"جايي كه توش زندگي مي كرديم" اینجا یه آشپزخونه ست جایی که توش/عمرت رو می گذروندی
تا موهاتو سفید کنی
***
توی گلدونت/ گل می ذاشتی رو دیوارت تابلوهای چشم نواز و جور می کردی
قفسه هایی از کتاب
***
حالا همه چیز رفته هیچ چیز سرِجاش نیست امّا این دلِ منه که گیرِ توئه هنوزم پاگیر توئه
***
اینم همسایهءقدیمی مونه که هنوز ترکمون نکرده و نمی دونه چقدر سمج بوده جلوءِ چیزایی که روشنایی مونو تیره و تار کرده
***
اونجا یه دختر کوچولو بود که به تمامِ لحظاتِ بودنش کنجکاوی نشون می داد امّا وقتی پا گذاشت تو محیطی بزرگ و وسیع و چشم و گوشش باز شد و رفت تو اجتماع اسمش هم واست شد یه خاطره
***
اونجا یه مدرسهءابتدایی بود جایی که من نوشتن اسمم رو اونجا یاد گرفتم امّا حالا اثری ازش نیست خب واسه ظلمِ زمان این چیزا ارزش نداره زمان
شرم و خجالت سرش نمی شه
***
حالا توُ یه شهرِِِ ِدیگه
تو با یکی دیگه هستی توُ این خونه
دیگه اثری از ما نیست فقط مونده غباری از خاطرات
***
حالا همه چیز رفته هیچ چیز سرِجاش نیست امّا این دل ِ منه که گیر توئه هنوزم پاگیر توئه ***
"ترجمهءیکی از ترانه های "مارک نافلر A place where we used to live
Flagging a post will send it to the Goodreads Customer Care team for review.
We take abuse seriously in our discussion boards.
Only flag comments that clearly need our attention.
As a general rule we do not censor any content on the site.
The only content we will consider removing is spam,
slanderous attacks on other members,
or extremely offensive content (eg. pornography, pro-Nazi, child abuse, etc).
We will not remove any content for bad language alone, or being critical
of a particular book.
"جايي كه توش زندگي مي كرديم"
اینجا یه آشپزخونه ست
جایی که توش/عمرت رو می گذروندی
تا موهاتو سفید کنی
***
توی گلدونت/ گل می ذاشتی
رو دیوارت تابلوهای چشم نواز
و جور می کردی
قفسه هایی از کتاب
***
حالا همه چیز رفته
هیچ چیز سرِجاش نیست
امّا این دلِ منه که گیرِ توئه
هنوزم پاگیر توئه
***
اینم همسایهءقدیمی مونه
که هنوز ترکمون نکرده
و نمی دونه چقدر سمج بوده
جلوءِ چیزایی که
روشنایی مونو تیره و تار کرده
***
اونجا یه دختر کوچولو بود
که به تمامِ لحظاتِ بودنش
کنجکاوی نشون می داد
امّا وقتی پا گذاشت
تو محیطی بزرگ و وسیع
و چشم و گوشش باز شد و
رفت تو اجتماع
اسمش هم واست شد یه خاطره
***
اونجا یه مدرسهءابتدایی بود
جایی که من
نوشتن اسمم رو اونجا یاد گرفتم
امّا حالا اثری ازش نیست
خب واسه ظلمِ زمان
این چیزا ارزش نداره
زمان
شرم و خجالت سرش نمی شه
***
حالا توُ یه شهرِِِ ِدیگه
تو با یکی دیگه هستی
توُ این خونه
دیگه اثری از ما نیست
فقط مونده
غباری از خاطرات
***
حالا همه چیز رفته
هیچ چیز سرِجاش نیست
امّا این دل ِ منه که گیر توئه
هنوزم پاگیر توئه
***
"ترجمهءیکی از ترانه های "مارک نافلر
A place where we used to live