواسته اما متأسفانه خيلي واسه خود من هم روشن نيست
نظر دوستان ديگه كه از شريعتي مطالعه داشتند خيلي ميتونه كمك كنند باشه تا بتونيم دكتر رو بهتر بشناسيم
نظرات آتنا خانوم كه به علتي نتونسته بودن نوشته هاشون رو توي اين تاپيك بگذارند
سوال خوبیه ...
همونطور که می دونیم دکتر شریعتی به دنبال ایدئولوژیک کردن دین بود . از نظر دکتر ایدئولوژی به معنای " آرمان مشترک همه ی انسانها در همه ی مکانها و زمانها " است . به نظر دکتر اگر تک تک ما انسانها از ایدئولوژی اسلامی پیروی کنیم می توانیم بهشت را روی زمین بسازیم . چراکه ایدئولوژی برای دکتر مساوی با " خودآگاهی انسانی " است که نوع خاصی از آگاهی می باشد که با " آگاهی " ( دانستن علم ) فرق می کند . شاید بتوانیم از خود آگاهی " حساسیت نسبت به دنیای اطراف مان را استنباط کنیم که منجر به عصیان علیه " آنچه هست " و تلاش برای استقرار " آنچه باید باشد " می شود ( البته باز هم مطابق با ایدئولوژی اسلامی زمان پیامبر) . از نظر دکتر " انسانیت ، آزادی ، عدالت و همه ی آنچه که برای یک زندگی انسانی لازم است " در اسلام زمان پیامبر یافت می شود . از نظر ایشون تفاوتی بین ماده و معنی و دنیا و آخرت و فیزیک و متافیزیک نیست . از اینجا می توانیم این نتیجه را بگیریم که دکتر درصدد تزریق عقلانیت به دین و تفکر دینی هم بوده است . ( که در واقع اسلامی که دکتر معرفی می کند بنا بر کتاب هایش همان اسلامی ست که پیامبر 14 قرن پیش به مردم معرفی کرد که تربیت یافتگانی چون ابوذر دارد ، منتها فاصله ای که چاه عمیق و تاریک زمان بین اسلام پیامبر و ما ایجاد کرده ، از عقلانیتش کاسته شده و بر اسرار آمیز بودن اون اضافه شده و به دلیل همین راز آلود بودن اسلامه که ما امروز شناخت درستی از اون نداریم ، که در واقع اشاره داره به ترکیب شدن تفکر اسلام پیامبر با انواع و اقسام فلسفه ها و فرهنگ ها که جزئی از اسلام شده).
از نظر دکتر کسی که به اسلام زمان پیامبر معتقد است باید یک ابوذر یا علی باشد و از طریق این دو می تواند اسلام ناب را بشناسد چراکه این دو تربیت یافتگان ایدئولوژی اسلامی هستند و هرچقدر که از زمان پیامبر دور می شویم این ایدئولوژی جای خود را به " فرهنگ " می دهد که چندان قابل اعتماد نیست ...
این نظر خلاصه ای از تفکر دکتره ( خیلی خیلی خلاصه ست ! ) ، لطفا شما هم نظراتتون رو اضافه کنین ...
سوال خوبیه ...
همونطور که می دونیم دکتر شریعتی به دنبال ایدئولوژیک کردن دین بود . از نظر دکتر ایدئولوژی به معنای " آرمان مشترک همه ی انسانها در همه ی مکانها و زمانها " است . به نظر دکتر اگر تک تک ما انسانها از ایدئولوژی اسلامی پیروی کنیم می توانیم بهشت را روی زمین بسازیم . چراکه ایدئولوژی برای دکتر مساوی با " خودآگاهی انسانی " است که نوع خاصی از آگاهی می باشد که با " آگاهی " ( دانستن علم ) فرق می کند . شاید بتوانیم از خود آگاهی " حساسیت نسبت به دنیای اطراف مان را استنباط کنیم که منجر به عصیان علیه " آنچه هست " و تلاش برای استقرار " آنچه باید باشد " می شود ( البته باز هم مطابق با ایدئولوژی اسلامی زمان پیامبر) . از نظر دکتر " انسانیت ، آزادی ، عدالت و همه ی آنچه که برای یک زندگی انسانی لازم است " در اسلام زمان پیامبر یافت می شود . از نظر ایشون تفاوتی بین ماده و معنی و دنیا و آخرت و فیزیک و متافیزیک نیست . از اینجا می توانیم این نتیجه را بگیریم که دکتر درصدد تزریق عقلانیت به دین و تفکر دینی هم بوده است . ( که در واقع اسلامی که دکتر معرفی می کند بنا بر کتاب هایش همان اسلامی ست که پیامبر 14 قرن پیش به مردم معرفی کرد که تربیت یافتگانی چون ابوذر دارد ، منتها فاصله ای که چاه عمیق و تاریک زمان بین اسلام پیامبر و ما ایجاد کرده ، از عقلانیتش کاسته شده و بر اسرار آمیز بودن اون اضافه شده و به دلیل همین راز آلود بودن اسلامه که ما امروز شناخت درستی از اون نداریم ، که در واقع اشاره داره به ترکیب شدن تفکر اسلام پیامبر با انواع و اقسام فلسفه ها و فرهنگ ها که جزئی از اسلام شده).
از نظر دکتر کسی که به اسلام زمان پیامبر معتقد است باید یک ابوذر یا علی باشد و از طریق این دو می تواند اسلام ناب را بشناسد چراکه این دو تربیت یافتگان ایدئولوژی اسلامی هستند و هرچقدر که از زمان پیامبر دور می شویم این ایدئولوژی جای خود را به " فرهنگ " می دهد که چندان قابل اعتماد نیست ...
این نظر خلاصه ای از تفکر دکتره ( خیلی خیلی خلاصه ست ! ) ، لطفا شما هم نظراتتون رو اضافه کنین ...
به نظر من هم شريعتي دنبال اين بود كه عقلانيت همراه دين باشه و يه تقليد كوركورانه از دين نداشته باشيم
البته روي درستي اين قضيه كه ميشه عقلانيت را در دين وارد كرد يا نه ميشه صحبت كرد
علاوه بر اون فكر مي كنم خودآگاهي انساني يكي از چيزهاي اساسي بود كه دكتر دنبالش بود
البته روي درستي اين قضيه كه ميشه عقلانيت را در دين وارد كرد يا نه ميشه صحبت كرد
علاوه بر اون فكر مي كنم خودآگاهي انساني يكي از چيزهاي اساسي بود كه دكتر دنبالش بود
به نظر من شریعتی و گروه های اصلاحیون که بعد از او آمدند؛ همه و همه در صدد روشن کردن اسلام حقیقی به من و شما بودند و البته نا گفته نماند که بکارگیری ایشان از ادبیات قوی نیز تاثیر گذاری حرف های ایشان را دو چندان کرده. به نظر من از معدود افرادی بود که می خواست اسلام واقعی را با استدلال و منطق پیاده کندو حتی با دشمنان فکری و منتقدانش ساعت ها به گفتگو می نشست و از هیچ فرصتی برای بحث پیرامون حقیقت دریغ نمی کرد انشاءالله روز به روز شخصیت این استاد برجسته را بیشتر بشناسیم.
البته. روشن كردن اسلام حقيقي و جدا كردن مسائل بسيار زياد انحرافي از دين و نشان دادن روح واقعي اسلام از اهداف بزرگ دكتر بوده كه فكر هم مي كنم تا حدودي در اين كار توانا بود.
راستي، به نظر شما مردم مدينه فاضله شريعتي چه ويژگي داشتن؟ اگه شريعتي اين قدر اهداف والايي داشته كه در اين جا به تعداد معدودي از اونها اشاره شد، در راستاي اين اهداف دوست داشته مردم آرمان شهرش چه جوري باشن؟
راستي، به نظر شما مردم مدينه فاضله شريعتي چه ويژگي داشتن؟ اگه شريعتي اين قدر اهداف والايي داشته كه در اين جا به تعداد معدودي از اونها اشاره شد، در راستاي اين اهداف دوست داشته مردم آرمان شهرش چه جوري باشن؟
شریعتی دنبال نشان دادنه خوبی ها بود و خودش ام به اونا پایبند بود
دوست عزيز به نظر شما از نظر شريعتي خوبي چي بود كه مي خواست اون ها رو نشون بده؟
هممون ميدونم كه هدف شريعتي هدف بزرگي بوده، و اين كه دنبال نشون دادن چيزهاي زيبا و خوب بوده
علاوه بر اون ميدونيم كه روشي كه شريعتي انتخاب كرده بوده عقلاني بوده و به دور از تعصب
ولي در مورد اين كه اين خوبي ها يا اين اهدافي كه شريعتي دنبالشون بود چي بودن خيلي اطلاعات نداريم
شايد هم من اطلاعات ندارم
به هر حال هر انساني توي زندگيش شايد دنبال خيلي چيزها باشه، اما يه هدف اساسي داره و در راستاي اون هدف اساسيش عمل ميكنه
و چيزي كه سؤال منه اين كه اين هدف اساسي شريعتي چي بوده؟ اين مهمترين هدف
دوستان ميشه كمك و راهنمايي بكنند
هممون ميدونم كه هدف شريعتي هدف بزرگي بوده، و اين كه دنبال نشون دادن چيزهاي زيبا و خوب بوده
علاوه بر اون ميدونيم كه روشي كه شريعتي انتخاب كرده بوده عقلاني بوده و به دور از تعصب
ولي در مورد اين كه اين خوبي ها يا اين اهدافي كه شريعتي دنبالشون بود چي بودن خيلي اطلاعات نداريم
شايد هم من اطلاعات ندارم
به هر حال هر انساني توي زندگيش شايد دنبال خيلي چيزها باشه، اما يه هدف اساسي داره و در راستاي اون هدف اساسيش عمل ميكنه
و چيزي كه سؤال منه اين كه اين هدف اساسي شريعتي چي بوده؟ اين مهمترين هدف
دوستان ميشه كمك و راهنمايي بكنند




اون هم اينه كه شريعتي چه مي خواست؟ دنبال تحقق چه چيزي بود؟
دوست داشت مردم جامعه اش چه جوري باشن؟
من خودم متأسفانه اون قدر كه بايد نتونستم از شريعتي كتاب بخونم يا سخراني هاش رو گوش بدم، خوشحال ميشم دوستاني كه بعضي از آثار دكتر رو خوندن نظري بدن و با اين نظرشون به من كمك بكنن و علاوه بر اون، به شناخته شدن بهتر شريعتي كمك بكنند