بهونه discussion

4 views
خاطره

Comments Showing 1-3 of 3 (3 new)    post a comment »
dateUp arrow    newest »

message 1: by mehdi (new)

mehdi | 4 comments هميشه در بيراهه دستی هست هميشه دردي هست

خانه ي ما هم در پشت اين راه بن بست

دلم براي آن لحظه تنگ شده است

غم من درانتها اين مسير پر رنگ شده است

خسته گيها تو تمي داني چه دلبستگي ها فرو بايد داد

دور بايد شد از ازدحام رنگ سياهي كه مرا مي نگريست

من سراپا از توشدم در خزان كه مي گويند خطاست

براي سبزي تنم رويشي دوباره مي خواهم

در من غمي خفته صداي شكستن نمي خواهم

بي تصوير مرا درياب خاطره نمي خواهم

شوقيست در چشمانم حتي ترا در بيراهه مي خواهم



message 2: by mehdi (new)

mehdi | 4 comments

آنكه مست آمد و دستي به دل ما زد و رفت
در اين خانه ندانم به چه سودا زد و رفت
خواست تنهايي ما را به رخ ما بكشد
تنه اي بر در اين خانه ي تنها زد و رفت


message 3: by Bita (last edited Mar 27, 2008 09:59AM) (new)

Bita | 36 comments مثل شناگری هستم در برابر تلاطم امواج دریای طوفانی خسته .تسلیم شدم در برابر جریان آب تا به هرسمتب بروم یعنی به کجا؟ شاید غرق بشم ..


back to top