Goodreads helps you keep track of books you want to read.
Start by marking “شما که غریبه نیستید” as Want to Read:
شما که غریبه نیستید
by
اتوبیوگرافی هوشنگ مرادی کرمانی
Paperback, 22th, 354 pages
Published
2016
by انتشارات معین
(first published 2005)
Friend Reviews
To see what your friends thought of this book,
please sign up.
Reader Q&A
To ask other readers questions about
شما که غریبه نیستید,
please sign up.
Popular Answered Questions
noushin
در فیس بوک، صفحه باشگاه ادبیات این کتاب رو می تونید پیدا کنید و از خوندنش لذت ببرید
This book is not yet featured on Listopia.
Add this book to your favorite list »
Community Reviews
Showing 1-30

Start your review of شما که غریبه نیستید

شما که غریبه نیستید = Shoma Ke Gharibe Nistid = Believe It or Not = You're No Stranger Here, Houshang Moradi Kermani
You're No Stranger Here, translated by Caroline Croskery.
Paperback: 460 pages. Publisher: CreateSpace Independent Publishing Platform (17 April 2016). Language: English. ISBN-10: 1530808243, ISBN-13: 978-1530808243.
تاریخ نخستین خوانش: روز بیست و سوم ماه سپتامبر سال 2009میلادی
عنوان: شما که غریبه نیستید؛ نویسنده: هوشنگ مرادی کرمانی؛ تهران، معین، 1384؛ در 318ص؛ شابک 9647603479؛ چاپ چ ...more
You're No Stranger Here, translated by Caroline Croskery.
Paperback: 460 pages. Publisher: CreateSpace Independent Publishing Platform (17 April 2016). Language: English. ISBN-10: 1530808243, ISBN-13: 978-1530808243.
تاریخ نخستین خوانش: روز بیست و سوم ماه سپتامبر سال 2009میلادی
عنوان: شما که غریبه نیستید؛ نویسنده: هوشنگ مرادی کرمانی؛ تهران، معین، 1384؛ در 318ص؛ شابک 9647603479؛ چاپ چ ...more

همیشه از خواندن کتاب هایی که به سبک خاطره نویسی اما ادبی هستند خوشم میامده و چیزی که این کتاب را خاص میکرد قدرت قلم نویسنده و واقعی بودنش هست که باعث میشد هر لحظه از زندگی هوشنگ مرادی را در ذهنم تصور کنم و در روستا همراهش بچرخم و شیطنت کنم و اتفاقات مختلف را ببینم و لمس کنم و حتی وقت هایی که در کرمان از فقر خجالت زده میشود و یا غمگین هست به همراه او احساساتی شوم , زندگی این نویسنده ی فارسی زبان کشورمان با سختی های خاص خودش شروع شد و ادامه پیدا کرده و در شما که غریبه نیستید واقعا ما مخاطبین کتابش
...more

شما که غریبه نیستید، بعضی ها، ذاتاً نویسنده اند. نیازی ندارند زور بزنند و مدام از این کلاس و کارگاه نویسندگی به آن کلاس و کارگاه بروند و آویزان این فرم و آن تکنیک و آن یکی نویسنده ی معروف شوند تا به «سبک» برسند و اسم در کنند و بهشان بگویند نویسنده ی بزرگ و صاحب سبک. شما که غریبه نیستید، بعضی ها این واقعیت ساده را خیلی خوب می دانند که سبک، خود نویسنده است و نویسنده شدن یعنی برگشتن به خود. برگشتن به «کرمان»، به «سیرچ» به «شهداد» به خانه ی مادری، به مادر به نخل که همان مادرست با موهایش در باد و سبد
...more

اولین تجربه من با هوشنگ مرادی کرمانی و یکی از بهترین هایش. خوانشی پر از لذت و هیجان در عین حال تلخ و اندوهناک. باور اینکه میتوان این اندازه سختی کشید و در رنج زیست و هنوز ناامید نشد و به درجات عالی رسید باورنکردنی است. شاید که این خاصیت طبیعت و حیوانات و محیطی است که مرادی کرمانی در آن زیسته و شاید که سرسختی و ساده دلی آدمیان آن دوره بوده که او را مجاب به تلاش مضاعف و ناامید نشدن کرده و شاید که عشق بی نهایتش به خواندن و نوشتن. هرآنچه که در این موفقیت و ماندن نقش داشته به باور من قابل تقدیر و مور
...more

Oct 30, 2016
Fereshteh
rated it
really liked it
·
review of another edition
Shelves:
iran,
memoir-biography
یاد قدیم ها که میفتم ، وقتی شاگرد ابتدایی یا راهنمایی بودم با کتاب بیگانه نبودم ولی فقط دو کتاب در خاطرم مانده که میخکوبم کردند. از پایشان بلند نشدم و تا به خط آخر نرسیدم نتوانستم ببندمشان. یکی "بی خانمان " بود که تابستانی از کانون فکری امانت گرفتمش و بعد بلافاصله سوار ماشین عازم سفری شدیم. به مقصد نرسیده کتاب در همان ماشین تمام شده بود ! کتاب دوم "داستان آن خمره" بود . کتاب که نه، انگار جادویی گشوده در برابرم بود. انگشت به دهان مانده بودم که چطور میخکوب ماجراهای خمره آبی در مدرسه روستایی دورافت
...more

خیلی نکته ها در این کتاب برام جالب بود.. اول اینکه تا جایی که مشخصه آقای کرمانی چیزی رو سانسور نکردن و همه چیز رو درباره کودکی شون و کمی هم نوجوانی برای خواننده ها شون نوشتن.. خوانند هایی که به قول خود ایشون: «غریبه نیستن» اینکه داستان خواننده رو میبره به روستایی کوچک در استان کرمان و اونهم حدود 70 80 سال پیش خیلی برام جالب بود..
توش میخونیم که وقتی تازه رادیو اومده بود به ایران چه جوری بوده..
مثلا کرمانی نوشته بود که پولدارها رادیو داشتن و وقتی که میخواستن برن مهمونی بچه خوانواده سیم آنتن و مادر ...more
توش میخونیم که وقتی تازه رادیو اومده بود به ایران چه جوری بوده..
مثلا کرمانی نوشته بود که پولدارها رادیو داشتن و وقتی که میخواستن برن مهمونی بچه خوانواده سیم آنتن و مادر ...more

Mar 12, 2018
Zahra Pakdel
rated it
it was amazing
·
review of another edition
Shelves:
خود-زندگینامه
کتاب بی نهایت برام دلچسب و شیرین بود. روایت رنج ها، شیطنت ها،غم ها، تنهایی و بی کسی ها و ترس ها که مرادی کرمانی همین موضوعات تلخ رو چنان شیرین براتون روایت می کنه که دوست دارید پر بکشید داخل کتاب، وسط کوچه های سیرچ، هوشو رو بغل کنید و بگید طاقت بیار هوشو، طاقت بیار
اولین تجربه ی خوانش من از این نویسنده بود و قطعا این کتاب باعث میشه کارهای بعدی که میخوام ازشون بخونم رو بیشتر و بهتر درک کنم. همونطور که الان بعد از شناختن هوشوی سیرچ، لمس کردن تجربه زیستیش و اینکه چطور وسط قصه های آغ بابا و ننه بابا ...more
اولین تجربه ی خوانش من از این نویسنده بود و قطعا این کتاب باعث میشه کارهای بعدی که میخوام ازشون بخونم رو بیشتر و بهتر درک کنم. همونطور که الان بعد از شناختن هوشوی سیرچ، لمس کردن تجربه زیستیش و اینکه چطور وسط قصه های آغ بابا و ننه بابا ...more

- اگه بمونم ، تو بانک بمونم می پوسم. وام میگیرم قالی می خرم ، یخچال می خرم. وام میگیرم زن می گیرم ، بعد بچه دار می شم. وام می گیرم موتور می خرم ، ماشین می خرم. وام می گیزم خونه می خرم. شب و روز کارم میشه وام گرفتن و قسط دادن. هر روز زن و بچه هام چیز تازه ای می خوان. فکر و ذکرم میشه حقوق آخر برج. فرصت نمی کنم چیزی بخونم ، چیزی بنویسم. بازنشسته می شم. نوه هام می ریزن دورم. می رم زیارت ، حاج آقا می شم. رئیس شعبه می شم. پولم زیاد می شه تو سیرچ تکه ای باغ می خرم ، یادم می ره برای چی به دنیا آمدم. کم
...more

چجوری میشه در آن واحد اینقدر شیرین و دوست داشتنی و خوب بود؟ این کتاب همهی حسای ناب زندگی رو با خودش داره. صادق و راحت و واقعی.
امسال که بطور اتفاقی هوشنگ مرادی کرمانی رو تو نمایشگاه دیدم اولین چیزی که به ذهنم رسید این بود که چرا با اینکه در طی این دوسال دوبار از نزدیک باهاش رو به رو شدم ولی هنوز سراغ کاراش نرفتم؟! از اون غفلتایی که بعضی وقتا غیر قابل بخششه. همون جا این کتابو خریدم و برام امضا کرد.
هوشو کوچولو یه جوری جا تو دل من باز کرد که در طول خوندن هم خیلی جاها برمیگشتم عقب و بعضی بخشا رو دوب ...more
امسال که بطور اتفاقی هوشنگ مرادی کرمانی رو تو نمایشگاه دیدم اولین چیزی که به ذهنم رسید این بود که چرا با اینکه در طی این دوسال دوبار از نزدیک باهاش رو به رو شدم ولی هنوز سراغ کاراش نرفتم؟! از اون غفلتایی که بعضی وقتا غیر قابل بخششه. همون جا این کتابو خریدم و برام امضا کرد.
هوشو کوچولو یه جوری جا تو دل من باز کرد که در طول خوندن هم خیلی جاها برمیگشتم عقب و بعضی بخشا رو دوب ...more

دکترها فقط به پدرم نگاه میکنند.نه معاینه ای نه بحثی .یکی شان از پدرم پرسید :
اسمت چیست؟
کاظم پسر نصر الله خان
اسم پسرت چیه؟
هوشنگ
چندسال داری؟
بیست و پنج شش سالی میشه
پدرم نگاهی به من انداخت . لبخند زد:
سی سال داره؟ یه سر و گردن از من بزرگتره
چطور میشه؟ تو 25 سال داشته باشی و پسرت سی سال؟
نمیدونم شما دکترین بهتر میدونین
نمیخوای پسرت بره سربازی؟
هر چی شما صلاح بدونید
می خوای معاف بشه؟
مرحمت دارین
کارت چیه؟
نمیدونم به گل ها آب میدم تو خونه ی برادرم قاسم
قبلا چه کار میکردی؟
نمیدونم پارچه فروشی داشتم تاجر بودم با ت ...more
اسمت چیست؟
کاظم پسر نصر الله خان
اسم پسرت چیه؟
هوشنگ
چندسال داری؟
بیست و پنج شش سالی میشه
پدرم نگاهی به من انداخت . لبخند زد:
سی سال داره؟ یه سر و گردن از من بزرگتره
چطور میشه؟ تو 25 سال داشته باشی و پسرت سی سال؟
نمیدونم شما دکترین بهتر میدونین
نمیخوای پسرت بره سربازی؟
هر چی شما صلاح بدونید
می خوای معاف بشه؟
مرحمت دارین
کارت چیه؟
نمیدونم به گل ها آب میدم تو خونه ی برادرم قاسم
قبلا چه کار میکردی؟
نمیدونم پارچه فروشی داشتم تاجر بودم با ت ...more

خیلی از جاهای کتاب من را یاد مادربرزگم انداخت. حرف ها قصه ها،طرز فکر، حتی کارای روزمره... .
نثر کتاب روان و بیانش خودمونیه . انتظار اثر برجسته را نباید داشت ولی برای من کتاب دلچسبی بود. در مورد زندگی روستایی، بیمادری، داشتن پدری که مشکل روانی داره, فقر جامعه و... به وضوح حرف زده بود همین باعث میشد بعضی جاهای کتاب غمگین باشه. اما بیشتر کتاب باعث خنده میشد. این کتاب در اصل زندگی نامه ی نویسندس تا بیست سالگی و امیدوارم بچه به این شیطونی و چل و خلی نصیب کسی نشه :))))
نثر کتاب روان و بیانش خودمونیه . انتظار اثر برجسته را نباید داشت ولی برای من کتاب دلچسبی بود. در مورد زندگی روستایی، بیمادری، داشتن پدری که مشکل روانی داره, فقر جامعه و... به وضوح حرف زده بود همین باعث میشد بعضی جاهای کتاب غمگین باشه. اما بیشتر کتاب باعث خنده میشد. این کتاب در اصل زندگی نامه ی نویسندس تا بیست سالگی و امیدوارم بچه به این شیطونی و چل و خلی نصیب کسی نشه :))))

راوی/نویسنده در جایی می گوید که "آغ بابا" دهان گرمی داشت و خوب می توانست با داستان هایش دیگران را سرگرم کند.
درباره ی مرادی کرمانی هم باید گفت که "دهان گرمی" دارد و به خوبی از پس بیرون کشیدن داستان هایی سرگرم کننده و شیرین از دلِ خاطرات تلخش برمی آید و خواننده را به راحتی سرگرم می کند.
اما آیا این برای ادبیات کافی ست؟
به نظر من خیر. هنوز تا ادبیات جدی، گام های بزرگ دیگری نیاز است. ...more
درباره ی مرادی کرمانی هم باید گفت که "دهان گرمی" دارد و به خوبی از پس بیرون کشیدن داستان هایی سرگرم کننده و شیرین از دلِ خاطرات تلخش برمی آید و خواننده را به راحتی سرگرم می کند.
اما آیا این برای ادبیات کافی ست؟
به نظر من خیر. هنوز تا ادبیات جدی، گام های بزرگ دیگری نیاز است. ...more

Apr 03, 2017
Yeganeh Moeini
rated it
it was amazing
·
review of another edition
Shelves:
ون-شی-واز-تینجیر,
favorites
وای از این کتاب، چه عشقی کردم. چقدر کتاب های بیست و یک سالگیم عشق کردنی بودند. چقدر من زندگی ها رو دوست دارم. همون طور که از خوندن "عطر سنبل، عطر کاج" و روزهای زندگیِ فیروزه ذوق زده بودم با بالا و پایین زندگی هوشنگ عشق کردم، برای دومین بار. اولین بار کی بود؟ سوم راهنمایی و پشت نیمکت های کلاسی که درسنخونش بودم.
به عنوان خواننده ی کتاب، طلبکارم از آقای مرادی که خب؟ بعدش؟ وقتی رفتی تهران چی شد؟ بعد از شبی که گوشه ی حموم خوابیدی کجا رفتی؟ نوشتی "چه کشیدم در تهران؛ پدرم در آمد" خب تعریف کن. گوش مید ...more
به عنوان خواننده ی کتاب، طلبکارم از آقای مرادی که خب؟ بعدش؟ وقتی رفتی تهران چی شد؟ بعد از شبی که گوشه ی حموم خوابیدی کجا رفتی؟ نوشتی "چه کشیدم در تهران؛ پدرم در آمد" خب تعریف کن. گوش مید ...more

سلام
این کتاب مثل چندتا کتاب دیگه هوشنگ مرادی کرمانی، داستان زندگی خودشه، داستان سختیهایی که تحمل کرده
اونقدر گاهی سخت میشه که به یادآوردنش هم براش سخت میشه و گریزی میزنه که خوانندش اذیت نشه
اسم کتاب رو گذاشته "شما که غریبه نیستید"و چه اسم زیبایی
من که نمی تونم به این راحتی و صادقانه زندگیمو بنویسم
به نظر من خوندن این کتاب واسه همه ما لازمه
مایی که تا کمی زندگی بر وفق مرادمون نمی گذره وا میریم، باید ببینیم که چطور کسی مثل هوشنگ مرادی کرمانی به اینجا رسیده و هنوز هم معتقده زنگیش جالب بوده
حتماً بخونیدش ...more
این کتاب مثل چندتا کتاب دیگه هوشنگ مرادی کرمانی، داستان زندگی خودشه، داستان سختیهایی که تحمل کرده
اونقدر گاهی سخت میشه که به یادآوردنش هم براش سخت میشه و گریزی میزنه که خوانندش اذیت نشه
اسم کتاب رو گذاشته "شما که غریبه نیستید"و چه اسم زیبایی
من که نمی تونم به این راحتی و صادقانه زندگیمو بنویسم
به نظر من خوندن این کتاب واسه همه ما لازمه
مایی که تا کمی زندگی بر وفق مرادمون نمی گذره وا میریم، باید ببینیم که چطور کسی مثل هوشنگ مرادی کرمانی به اینجا رسیده و هنوز هم معتقده زنگیش جالب بوده
حتماً بخونیدش ...more

اگرچه آخرای کتاب داستان سرعت بیش از حدی میگیره و میخواد تندتند قائله رو بخوابونه و ما رو از کتاب بیرون بندازه اما خاطرات نویسنده آدم رو یاد خاطرات بچگی خودش که دنیاش شبیه الان نیست میندازه؛ ساده و بیغلوغش، پر از خرافات، شیطونیهای ریز به ریز و مبهوت دنیای عجیب بزرگترها بودن. دلم رو بهشدت تنگِ اون دوران کرد.

Dec 24, 2014
Mohammad
rated it
really liked it
·
review of another edition
Shelves:
رمان-و-داستان-ایرانی,
s-th
نمره من 4.5 ستاره.
این کتاب سرگذشت واقعا سخت هوشنگ مرادی کرمانی از بچگی تا فکر کنم خدود 20 سالگی است که به تهران میاد. کنجکاوی های و شیطنت های و علایق او بسیار در کتاب امده. جابه جا از فرهنگ و آداب و رسوم و رفتار و عقاید مردم هم سخن گفته شده. نکته اصلی کتاب نثر فوق العده صمیمی، ساده، بی تکلف و دلنشین است. و البته صادقانه که بسیار چاشنی طنز دارد. و همین سبب می شود لحظات خوبی را برای خواننده رقم یزند
خوندنش برای من لذت بخش بود ، در حالیکه اصلا فکر نمی کردم اینقدر از این کتاب خوشم بیاد.. با کتاب کلی ...more
این کتاب سرگذشت واقعا سخت هوشنگ مرادی کرمانی از بچگی تا فکر کنم خدود 20 سالگی است که به تهران میاد. کنجکاوی های و شیطنت های و علایق او بسیار در کتاب امده. جابه جا از فرهنگ و آداب و رسوم و رفتار و عقاید مردم هم سخن گفته شده. نکته اصلی کتاب نثر فوق العده صمیمی، ساده، بی تکلف و دلنشین است. و البته صادقانه که بسیار چاشنی طنز دارد. و همین سبب می شود لحظات خوبی را برای خواننده رقم یزند
خوندنش برای من لذت بخش بود ، در حالیکه اصلا فکر نمی کردم اینقدر از این کتاب خوشم بیاد.. با کتاب کلی ...more

همه به فحش های لیلا عادت کرده بودند. وقتی می رفتیم مدرسه از لیلا فحش می شنیدیم و وقتی هم بر می گشتیم ، همین جور.تفریحمان فحش شنیدن بود.
یک روز از جلویش رد شدیم فحش داد.رفتیم سر کوچه برگشتیم، باز فحش داد. برگشتیم یکی یکی از جلویش رد شدیم و فحش خوردیم. آن قدر بچه ها را بردم سر کوچه و برگرداندم و لیلا فحش داد تا دهنش کف کرد.گریه اش گرفت. باز هم ول نکردیم. هی از جلویش رد شدیم. گریه کرد و فحش داد. فحش های ناجور.
-بچه ها طاقت بیارین ، هی از جلوش رد بشین و بخندین.
لیلا چوبش را پرت کرد طرف ما ، به هیچ کس ن ...more
یک روز از جلویش رد شدیم فحش داد.رفتیم سر کوچه برگشتیم، باز فحش داد. برگشتیم یکی یکی از جلویش رد شدیم و فحش خوردیم. آن قدر بچه ها را بردم سر کوچه و برگرداندم و لیلا فحش داد تا دهنش کف کرد.گریه اش گرفت. باز هم ول نکردیم. هی از جلویش رد شدیم. گریه کرد و فحش داد. فحش های ناجور.
-بچه ها طاقت بیارین ، هی از جلوش رد بشین و بخندین.
لیلا چوبش را پرت کرد طرف ما ، به هیچ کس ن ...more

۲.۷۵/۵
به نظرم وقتی یه آدم شروع میکنه به نوشتن خاطرات یا زندگی نامش حتما فکر میکنه که چیزی برای گفتن داره. و قطعا زندگی آقای هوشنگ مرادی کرمانی همچین ویژگی رو داره. اما به نظرم وقتی یک نویسنده اینهمه وقت و انرژی میذاره و چیزی رو مینویسه که میخواد هدفی رو برسونه باید جوری از توانایی نوشتنش استفاده کنه که متن برای خواننده تاثیرگذار باشه. من کسی هستم که هزاران بار با قصه های مجید خندیدم و با داستان هاش عشق کردم برای همین باورم نمیشد کسی که کتابی به اووون قشنگی رو نوشته بتونه همچین چیز کسل کننده ای ب ...more
به نظرم وقتی یه آدم شروع میکنه به نوشتن خاطرات یا زندگی نامش حتما فکر میکنه که چیزی برای گفتن داره. و قطعا زندگی آقای هوشنگ مرادی کرمانی همچین ویژگی رو داره. اما به نظرم وقتی یک نویسنده اینهمه وقت و انرژی میذاره و چیزی رو مینویسه که میخواد هدفی رو برسونه باید جوری از توانایی نوشتنش استفاده کنه که متن برای خواننده تاثیرگذار باشه. من کسی هستم که هزاران بار با قصه های مجید خندیدم و با داستان هاش عشق کردم برای همین باورم نمیشد کسی که کتابی به اووون قشنگی رو نوشته بتونه همچین چیز کسل کننده ای ب ...more

خاطراتی از کودکی تا پایان نوجوانی هوشو که در عین پراکندگی، سیر زمانی مشخصی رو دنبال می کنن و لا به لای اون ها می تونیم نشونه های آشنایی مثل خمره مدرسه، نقش خوشه انگور روی بطری، نانوایی، شعرهای کج و کوله، انشای مرده شور، مسابقه دو با پاهای برهنه، خوشنویسی ها و مجید رو پیدا کنیم و غریبی ها رو این بار همراه با خود نویسنده زمزمه کنیم.
..
به نظرم جاهایی که حافظه کمتر یاری می کرده به شاعرانگی رو آورده.

Apr 09, 2019
Saied Davoodi
rated it
really liked it
·
review of another edition
Shelves:
پروندۀ-هوشنگ-مرادی-کرمانی
آخرین مرتبهای که کتابی با این حجم را دو روزه خواندم یادم نیست. جنس شیطنتها جنس شیطنتهایی است که پدربزرگ از کودکیش تعریف میکرد. انگار پدربزرگ نشسته باشد و از خاطرههای روزهای بچگیش تعریف کند. یا مادربزرگ بشیند و از نو خاطرۀ عمو را برایمان بگوید که توی مدرسه شیطنت کرده بوده و سرش شکسته بوده و وقتی ننه سرمیرسد خون تمام لباسش را گرفته بوده و هفده تا بخیه میخورد دست آخر.
آنچه خواندن کتاب را دلچسبتر میکند، خواندن مجموعه داستانها و داستانهای بلند نویسنده پیش از رجوع به این کتاب است. درست مثل ...more
آنچه خواندن کتاب را دلچسبتر میکند، خواندن مجموعه داستانها و داستانهای بلند نویسنده پیش از رجوع به این کتاب است. درست مثل ...more

دلم برای کتابی که یه نفس بخوونمش ،بدون خستگی ،تنگ شده بود.با این کتاب بغض میکنید،و گاهی خنده هایتان باعث میشود اطرافیان با تعجب نگاهتان کنند.نثر ساده و خودمانی،سیر داستان دوست داشتنی و گرم،جملات کوتاه و بی تکلف و ...کتاب راکه میبندید لبخندی گوشه ی لبتان است و دلتان قیری ویری میرود که بروید دنبال بقیه ی اثار جناب نویسنده.اقای مرادی کرمانی خداییش چه خوب شد که حرف عمو قاسم رو گوش ندادی و کارمند بانک نشدی،وگرنه الان قصه های مجید جزوی از خاطرات شیرین زندگی مون نبود.چه خوب شد ...
topics | posts | views | last activity | |
---|---|---|---|---|
شما که غریبه نیستید | 1 | 7 | Nov 17, 2016 02:56PM | |
شما که غریبه نیستید | 1 | 9 | Apr 16, 2015 02:49AM |
Houshang Moradi Kermani
هوشنگ مرادی کرمانی در سال ۱۳۲۳ در روستای سیرچ از توابع بخش شهداد استان کرمان متولد شد. تا کلاس پنجم ابتدایی در آن روستا درس خواند و همراه پدربزرگ و مادربزرگش زندگی کرد. مادرش از دنیا رفته بود و پدرش دچار نوعی ناراحتی روانی-عصبی شده بود و قادر به مراقبت از فرزندش نبود. از همان سنین کودکی به خواندن علاقه خاص داشت و عموی جوانش که معلم روستا بود در این علاقه بیتاثیر نبود. پس از ...more
هوشنگ مرادی کرمانی در سال ۱۳۲۳ در روستای سیرچ از توابع بخش شهداد استان کرمان متولد شد. تا کلاس پنجم ابتدایی در آن روستا درس خواند و همراه پدربزرگ و مادربزرگش زندگی کرد. مادرش از دنیا رفته بود و پدرش دچار نوعی ناراحتی روانی-عصبی شده بود و قادر به مراقبت از فرزندش نبود. از همان سنین کودکی به خواندن علاقه خاص داشت و عموی جوانش که معلم روستا بود در این علاقه بیتاثیر نبود. پس از ...more
Related Articles
Readers have a lot to look forward to this year! Just feast your eyes upon all of these debut books to check out and emerging authors to...
49 likes · 27 comments
No trivia or quizzes yet. Add some now »