داستان كوتاه discussion
داستان كوتاه
>
بيكار
date
newest »

message 1:
by
طيبه تيموري
(new)
Aug 31, 2009 12:42AM

reply
|
flag


در ضمن آغاز بهتری میتونست داشته باشه
به عنوان مثال میتونستی فکرو خیال دختری رو ترسیم کنی که پشت در اتاق یه نفر که قراره کارفرمای جدیدش بشه منتظره وبیم و امیدهاش رو با خواننده در میون میذاشتی
طوریکه داستان_ که لحظه ای از زندگی یه دختر رو که توی یه دنیای بیرحم دنبال کار میگرده و یکی از دغدغه های امروز جامعه و جوون های ماست_به تصویر میکشه ماندگاری بیشتری در ذهن خواننده هاش داشته باشه
ولی به هرحال تی تی جان قلم زیبا و شعرگونه ای داری و موضوع قابل بحثی رو هم انتخاب کردی
با تشکر

ممنون ازاظهار نظر دوستانه ات
موفق باشي

و به قول یکی از دوستان وقتی با دو کلمه هم میشه داستان کوتاه نوشت چرا ننویسیم؟
ولی فکر نمی کنید زیاده روی در حذف گوشه و کنار های داستان ،ممکنه از جذابیت اثر کم کنه

من هم با علی موافقم. این نوشته بیشتر شبیه قطعی از یک داستان کوتاه بود تا یک داستان کوتاه. توصیه می کنم آن را در بخش نوشته کوتاه قرار بدهی
اما راجع به خود این نوشته فکر می کنم در عین سادگی و ایجاز، نکاتی را یادآوری می کرد که به تنهایی مبین شخصیت پردازی و فضاسازی در این نوشته بود.
به نظرم کمی اتودگونه می آید ولی به عقیده من بنیان خوبی داشت

ممنون

قبلش چی کردی؟
بعدش؟
اما.........
"
سلام
كمي سوالتان گنگ بود، با اينهمه پاسخم به قبلش چي كردم، شعر است. مقوله ارزشمند زندگي من شعر است. اتفاقي كه در پانزده سالگي با من همراه شد بدون هيچ گزينشي. اما هميشه در حال نوشتن نثر بوده ام، از خاطره نويسي ها ي نوجواني تا دغدغه هايي كه به نوشتن وادارم مي كرد، نوشتني خارج از چارچوب شعر
شايد پيش ازين هم داستان نوشته بودم، نمي دانم اما تصميم براي نوشتن داستان را براي اين نوشته گرفتم
درضمن اون اماي آخر سوالتون يعني چي؟