قیدار question

حدیث نفس میگه

بله کتاب هاشون اینجوریه و این هم به نظرم یک نقطه قوته چون اکثرا این شخصیت های داستان ها درگیر خیلی مسائل مهم تری میشن و اکثرا از سطح زندگی عادی و مسکلات روز مره بالاتر اومدن
و اتفاقا این ایده اولوژی رضا امیر خانی رو خیلی دوست دارم چون دیگر قاطی اون داستان های سطح پایین نمیشه و مشکلات مالی که خب همیشه هست و اینقدر تکراری شده که دیگه میشه از رمان ها و داستان ها فاکتور گرفتش...
و اتفاقا ایده اولوژی اسلام هم دقیقا درباره سرمایه و پول همین هست
اصلا پول دار بودن بد نیست و جمع آوری مال و بذل و بخشش اون در راه هدف خیلی هم مورد تاییده _ دقیقا همون کاری که شخصیت های یکه رمان های رضا امیر خانی میکنن_ فقط نباید وابستگی به پول باشه
که این رو هم در این شخصیت ها میبینیم...
اتفاقا این رمان ها یک وجه از یک پول دار و پول داری صحیح نمایش میدن کاری که کمتر شده...

من توجه نکرده بودم جالبه' البته چند تا از داستانهای کتاب ناصر ارمنی شخصیتهاش از ادمهای فقیرن ولی خود ناصر ارمنی البته پولداره
ارمیای بیوتن هم انقدرها پولدار نیست

اول که هر نویسنده سبک خاص خودش رو داره، به نظر من اون قدرم مرفه نیستن که شما میگید توی من او یا قیدار شخصیت اصلی خیلی چیزا رو از دست میده و دوباره شروع می کنه با یه دید جدید بنابراین نمی تونیم اونا رو مرفه مطلق بدونیم!
یا ارمیا خیلیم پولدار نیس بنده خدا!
به نظر من تم شخصیت های کتابای اقای امیر خانی خیلی ی شکله!

اتفاقا به نظرم توی کتاب ها اون قدر به شخصیت های که فقیرن یا از لحاظ رفاه متوسط اند خوب پرداخت شده که نمی شه همچین انتقادی کرد
کجای جانستان کابلستان امیر خانی رو یک شخصیت مرفه نشون میده؟

این سوالی بود که برای من هم بعد از خوندن دو کتاب از ایشون پیش اومد. و اینطور که شما میگید گویا این روند ادامه هم داشته.