پوچستان شعر discussion

22 views
به عدالتی که نیست

Comments Showing 1-5 of 5 (5 new)    post a comment »
dateUp arrow    newest »

message 1: by Faranak (new)

Faranak Bakhshipour | 6 comments به قضاوت ايستاده ام

مستحق تنهايي حجيمي

كه پوكم ميكند

به عدالتي كه اعدام شد

خلوت شلوغ افكار

روي خط بي پايان تداعي

وقتي كه خاطره ها نم ميكشند

مسموم زهري كه به سلامتيش نوش ميكني

به داوري خود نشسته ام

!اعدام نه

محكوم ابدي نظاره كردنم



ویتگنشتاین  | 15 comments Mod
خیلی قشنگ بود
تنها بودن و مهم تر اینکه کاری از دستت بر نمی یاد
و خیره ماندن
تا اینکه کم کمک احساس می کنی می پوسی
و نم وبران کننده
عدالتی
که نوشته می شود
وخواندنش در رویاها به گذر خیال میرسد
خاطره ها را می پوکاند
تازه می فهمی
که چه خاطره ی مسمومی بوده است
به سلامتی لحظه های بی ریا
در محکومیت ابدی تنهایی
می عدالت را خواهم نوشید


message 3: by ilya (new)

ilya | 3 comments عدالت..... عدالت .... اکنون من می خواهم عدالت را تعریف کنم.... عدالت یعنی این که همیشه انسان هایی هستند که از فقر بمیرند تا دیگران زنده بمانند...(ژان پل سارتر نمایشنامه عنکبوت)


message 4: by Faranak (new)

Faranak Bakhshipour | 6 comments ... به سلامتی لحظه های بی ریا


message 5: by ilya (new)

ilya | 3 comments به سلامتی قلب های بی صدا...


back to top