فلسفه discussion
کدام فیلسوف نظراتش به اعتقادات شما نزدیک تر است؟
message 1:
by
elham
(new)
Sep 06, 2009 11:00PM
من جوابم نیچه است.
reply
|
flag
تقریبا هیچ فیلسوفی رو قبول ندارماما بعضی نظریات به نظرم جالب می آد
فروید رو اگر فیلسوف بنامیم می پسندم
هم چنین سارتر و کامو و گاهی نیچه و شوپنهاور
حتا با این که از مارکسیزم متنفرم
گاهی به شدت جذب مارکس می شم
امااین که مطلق کسی رو تایید کرد
حداقل من نمی تونم
نمیشه گفت به کدام نزدیکتر به کدام دورتر...فلسفه را باید خواند ...اگر هم به طور مطلق از کسی پیروی کنیم همان بهتر که فلسفه نخوانیم بهرحال ..
خیلی ها هستند که من از فلسفه انها چیزهای بسیاری
برداشت کردم....
کانت..راسل،دکارت،هایدگر،نیچه،بیکن،شوپنهاور،دریدا، افلاطون،،، ووو
البته به نظر من و خیلی های دیکه نیچه به شاعر ها نزدیکتره تا فیلسوف البته نه در همه موارد..
Nader wrote: "...فلسفه را باید خواند ...اگر هم به طور مطلق از کسی پیروی کنیم همان بهتر که فلسفه نخوانیم بهرحال ..
خیلی ها هستند که من از فلسفه انها چیزهای بسیاری
برداشت کردم..."
موافقم
از آنجا که فلسفه ناظر به هستی است. و با نحوۀ زندگی انسانی در گیر است.فلسفه رو بایستی در معنای زندگی دورۀ حاضر تبیین کرد. و اگر دوره حاضر رو با غیبت حقیقت(فردید،هایدگر)در نظر بگیریم، و نیز با رنجش آگاهی از بیگانگی خویش(هگل)، بسنه به پتانسیل های فرهنگ ما با نیچه و داستایوفسکی می توان هم دلی و قرابت پیدا کرد.با شاکله های فرا اخلاقی زیستن و بها دادن به رنج و دیگران...
من فکر میکنم که اینچنین نیست که فلسفه فیلسوف با نظریات ما نزدیک باشد بالکه این ماهستم که باخواندن اثار انها از انها متاثر میشویم
هایدگر، نیچه، سارتر. البته به قول دوستان و تا جایی که من متوجه شدم در فلسفه نمی شه متوقف شد و به یکی اقتدا کرد .
نميشه دقيق گفت چه كسى و چگونه، عقايدي مطابق و يا متضاد با خط فكريم و باورهام دارد... عملاً براي من ، باورِ چيزى ، رد كردن ما بقى نيست .هر شخصى به واسطه نيازش از محيط اطرافش سهم داره . حالا چه فلسفهچه ديگر موارد.براى من مهم ،درك درست از وجه وجودى انسان است . كه فلاسفه در اين خودشناسى صرف نظر از مكاتب شان ، نقش قابل توجه و چشمگيرى ايفا كردند.
ژان پل سارتر اگر من يك آدم را تحقير كنم ، فقط يك نفر را ، حتي يك جلاد را، ديگر به هيچ كس نمي توانم احترام بگذارم : حرمت آدم ها ميشكند
آلبر کامو فیلسوف و نویسنده مورد علاقه منه اما بیشتر وقتا بیشتر از این که به حرفای فیلسوفا فکر کنم به این فکر می کنم که چی باعث شده به این نتایج برسن. به نظرم اینکه یکی چه جوری فکر می کنه مهمتر از اینه که چی فکر می کنه.
Sepide wrote: "نیچه"نیچه اوج بی دینی است او معتقد است در تمام ادیان وجود خدا یک توهم است و دین مضر اجتماع است.
Hosna wrote: "Sepide wrote: "نیچه"نیچه اوج بی دینی است او معتقد است در تمام ادیان وجود خدا یک توهم است و دین مضر اجتماع است."
وقتی اسم این فیلسوف بی دین بیش تر از هر اسم دیگری در این صفحه تکرار شده شاید وقتشه که علاقه مندان فلسفه به دلیلش فکر کنند! البته امیدوارم بدون هیچ تعصبی این کار رو انجام بدن.
سلامخوب یک نکته ای که الان مد نظر قرار نمی گیره این هست که وقتی در جامعه گفته می شه « فلسفه » خود به خود « فلسفه غرب » به ذهن می اید. خیلی ها فیلسوفان اسلامی رو نمی شناسن و اصلا با کارهای اون ها آشنا نیستند.
مثلا در میان جوان ها آشنایی با فلاسفه ی غرب و اسم اون ها خیلی بیشتر از فیلسوفان مسلمان است.
لذا هیچ تعجبی نداره که در این تاپیک اسم «نیچه» خیلی تکرار بشه.
شما وقتی باید خیلی به فکر فرو برید که این سوال از افرادی پرسیده بشه که به صورت کامل به فلسفه ی اسلامی و فلسفه ی غرب تسلط دارند و اون ها برگردن بگن « نیچه » . اون وقت باید به فکر فرو رفت.
در واقع من خیلی تعجب کردم که کاربر گرمای « حسنی » نوشته بودن که « در میان فلاسفه ی اسلامی ... » چون خیلی کم می شه که دوستانی که فعالیت آنلاین دارند ، آشنای با منابع کلاسیک فلسفه باشند.
Sama wrote: "Nader wrote: "...فلسفه را باید خواند ...اگر هم به طور مطلق از کسی پیروی کنیم همان بهتر که فلسفه نخوانیم بهرحال ..
خیلی ها هستند که من از فلسفه انها چیزهای بسیاری
برداشت کردم..."
موافقم"
به نظر من هم هر کس مسیر شخصی خودش رو میره ! فلسفه هم مثل همه چیز الهام بخش باید باشه نه یه الگو با تمام جزئیاتش
Tnz187 wrote: "سلامخوب یک نکته ای که الان مد نظر قرار نمی گیره این هست که وقتی در جامعه گفته می شه « فلسفه » خود به خود « فلسفه غرب » به ذهن می اید. خیلی ها فیلسوفان اسلامی رو نمی شناسن و اصلا با کارهای اون ها آ..."
در طول تاریخ غرب فلسفه داشته شرق دین !
خیلی طبیعیه که همه غربی نام ببرن !
فیلسوفای اسلامی متاسفانه خیلی جاها سعی کردن به جای فلسیفیدن احکام اسلام رو بیان کنن و توجیه کنن !
در بعضی مواردم دیده شده که کافر شدن از همین تناقض
همه ی کارهای فلسفی که مطالعه کردم روی من تاثیر داشتند و در نهایت همه ی اونها در شکل گیری تفکرم نقش داشتندولی فکر میکنم تاثیر گذار ترینشون اینها باشند (سعی کردم به ترتیب سنی که کارهای اونها رو مطالعه کردم بنویسم.):
Socrates
Aristotle
David Hume
Nicole Machiavelli
William James
Max Stirner
Schopenhauer
Emil Cioran
Jean Paul Sartre
Mahdi wrote: "یکی که فکر نکنم هیچ کس دیگه ای طرفدارش باشه:سورن کیرکه گور
واقعاً شیفته ی این مرد هستم."
I like his work.
He's a bit hard to read though.
این تکرار اسم نیچه اینجا و تمام جمع های فکری دیگه و تناقضش با فرم های فکری موجود یک خرده مسخره ست،نیچه اون طور که خودش اصرار می کنه پی دشمن پروریه،نه یه دماگوژیست که درّگیر جمعیت باشه،نیچه علاوه بر بُعد فلسفی کارش ادیب،یا بهتر اینکه واعظ قدریه،یک پیامبر بی خدا،یک آرمان گرای اخلاق گرای اخلاق کش در عین حال،نیچه فن خواب گری توده رو از تمام بهتر بلد بود،و مطمئناً این خواب ها بعد از سیلی های بعدی که به بیداری می رسه معنی می گیرن
تا جایی که دنبال کردم، ایمانوئل کانت و آرتور شوپنهاور، سهروردی و ملاّصدرا و حتّی اگه گرایشات فلسفی در ادبیّات هم حساب میکنین، خیّام.
دقت کرده اید که عمدا یا سهوا سوال را نه اشتباه بلکه مغرورانه برای اعضای گروه نوشته اید؟؟؟:فک میکنم طرح سوال اینگونه درست تر باشد
نظرات شما به عقاید کدام فیلسوف نزدیک تر است؟
به هر حال آن ها مولفند و ما خواننده
: و اما باسخ من
فقط شوبنهاور و کانت و نیچه و ویل دورانت را اندکی می شناسم
!!!وتحت تاثیر همه شان هستم





















