منوچهر محور > منوچهر's Quotes

Showing 1-4 of 4
sort by

  • #1
    Alan Paton
    “Down in the valleys women scratch the soil that is left, and the maize hardly reaches the height of a man. They are valleys of old men and old women, of mothers and children. The men are away, the young men and the girls are away, the soil cannot keep them any more.”
    Alan Paton, Cry, the Beloved Country

  • #2
    Antonio Tabucchi
    “پزشک ... گفت: 《پا را باید برید.》
    خمپاره‌ای پایش را له کرده بود و بقایای آن به زردپی‌ها بند بود...
    پلی‌نیو گفت:《این دو تیکه نخ رو هم ببر دیگه، معطل چی هستی؟》
    بریدن این دو تکه نخ... در میان دود و بلبشوی باروی ویران با شلختگی صورت گرفت.
    پزشک ... داشت راه می‌افتاد که پلی‌نیو... گفت: 《پای من رو کجا می‌بری؟ پا مال منه. ردش کن بیاد.》
    ... پای بریده‌اش را زیر پتو در دست گرفته بود و از یک سر رُم به سر دیگر رفت و دو نفر از هم‌رزمانش را که حاملان برانکار بودند، راهنمایی می‌کرد که از کجا بروند... عاقبت جلو گنبد سن پی‌یترو ... از حاملان خود ... خواست که او را پای دیوار واتیکان ببرند. آن وقت پای خود را از زیر پتو بیرون آورد و ... داخل واتیکان پرت کرد. بعد ... کارت پستالی خرید که تصویر کلیسای سن پی‌یترو روی آن بود و پشت آن نوشت:《یک تیپای محکم به کون پاپ پیِ نهم زدم...》”
    Antonio Tabucchi, Piazza d'Italia

  • #3
    Albert Camus
    “J’ai compris alors qu’un homme qui n’aurait vécu qu’un seul jour pourrait sans peine vivre cent ans dans une prison. Il aurait assez de souvenirs pour ne pas s’ennuyer. Dans un sens, c’était un avantage.”
    Albert Camus, L'Etranger

  • #4
    Charles Bukowski
    “زندگی علاوه بر پوچ بودن، خرحمالی مطلق هم بود. فکر کن در عمرت چند بار شورتت را پایت کرده‌ای.”
    Charles Bukowski, Pulp: Charles Bukowski's Final Hardboiled Noir Comedy – Lady Death, Aliens, and the Absurd



Rss
All Quotes



Tags From منوچهر’s Quotes