داستان كوتاه discussion

19 views
نوشته هاي كوتاه > هیس .... آرووم

Comments Showing 1-3 of 3 (3 new)    post a comment »
dateUp arrow    newest »

message 1: by Panah (new)

Panah | 30 comments سردمه....دارم از تنهایی منجمد می شم .... خدایاااااا .... دندونامو بهم فشار می دم .... می خوام خودمو مجبور کنم که به هیچی فکر نکنم .... هیچی توی این بی کسی حل نمی شه .... چشمامو محکم روی هم فشار می دم .... نمی خوام گریه کنم .... بسه .... خدایا دلم نمی خواد زنده باشم .... کم آوردم .... خدایااااا......

- مامان
- هیس ... آرووم . خواهرتو تازه خوابوندم
- مامان میشه منم امشب پیش شما و کوچولو بخوابم؟؟

-..... به شرطه اینکه محکم فشارم بدی /// قول میدی؟؟

( صدای خنده کودکانه بلند میشه)
-هیس ... آرووم. خواهرت بیدار می شه !!

(....)
.
.
.
گرم گرم گرمم
.
.
خدایااااا ... به خاطر فرشته‌ي کوچیکی که قرستادی ممنونم


message 2: by Nasibeh (new)

Nasibeh - ببخشید می دونم خنگم
به شرطه اینکه محکم فشارم بدی /// قول میدی؟؟
این یعنی چی؟


message 3: by Panah (new)

Panah | 30 comments یه جور سوپرایز کتی عزیزم
اینکه اصلا مزاحم نیست وبا تمام وجود پذیرفته شده


back to top