Jump to ratings and reviews
Rate this book

جامعه‌شناسی نخبه‌کشی

Rate this book
www.nashreney.com

240 pages, Paperback

First published January 1, 1999

83 people are currently reading
1483 people want to read

About the author

علی رضاقلی

2 books76 followers
علی رضاقلی در ۱۳۲۶ در شمیران زاده شد. پدرش بنّا بود. علی تحصیلات متوسطه را در رشته ادبی در سال ۱۳۴۶ در دبیرستان بهرام قلهک شمیران به پایان رساند و در همان سال به رشته علوم سیاسی دانشکده حقوق دانشگاه تهران راه یافت. وی در سال ۱۳۵۰ موفق به اخذ دانشنامه کارشناسی از دانشگاه تهران شد. در دوران تحصیل به حسینیه ارشاد هم رفت و آمد داشت و در جلسات سخنرانی آنجا شرکت می‌کرد.

پس از گذراندن خدمت سربازی مدتی وارد بازار کار شد و اقدام به خرید کامیون و تریلی نمود. در این دوره تلاش می‌کرد پول لازم برای ادامه تحصیل در خارج از کشور را جمع کند.

در سال ۱۳۵۳ جهت ادامه تحصیل به دانشگاه سوربن و سپس مدرسه سیاسی مطالعات عالی پاریس رفت و جامعه‌شناسی سیاسی خواند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، پایان‌نامه دکترا را نیمه‌تمام رها کرد و به ایران بازگشت و به طور غیر رسمی به مطالعه و پژوهش در حوزه جامعه‌شناسی و اقتصاد سیاسی ایران پرداخت

Ratings & Reviews

What do you think?
Rate this book

Friends & Following

Create a free account to discover what your friends think of this book!

Community Reviews

5 stars
383 (24%)
4 stars
573 (37%)
3 stars
400 (25%)
2 stars
122 (7%)
1 star
67 (4%)
Displaying 1 - 30 of 166 reviews
Profile Image for مجید اسطیری.
Author 8 books549 followers
June 19, 2020
در روز شهادت امیرکبیر چه بخوانیم؟

این کتاب برای من مفید بود از جهت اطلاعات تاریخی فراوانی که از خیانتها و سوءمدیریت‌های حکام ایرانی ارائه میداد. و در مقابل غارتگری‌های دوَل غربی و چپاول حق مردم مظلوم ایران.
اما نویسنده در این میان انگشت اتهام را فقط به سوی "فرهنگ عمومی" ما گرفته و مدام میگوید از ماست که بر ماست. که راست هم میگوید . اما کتاب قصد وقدرت واشکافی به وجود آمدن این فرهنگ تنبلی و گریز از تعاون را ندارد. به این جا که مرسد روضه ای میخواند و سر و ته قضیه را هم می آورد.
البته من به شخصه از این کتاب توقع ریشه یابی انحطاط فرهنگ ایرانی را نداشتم. همین اندازه که 500 سال اخیر تاریخ کشور را بررسید و صفحات تاریک را بهم نشان داد از نویسنده ممنونم. در این صفحات پر اندوه فقط چند صفحه ای در سه برهه که مربوط به حضور قائم مقام فراهانی و امیرکبیر و مصدق است در نظر مولف قابل افتخار است
بررسی وابستگی دول ما به دول غربی از تقاضای اوزون حسن آق قویونلو (پدربزرگ شاه اسماعیل صفوی) از دولت ونیز برای دریافت توپ و تفنگ (سلاح گرم) آغاز میشود. در آن زمان دولت عثمانی سلاح گرم در اختیار داشت و پیروزی عثمانی در تصرف قسطنطنیه باعث ترس ایران شده بود.
در فرازهای مختلف شاهد صحنه های خفت بار حقارت ایران در برابر غرب هستیم اما خبری از اراده در حکام ایرانی نیست به جز همان سه مورد که ذکرش رفت.
نویسنده ذکر میکند که پرتغالی ها 100 سال در جنوب ایران مستقر بودند و ما توان بیرون راندن آنها را نداشتیم و متالم میشود و به فرهنگ ما بد و بیراه میگوید اما دلیل به وجود آمدن چنین فرهنگی را بررسی نمیکند.
در مجموع کتاب خوبی است و پیشنهاد میکنم بخوانید
البته خالی از اغراق نسبت به این سه شخصیت هم نیست.
Profile Image for Saman.
1,166 reviews1,073 followers
Read
August 24, 2008
اين كتاب زماني منتشر شد كه جامعه در التهاب دادگاه‌هاي غلامحسين كرباسچي بود. وقتي اين كتاب هم منتشر شد در عرض چند ماه به چاپ هشتم رسيد
در اين كتاب مولف به سه شخصيت بزرگ تاريخي ايران يعني قائم مقام فرهاني، اميركبير و مصدق پرداخته است و علل سقوط آن‌ها را تجزيه و تحليل كرده است و در آخر به اين نتيجه رسيده است كه مردم ايران زمين با سابقه‌ي تمدن بالاي 2500سال و فرهنگ آن چناني و بريز و بپاش مردمي كوتوله ، كوته بين، نادان و حقير هستند و نمي‌توانند و نمي‌خواهند بزرگ‌تر از خودشان را ببينند و تحمل كنند، بل‌كه به جاهاي بزرگ و قابل تأملي برسند
اين نظر را هم دكتر صادق زيبا كلام با ادبيات ديگر و به شيوه‌اي متفاوت در كتاب ما چگونه ما شديم بيان كرده‌ است
Profile Image for Mohammad Ali Shamekhi.
1,096 reviews312 followers
October 12, 2016
* خودمتناقض بودن

اگه بخوایم از ترمینولوژی نویسنده استفاده کنیم، چنین کتابایی که فحش و فضیحتشون به استدلالاشون می چربه زاییده ی همون فرهنگین که نویسنده قصد داره بشوردش بذاره کنار. کتاب به نظرم از این منظر با خودش در تناقضه. اما اصل تناقض جای دیگری است و آن اینکه جدی گرفتن تأثیر اجتماعی و عوامل انضمامیِ تاریخی-فرهنگی با اندرز و اخلاق و قضاوت های ارزش باورانه سازگار نیست. اگر ایرانی ها یک جورین و فرنگی ها یک جورِ دیگه، جامعه شناس باید کارش رو به توصیف علل این تفاوت ها محدود کنه، چون نه این و نه اون برآمده از شهوات فردی نیست ( که متعلق اخلاق باشه ) بلکه حاصل روندهای انضمامی تاریخیه. اما نویسنده چنین کاری رو در مورد ایران اصلا انجام نداده و در مورد خارجی ها هم مشهورات رو نقل کرده

عنوان جامعه شناسی نخبه کشی اقتضا می کنه که نویسنده این کارها رو بکنه: الف) نشون بده برای فهم شرایط فرهنگی و اجتماعی ایران از زمان مغول به اینطرف چه منابعی در دسترس ماست و بعد با روش انتقادی میزان اتکاپذیری این منابع رو بسنجه؛ ب) با اتکا به منابع نقادی شده عناصر فرهنگی ایرانیان رو به نحو تاریخی و با در نظر گرفتن تحولات طبقه بندی و عرضه کنه؛ ج) با اتکا به مطالب مورخان، آن هم مورخان روشمند و نقاد، شرایط تاریخیِ کشتن نخبگان مذکور رو بررسی و عوامل صرفا اتفاقی یا فردی رو از عناصر پایا، ماندگار و مشترکِ اذهانِ عاملین جدا کنه؛ د) با مقایسه عناصر فرهنگی استخراج شده با این ذهنیت ها تأثیر فرهنگ در کشتن نخبگان رو نشون بده. این هم تازه بدون در نظر گرفتن مباحث بنیادی تره - مثلا اینکه هویات گنگی مثل فرهنگ و اخلاق و ذهنیت جمعی در شرایطی که دوران هگلیانیزم گذشته تا چه حد قابل اتکا هستند

اما نویسنده هیچ کدام از این کارها رو نکرده؛ بلکه صرفا تکه هایی از وطن فروشی ها، منفعت طلبی ها و بی خردی های حکام رو نقل و سپس متذکر شده که سطحی است اگر فکر کنیم اینها به فرهنگ و اجتماع باز نمی گردند. به نظرم تنها استدلال نویسنده در کتاب یک نوع استقرا است: اینکه از این همه نخست وزیر و صدراعظم تنها سه نفر آدم درست و حسابی در آمده اند، لاجرم نشان می دهد که قضیه صرفا اتفاق نیست. صرف نظر از کبری این قیاس، صغرای آن محل اشکال است. نویسنده با روحیه ای احساساتی جز قائم مقام، امیرکبیر و مصدق همه ی نخست وزیران و صدراعظم ها را با خاک یکی کرده - همه فاقد درک و اخلاق و وطن دوستی و ... اند. این شیوه ی استدلال و مقدمه چینی به نظرم راه به جایی نمی بره

* قضاوت نهایی

علی ای حال به نظرم یک بار خواندنش بی فایده نیست. برای من توصیف بدون تعارف و انضمامی روحیه ی غربی در قبال "کار" جذاب بود. همچنین داده های تاریخی و منقولاتی که از قائم مقام، امیرکبیر و مصدق آورده بود خواندنی بودند
Profile Image for Shaghayegh.
68 reviews107 followers
July 26, 2021
صفحه 29 کتاب اینطوریه که نوشته با کمی اغماض تمامی مشکلات اقتصادی-سیاسی- اجتماعی ایران ریشه های تاریخی دارن مثلن بهره وری پایین که اصطلاحن بهش میگن تنبلی و کم کاری و عدم خلاقیت. :))))) بخشیش هم نه ها. همش. :))))
یه دو خط بعدش هم میگه جلال آل احمد روشنفکری با بصیرت بود که بنظرم تا همینجا خوندنش کافیه و میشه فهمید کتاب چطوری قراره پیش بره.
این کتاب هم دقیقن مثل کتابای خود آل احمد بهترین استفاده ای که میشه ازش کرد، اینه که به عنوان دستمال توالت ازش استفاده کرد.
Profile Image for M.rmt.
125 reviews279 followers
April 6, 2018
باید یه دسته بندی جدید تو کتابهای خونده شدم باز کنم با عنوان 'کتاب های پتکی' یعنی کتابهایی که وقتی میخونیش مثل پتک تو سرت میکوبه و بیدارت میکنه و بهت میگه تا کی میخوای با چشمای بسته راه بری حالا این کتاب در مفهوم جامعه شناختی قابل تعمیم به کل اعضای یه کشوره!
تاریخ چندین هزارساله و تمدن اصیل ایرانی که جکی بیش نیست و جز پوزخند آیندگان(البته اگه آیندگان بالاخره هوشیار بشن) برای ما چیزی به همراه نداره؛میتونه مثل آینه ای باشه برای دیدن اشتباهات مکرر و پی در پی ما؛که با حق کشی و تنبلی و بیگانه پرستی و وابستگی و از همه مهمتر اقتصاد دلالی و... همراه بوده.
تا وقتی آگاه نشیم؛تا وقتی ذهنمون منعطف نشه؛تا وقتی نخوایم از خرافه پرستی و باور به تقدیر و سرنوشت دست برداریم اوضاع روز به روز بدتر میشه... تا جایی که کشور ایران فقط یه اسم میشه تو کتاب ها.
این کتاب سیاه و تاریکه چون برخلاف بیشتر نویسنده هامون یه نقد تلخ و تند پشتشه که شاید به مزاق خیلیا خوش نیاد شاید زیاده روی دیده شه ولی نتیجه تاریخ پر شکوه ایرانی همینو روز به روز بیشتر ثابت میکنه... با شناخت و فکر کردن و عمل کردن رو ضعف هاست که میشه پیشرفت کرد نه با پنهان کاری و باشکوه نشون دادن گذشته!!!
Profile Image for Amin.
418 reviews439 followers
March 28, 2022
خیلی خوب است که بیش از دو دهه پیش، کسی بصیرت کافی برای نوشتن چنین کتابی را داشته است، هرچند با معیارهای ما خواننده های بیست و اندی سال بعد سطحی و عوامانه به نظر بیاید

کلا می توان حرف کتاب را در سه تز کلی خلاصه کرد. اول، اگر بخواهیم نخبه های سیاسی را زمین بزنیم، از طریق دربار و با کمک خارجی و توطئه و هر راه دیگر، این راه اگر مردمی نادان و ساده لوح و جامعه ای ناآگاه داشته باشید راحت تر میسر میشود. دوم، در این شرایط نگاههای پیشرو و جدید وارداتی هستند و در شرایط جامعه ایران تفاوتها را هیچ وقت لحاظ نکرده اند، برای همین عقیم باقی مانده اند و بنابراین وضع روشنفکری و نهادهای وارداتی ما هم به درد نمیخورند. سوم، وضعیت داخلی ما که به این شرایط دامن میزند، همچنان تفکر و سیستم قبیله ای و ایلاتی است که جامه نو به تن میکند اما ساختار و روابط همان است و بنابراین مانع مدرن شدن است

بر این اساس، می توان پیش بینی کرد که تصویری که میسازد تا حدی سیاه و سفید است و شرایط دنیا را هم از سه قرن اخیر با همین معیارها خلاصه میکند. و همین لابلا نگاه سطحی نویسنده هم به مرور آشکار میشود. مثلا به سادگی میگوید در "زمانی که در ایران امنیت چماقی بوده، در اروپا متقابل بودن حقوق و تعهدات قراردادی وجود داشته" و کتاب مملو از چنین عباراتی است بدون اینکه تحلیل مناسبی از چرایی این مسائل در دنیای غرب بیان شود و صرفا به ذکر دیکته وار اسامی دانشمندان و فلاسفه کفایت می کند، هر کدام با یک جمله و عبارت خاص از توماس مور و هگل که انگار همان یک جملات دنیای غرب را متحول کرده اند. در مقابل با همین تک جملات از اندیشمندان ایرانی آنها را از دم تیغ میگذراند که نمونه اش خواجه نصیرالدین طوسی است و شدیدترین نقدها را نثار مردم خودمان می کند. مثلا میگوید "امیدکبیر صدارت چند روستا را عهده دار شد که دارای مردمی با فرهنگ انسانهای غارنشین! بودند" و وقتی میخواهد نتایجی بگیرد که به نفع جامعه غرب و توضیح دهنده مشکلات جامعه ایرانی باشد از آن طرف بود می افتد که "جرم، که تعرض به حقوق افراد است، امری فقط اجتماعی است" یا "مصلحین در مقابل فساد به زانو درآمده اند چون به معنی واقعی در رگ و ریشه فرهنگ اجتماعی ما ریشه دوانده است". بنابراین کتاب پر از ناامیدی و البته حرفهای تکراری است
Profile Image for Ali Niazi.
241 reviews33 followers
August 27, 2017
خوندن این کتاب برای هر ایرانی لازم است، نخبه کشی فقط مربوط به یک دوران نیست و این نخبه کشی را در دوران های مختلف می شه دید، عوامل مختلفی که در این نخبه کشی تاتیر دارن مهم و قابل بحث است
Profile Image for JJ Khodadadi.
451 reviews130 followers
April 22, 2021
بنظرم خیلی کاستی ها داشت و در مواردی نظرم مخالف نظر نویسنده بود. درکل خواندنش بهتر از نخواندنش هست
نویسنده تلاش کرده تحلیلی به ریشه های تاریخی استبداد و عقب ماندگی در ایران را بیان کند و شرایط سیاسی، اجتماعی دوران قائم مقام، امیر کبیر و مصدق را بازگو کرده است.
Profile Image for Naele.
195 reviews74 followers
Read
September 30, 2015
بیشتر یک یادداشت برداری شخصی بود تا اینکه بخواد جامعه شناسی نخبه انجام بده و در کل حرف تازه ای نداشت.
Profile Image for Zara.
36 reviews3 followers
February 20, 2010
رضاقلی اعتقاد داره ما بدون اینکه فرهنگ غربی ها را داشته باشیم داریم از اصطلاحات غربی ها استفاده می کنیم و برای همین مفاهیم برای ما فایده ایی ندارند و همیشه تا زمانی که ما فرهنگ کار کردن را یاد نگیریم جهان سومی می مانیم...
فرهنگ ما فقط می تواند 81 صدراعظم خائن در 200 سال به وجود بیاره وو اشتباهات احتمالی خودش را ( فرهانی ، امیرکبیر ، مصدق (تنها 6 سال صدارت)) را سریع اصلاح می کند.
Profile Image for AmirHossein.
50 reviews50 followers
November 14, 2020
عاره همیشه مردم مقصرن، نفر چهارم هم حتمن آقا جوات ظریفه

عرزشی‌های ناعزیز میانه‌رو، این کتاب برای وقتی که همه‌ی استدلال‌هاتون رو میکوبن تو سرتون شاید برای ماله‌کشی کمک‌تون کنه
Profile Image for Sadra Kharrazi.
539 reviews102 followers
November 20, 2025
این کتاب سرشار از نکات به غایت درست و دقیق بود؛ مسائلی که بعضاً ذهن من رو پیشتر درگیر کرده بودن و خوندنشون اینجا واقعا قابل توجه بود

به طور کلی آقای رضاقلی تو این کتاب جنجالی و به قول عده‌ای ضد ایرانی، می‌خواد توضیح بده چرا تو تاریخ ایران خیلی از نخبگان سیاسی و اصلاح‌طلب یا حذف می‌شن، یا کنار گذاشته می‌شن، یا عملاً نمی‌تونن برنامه‌هایی رو که برای پیشرفت کشور دارن اجرا کنن. نخبه‌کشی در ایران اتفاق میفته چون جامعه و ساختار قدرت ظرفیت اصلاح رو نداره! جامعه ایران بیشتر پراکنده، بی‌سازمان و احساس‌محور بوده و همین باعث شده اصلاحات اتفاق نیفته. در واقع ساختارهای سنتی، روابط قبیله‌ای و منافع کوتاه‌مدت نمی‌ذارن تغییر اساسی شکل بگیره. رضاقلی معتقده نخبگانی مثل قائم مقام، امیرکبیر و مصدق هرچقدر هم توانمند بودن، وقتی جامعه پشتشون نبوده و قدرت سیاسی هم تحمل تغییر نداشته، طبیعی بوده که حذف بشن یا شکست بخورن...
این چرخه نخبه‌کشی حاصل توطئه چند نفر خاص نیست، بلکه نتیجه تاریخ طولانی‌ایه که توش قدرت همیشه متمرکز بوده، مردم کمتر مشارکت داشتن، نهادهای مدنی ضعیف بودن و اعتماد اجتماعی پایین بوده. به‌همین خاطر، هر نخبه اصلاح‌گری که می‌اومده وسط، قبل از اینکه بتونه برنامه‌هاش رو جا بندازه، یا با مقاومت شدید قدرت روبه‌رو می‌شده یا تنها می‌مونده و حتی مردم هم بر علیهش صف می‌بستن

بدیهیه که تا جامعه خودش نخواد تغییر کنه و تا زمانی که فرهنگ سیاسی و اجتماعی‌ عوض نشه، صرفاً با حضور چند نخبه وضعیت درست نمی‌شه

و چقدر جالب بود برام پیوند زدن با کتاب تمرین مدارای آقای مختاری که میشه کلی دغدغه مشترک بین این دو کتاب پیدا کرد؛ از جهل و خرافه و تن‌پروری و فساد گرفته تا عارضه سوال نپرسیدن

در پایان فقط باید اون نقل قول زیبای مراغه‌ای تو کتاب سیاحت‌نامه ابراهیم بیگ رو بیارم:

”ایران را دیدم دلم خون شد. همه جا ملک پریشان، ملت پریشان، تجارت پریشان، خیال پریشان، عقاید پریشان، شهر پریشان، شهریار پریشان، خدایا این چه پریشانی است؟!”
Profile Image for Hamidreza Ghasemi.
11 reviews10 followers
August 23, 2018
کتاب با بررسی ناکامی سه تن از رجل نامی ایران، مصدق، قائم مقام و امیرکبیر سعی داره به ما بفهماند که علت اصلی عقب ماندگی ۵۰۰ ساله ی ایران ریشه در فرهنگ و دانش اجتماعی ما داره و دلیل این همه بدبختی فقط استعمار و عوامل خارجی نیست به نحوی که در نهایت هم باید این بیماری از درون درمان بشه
Profile Image for Mohammad.
83 reviews73 followers
July 6, 2014
ایکاش همه ی ملت ایران ازین دست کتابارو بخونن تا شاید خرده ای از منم منم گفتناشون کم بشه.شاید دست از سر اینکه نژاد برتریم و از همه در تمام اعصار و قرون برتر بودیم، بردارن.به امید اون روز
Profile Image for Mostafa.
433 reviews51 followers
December 3, 2022
3.5 stars

این کتاب در سال ۱۳۶۷ نوشته شده حوزه مطالعاتی نویسنده جامعه شناسی بوده است( ایشان در فروردین ۱۴۰۱ فوت نموده اند)
مهم ترین گزاره این کتاب این است که
تکنولوژی و صنعت وارداتی در جامعه ای مثل ایران نمی تواند آن تاثیر مثبتی را که در غرب به عنوان خواستگاه و زایشگاه آن تکنولوژی داشته است را داشته باشد
نویسنده می گوید که ما مشروطه را که در غرب دیده بودیم، بعد از دو یا سه دهه مبارزه در سال ۱۲۸۵ به دست آوردیم اما خواستگاه اجتماعی و فرهنگی ایران در آن زمان فهم درستی از مشروطه نداشت و نمی دانست که چه گوهر گرانبهایی است .... ما زمانی میتوانیم تکنولوژی و نهادهای سیاسی پیشرفته غربی را وارد جامعه کنیم که جامعه ما آماده پذیرش آن باشد... در حالیکه بسیاری از مردم ایران و حتی روشنفکران در سال ۱۲۸۵ نمی دانستند مشروطه چیست و به واسطه آن چه تغییری در ساختار سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی کشور رخ می دهد....و چون در پَس پرده مشروطه ایران برخلاف انقلاب فرانسه افرادی مثل ویکتور هوگو، دنی دیدرو، ولتر، روسو و..... نبودند ، مشروطه در ایران نتوانست اثر مطلوبی داشته باشد به طوری که ما قبلا یک نظام پادشاهی مطلقه فاسد داشتیم و حالا هم بعد از مشروطه یک نظام سلطنتی مشروطه فاسد داریم
تا زمانیکه نهادهای اجتماعی و ساختار اجتماعی ایران خود مستقلا مبارزه در سپهر اندیشه سیاسی نکرده باشند آنچنانکه غرب از قرن شانزدهم کرد و تا زمانیکه ذهنیت جامعه ایرانی آماده بهره مندی از نهادهای سیاسی پیشرفته نباشد و خودش آن را به وجود نیاورده باشد، صرف وارد کردن آن و به کارگیری آن تاثیری در پیشرفت و بهبود شرایط اجتماعی و سیاسی ایحاد نخواهد کرد

غربی ها سالها مبارزه و تعقل و اندیشه ورزی کرده اند و مفهوم مشروطه در کُنه جامعه آنها ریشه دار است اما در ایران اینگونه نبود و به دلیل بی سوادی قاطبه مردم و اطلاعات کم روشنفکران، مشروطه نتوانست تا الان اثر مثبت در جامعه داشته باشد همان طوری که مصدق جمهوریت را برای جامعه ایرانی نارس می دانست و تحقق آن را مطلوب نمی دانست زیرا جامعه ایران در اوایل قرن بیستم میلادی، آمادگی یک نظام سیاسی مبتنی بر جمهوریت را نداشت
نویسنده در این راستا به اندیشه های سیاسی قائم مقام فراهانی، امیرکبیر، مصدق می پردازد و فقط این سه نفر را از افراد برجسته تاریخ سیاسی معاصر ایران می داند، افرادی که درصدد ایجاد اصلاحات عمده بودند اما چون ساختار اجتماعی که در آن زیست می کردند آمادگی تحول را نداشت، یا به قتل رسیدند یا در تبعید از دنیا رفتند

بنابرابن ، عدم موفقیت ایرانیان در تاسیس یک نظام سیاسی - اقتصادی موفق را صرفا نمی توان به درباریان فاسد و استعمارگران خارجی تقلیل داد بلکه جهل مردم و ویژگی های خاص رفتاری ایرانیان که شامل این موارد می شود سبب عقب ماندگی و توسعه نیافتگی آنها شد

مصرف گرایی( و نه تولید کنندگی)
تنبلی
عدم تمایل به فکر کردن و اندیشیدن
بهره گیری از امدادهای خفیه و توکل کردن و فاصله گرفتن از زندگی عقلاتی
عدم آینده نگری و روزمرگی

که البته همگی این ویژگی ها آینه حاکمان این سرزمین است و برای تمامی این ویژگی ها که توسط سیاحان غربی که به ایران آمده اند مشخص شده می توان مثالهای متعددی ذکر کرد
Profile Image for Fahim.
276 reviews117 followers
December 13, 2023
همه حوادث مثبت و منفی را در تاریخ یا اجتماع ، باید در درون جُست، چه بی آن، هیچ عامل خارجی نمی تواند در سرگذشت و سرنوشت جامعه ای ، یک (علت) گردد.
همه ی پریشانی ها و شومی ها را به گردن عوامل خارجی انداختن، اغفال مردم از واقعیت های زشت داخلی است و نتیجه اش نادیده گرفتن و پوشاندن سرچشمه ی اصلی و کانون های نخستینی است که استعمار یکی از جوشش های آن است....
همه گناهان را به گردن استعمار و امپریالیسم خارجی ب��ر کردن، یک نوع تبرئه کردن عوامل حقیقی گناه و جنایت است که در پیش چشم ما هستند.این تلقی که از آن اسطوره ی استعمار داریم، بیش از آنکه مبتنی بر تجزیه و تحلیل منطقی و شناخت علمی باشد، با خرافه های افسانه ای و اساطیر آمیخته است ، از قدرت و اثر خارجی به گونه ای حرف می زنیم که قدمای ما از غول و شیطان و جن و ارواح پلید سخن می گفتند و این معلول دو عامل است. یکی عدم شناخت واقعی و عینی استعمار و عامل دیگر ، عدم بررسی علمی و تحلیلی آن؛ زیرا در طول مبارزات ضد استعماری ، ما و روشنفکران ما بیشتر به آن فحش داده اند و علیه آن میتینگ به پا کرده اند و کمتر از آن حرف زده اند و آن را به مردم شناسانده اند. این شیوه لعن و نفرین یا به عبارتی سنتِ عاطفیِ تولی و تبری را که از تربیت غلط مذهبی گونه ی خویش داریم، درزمینه ی سیاسی و اجتماعی و در دوره روشنفکری خود نیز حفظ کرده ایم...
Profile Image for Farzaneh.
64 reviews14 followers
September 13, 2019
همانطور که از نام جامعه شناسی پیداست، دانش بررسی جامعه و بر هم کنش های افراد و دیگر اجزای تشکیل دهنده جامعه است؛ بنابراین کاری تحلیلی تحقیقی است. اما کتاب جامعه‌شناسی نخبه کشی از این فضا کاملا به دور است و پر است از تناقض و به ویژه احساسی گری که اگرچه نویسنده در مقدمه کتاب نگرش احساسی در این حوزه را زیانبار می داند، خود به شدت گرفتار آن است و در جای جای کتاب عبارت هایی مثل درندگان موبور، سگهای هار سفارتخانه، بیگانگان خر رنگ کن و... به چشم می خورد که فرسنگ‌ها با لحن و نوع نوشتاری که از یک اثر تحلیلی تحقیقی انتظار می رود فاصله دارد

جز این ها نویسنده تنها به توصیف اوضاع زمانه در هنگام نخست وزیری این سه تن و بیان نقل قول هایی از زبان افراد مختلف می پردازد و جز این عبارت که مدام در هر بخش تکرار می شود: «هماهنگ نبودن سیستم های اقتصادی و سیاسی وارداتی از غرب (مثل بوروکراسی، دموکراسی و...) با قالب های اجتماعی ایران که سبب شکست این سیاست ها می شود»، چندان تحلیلی از علل مواردی مثل انفعال مردم نسبت به وضع اقتصادی و سیاسی کشور و... ارائه نمی دهد و خواننده ای که ضمن خواندن متن چنین پرسش هایی برایش ایجاد شود:
چرا مردم ایران با وجود مشاهده مزایای تمدن صنعتی غرب، تلاشی برای خروج از فرهنگ قبیله ای و دستیابی به قالب های اجتماعی و فرهنگی لازم برای چنین تمدنی نمیکنند؟ کدام عناصر فرهنگی و چه برهم کنش هایی مانع از این مسئله می شود؟
علل مبارزه منفعل مردم در مبارزات استعماری چه بوده؟
خواننده تا پایان کتاب پاسخی برای هیچ یک از پرسش ها نمی تواند پیدا کند
از دید تحقیقی هم کمبودهای بسیاری وجود دارد و کتاب با یک کار تحقیقی فاصله بسیار دارد؛ برای مثال در جدول صفحه ۲۲۲ به مقایسه عملکرد دولت مصدق با دولت های پس از وی در زمینه صادرات و واردات پرداخته و تنها به آوردن مبلغ صادرات و واردات در هر دولت اکتفا کرده در حالی که بایستی نوع کالاهای صادر و وارد شده نیز نام برده می شد؛ چراکه قطعا واردات کالاهایی مثل تجهیزات نظامی یا ماشینهای صنعتی و... می تواند تاثیر به سزایی در اختلاف میزان مبلغ واردات در این دولت ها داشته باشد. ضمن اینکه در این مقایسه از ذکر رقم تولید ناخالص ملی و مقایسه درآمد دولت ها از بخش های خدماتی مثل گردشگری غفلت شده است

علاوه بر این ها نویسنده نوعی نگاه سیاه و سفید دارد و از بیش از ۵۰۰ سال پیش تا کنون هیچ نخست وزیری جز این سه تن را فردی شایسته نمی داند برای مثال در صفحه ۸۷ با اتکا به نقل قولی از خواجه نصیرالدین طوسی وی را «دمنده روح زمان در شیپور خواب» معرفی می کند و «ایرانیانی را که در برابر هر بلایی به دعا پناه می برند خلف صالح او می داند»؛ بنابراین گویا حتی خواجه نصیرالدین طوسی هم از دید نویسنده فردی برازنده جایگاه وزارت نبوده است

در مجموع از دید من کتاب خوبی در زمینه جامعه شناسی نیست و کاستی های خیلی خیلی زیادی دارد و خواندنش را به هیچ کس پیشنهاد نمی کنم
Profile Image for Sattar Shayesteh Far.
74 reviews40 followers
Read
August 5, 2020
یکی از کتاب هایی که برای درک دلایل عقب ماندگی(اقتصادی و فرهنگی و...) کشور ما میتونه خیلی مفید باشه.
ابتدای سخن نویسنده به چگونگی پیشرفت جهان غرب بعد از رنسانس در یک دوره ۵۰۰ ساله میپردازه و مقایسه آن با تاریخ ایران در همان زمان یعنی از ابتدا سلسله صفویه تا انتهای دوره پهلوی
و سپس داستان سه شخصیت وطن پرست و تنها نخست وزیرانی که برای پیشرفت کشور دست به اصلاحات زدند البته با شکست مواجه شدند می پردازد.
قائم مقام، امیرکبیر، مصدق از ابتدای دوره قاجار تا انتهای دوره پهلوی یعنی به مدت ۲۰۰ سال فقط مجموع ۶سال صدارت کردند ،
با نگاه به دوره قاجار و صفوی با زندگی امروز ما مردم کوچکترین تغییری نکردیم هنوز همان نخبه کشانی بودیم که هستیم
هنوز هم اگر شخصی بخواهد تغییری مثبتی در ما اعمال کند به شدت با آن برخورد میکنیم و نخبگان خود را فراری میدهیم، در بیشتر کارها تنبل و تن پرور هستیم ستم به دیگران را زرنگی میدانیم( کافیه چند دقیقه در خیابان های سطح شهر تردد کنیم یا به خرید و یا به ادره ای دولتی برویم تا متوجه شویم) شغل اصلی و پر سود را دلالی میدانیم که هیچ خاصیت اقتصادی ندارد
فساد پذیر و غیر قابل نقد هستیم
که این رفتارها را در حکومت نیز مشاهده کرده و همگی از این زندگی رنج میبرویم و عادت کرده این به این لجنزاد فساد و تباهی.
آیا فرصت آن نشده تغییری در خود و ساختار جامعه اعمال کنیم!
Profile Image for Fatemeh Mehrasa.
207 reviews103 followers
April 7, 2017
و پس از مدتها بالاخره یک شاهکار خواندم.
پ.ن: کتاب را بهمن نودوپنج از دست فروش ای در خیابان انقلاب تهران خریدم که به این اثر میگفت "کیمیا" و درست هم میگفت.
Profile Image for Alireza.
70 reviews27 followers
February 7, 2021
اول اینکه اگر این کتاب زمانی کتاب خوبی بوده الان قطعا کتاب خوبی نیست. و به شکل خلاصه میشه گفت کتاب ملغمه ای از گزاره‌های تکراری و توصیف و صفت دادن به جای تشریح کردنه. توی کتاب خوب و بد زیاد گفته شده و مشکل اصلی کتاب خامی نویسنده و عدم انسجام مطالب هست چون مطالب فقط تکرار میشه یه جا اسم قائم مقام میاد یه جای دیگه امیر کبیر یه جای دیگه مصدق و توی هیچکدام از فصل های کتاب نویسنده نمیتونه به هیچ عمقی برسه و این مردم و مردم کردنش هم نشان از استیصال خودش داره که یا توانایی ریشه یابی نداره یا دم دست ترین بهانه رو انتخاب کرده که تو هر صفحه از کتاب تکرارش کنه.
کتاب هیچ عمقی نداره، هیچ چیزی جدیدی رو بیان نمی‌کنه و هیچ راه حلی هم ارائه نمیده و در کل خواندن یا نخواندنش از نظر من برای اهل مطالعه تفاوتی نداره.
میشه گفت کتاب شبیه به یک مقاله میمونه که توسط یه دانشجویی نوشته شده که تا آخرین شب تحویل مقاله صبر کرده و هر چی دم دستش اومده رو چپونده تو متن و چون وقت این رو نداشته که به هر دوره دقیق نگاه کنه همون حرف های تکراری رو توی هر فصل به شکل متفاوت میزنه.
117 reviews
Read
February 21, 2017
به نظرم عنوان جامعه شناسي نخبه کشی، حداقل اقتضا مي کنه که نویسنده ی محترم در بیان جنبه های سیاه تاریخ منابع معتبری رو هم معرفی ميکرد و صرفا با اعمال نظر شخصي دست به قلم نمی شد ، تحلیل تاریخی با غرض ورزي و اعمال سليقه کاملا متفاوت هست و. این کتاب صرفا تراوشات ذهنی نویسنده ای مغرض و نا أگاه از تاریخ ایرانه ، تحليل تاريخي نياز به معرفي منابع و دست به قلم شدن بدون اعمال نظر و أزاد گذاشتن مخاطب در نتیجه گیری دارد چیزی که در این کتاب اصلا دیده نمیشود و نویسنده با معرفی فاسد بودن تمام دولتمردان در طول دوران مغولها و بعد اون و گزینش سه شخصیت تاریخی محبوب خواسته با بازی دادن احساسات به نتیجه مطلوب خود دست پیدا کنه ، تاریخ چیزی نیست که بشه تحت هر شرایطی دستاویز قرار یگیره و این کتاب فقط و فقط بیشتر یه یادداشته تا جامعه شناسی نخبه کشی. این کتاب از من ستاره ای نمی گیره وقطعا اگر میشد چند نمره منفی هم بهش میدادم. بهتره با مطالعه کتب تاریخی. و منابع مختلف ،تاریخ را خودمان به قضاوت بنشينيم.
203 reviews70 followers
August 12, 2018

ما ایرانی‌ها به طرز عجیبی خود برتر بینی داریم و معتقدیم چیزی غیر اخلاق و فرهنگ اجتماعیمون ریشه مشکلاتمونه.
چه اونهایی که ریشه مشکلات کارشکنی‌های کشورهای خارجی و توطئه انگلیس و آمریکا میدونن و چه اون‌هایی که فکر میکنن همه چیز 1400 سال پیش با حمله اعراب و اسلامی شدن ایران شروع شد. (این مسائل قطعا بی تاثیر نیستند، تاثیرشون خیلی هم زیاده ولی مشکل خیلی ریشه دار تر از این حرفاست که با توهم توطئه و یک اتفاق تاریخی توجیه بشه و تمام.)
کتاب‌هایی مثل این کتاب و  «جامعه‌شناسی خودمانی» اگر هیچ مشکلی رو حل نکنه و به قول نویسنده  «کاری به صورت روشمند و جامعه‌شناسانه در خور اسم برگزیده برای عنوان کتاب» انجام نداده باشن، حداقل برای اصلاح این تفکر و این نگاه خودبرتر بینی مفیدن.

«ملتی که کتاب نخواند باید تمام تاریخ را تجربه کند» این نقل قولی بود که وقتی کتاب رو میخوندم مدام تو ذهنم تکرار میشد.
Profile Image for Hamide meraj.
208 reviews149 followers
November 2, 2017
همه حوادث مثبت و منفی را در تاریخ باید در درون جست. چه بی آن هیچ عامل خارجی نمی تواند در سرگذشت و سرنوشت جامعه ای علت گردد. و از این است که من بر آنم که ایران نه از عرب بلکه از هخامنشی و ساسانیان و دستگاه موبدان شکست خورد. و علت زوال تمدن و حیات اجتماعی ایران اسلامی قرن هفتم را نه در یورش مغول بلکه در انحطاط بینش اسلامی و رواج تعصب مذهبی و زوال حس ملیت ایرانی و رکود و انحراف روح اسلامی جست....

کتاب به شدت متاثرکنندس.. از ماست که بر ماست...
وقتی بافت فرهنگی اجتماعی جامعه ایرانی دست به دست حکام ناچیز و بی سواد و استعمار خارجی میدهد و سه مصلح واقعی و حقیقی و تنهای موجود در کل تاریخ این کشور را به دست خود نابود میکند.

دلم برای داشتن یک قایم مقام، یک مصدق و یک امیرکبیر برای این مملکت لک زده است.
.....
Profile Image for Peyman Karimi.
85 reviews1 follower
February 26, 2011
کتاب جالبی بود. لپ حرفشم این بود که ازماست که برماست
Profile Image for Fabi.
149 reviews27 followers
November 3, 2019
چهار بهش میدم، (با دست و دلبازی) که ترغیب کننده باشه برای خوندنش، من زمانی که فصول اول کتاب رو میخوندم که در مورد فضای اقتصادی ایران در زمان انقلاب صنعتی، کتاب موج سوم هم که همزمان دستم بود، دقیقا داشت درباره ی فضای حین انقلاب صنعتی در اروپا میگفت، این باعث شد یه حس خداگونه ای داشته باشم که انگار از بالا دارم همه وقایع رو رصد میکنم😅، جالب بود در کل.
.
.
از قربان صدقه رفتن های نویسنده در واکنش به انقلاب اسلامی که درگذریم، (هرچند فقط در ابتدا و انتهای کتاب انگار برای رفع تکلیفی چیزی... بله)، کتاب نکات جالبی رو گوشزد میکنه. اینکه این ضرب المثل کار، کار انگلیسه، یه جور دلخوش کنکی بیش نیست، ما مرکب خوبی بودیم. (نه که الان نیستیم😊).
.
نکته ای که بارها در خلال کتاب اشاره کرد و برام خیلی جالب بود، ورود مفاهیم مترقی و تولد یافته از دهه ها تحولات تاریخی و فرهنگ و قلم زنی مثل دموکراسی، قانون ومجلس نمایندگان و... که به یکباره به فرهنگی ایلیاتی و خان محور تزریق شد، و معانی متفاوتی که طبیعتا هر مفهوم در فرهنگی مجزا دارد، بدون زیر ساخت و آشنایی قبلی و این خود موجبات عدم درک و ایرانیزه شدن این مفاهیم را به دنبال داشت...در صفحه ی 203به بعد مثال جالبی از تفاوت مفهوم کار در دوفرهنگ متفاوت ایران و ژاپن آورده شده که قابل تامل است.
.
.
این جمله از کتاب؛
از طرف دیگر مردمی نیزکه میبایستی از مشروطه، که به ظاهر حاصل کار آنان بوده، دفاع کنند، در وضع بی خبری کامل نسبت به آنچه اتفاق افتاده بود به سر میبردند. پشت سر مشروطه ی ایران، ویکتور هوگو ها ودیدرو ها چهارصد سال انقلاب اقتصادی و اجتماعی نبود... ص206
Profile Image for Ghasem Safaeinejad.
194 reviews23 followers
September 17, 2017
در این کتاب سخن از این است که ریشه مشکلات کشور را باید از زاویه‌ای دیگر دید. درست است که گاهی نویسنده در کتاب دچار سیاه نمایی در مورد مردم ایران شده است اما به دلیل رویکرد بیدارسازی و تنبهی که نویسنده پیش گرفته است، قابل درک است.
خواندن کتاب را به تمامی کسانی که دلشان برای ایران میتپد توصیه میکنم
معرفی این کتاب در وبلاگم:
http://safaeinejad.ir/1393/05/17
Profile Image for Ali Izadi.
36 reviews5 followers
Read
September 1, 2019
کتاب نسبتا خوبیه. در بیان این که چگونه طی ۵۰۰ سال اخیر عدم پیشرفت ما به خاطر عدم توجه به پیشرفت های برخاسته از نیازهای متناسب با جامعه بوده به خوبی عمل کرده. ولی در عمل راه حل خاصی رو ارائه نمیده برای این که از این مشکل بیرون بیایم.مشکل دیگه این کناب اشارات متعدد به وقایع تاریخی زیاد و افراد مختلف بدون توضیح در مورد اونهاست که خوندن کتاب رو کمی گیج کننده میکنه و ساختار کتاب هم به خوبی چینش نشده و تکرار مکررات در اون زیاد دیده میشه.
Profile Image for Hadi.
140 reviews115 followers
February 19, 2019
«هرکس از این حکایت بتواند دانست که این چه بزرگان بوده اند. و همگان برفته اند و از ایشان این نام نیکو یادگار مانده است. و غرض من از نبشتن این اخبار آن است تا خوانندگان را فایده ای به حاصل آید و مگر کسی را از این به کار آید».
تاریخ بیهقی

«علی رضاقلی» از معدود پژوهشگرانِ جامعه شناسی و علوم سیاسی ایران است که به مسئله ی جامعه ی ایران، تاریخ آن، و چگونگی تغییرات آن تا امروز به خوبی وارد شده و با نگاهی نقادانه و جامعه شناسانه که گاهی یا بهتر می توان گفت درباره ی ایران، همیشه، تلخ و مایوس کننده، به امر جامعه شناسیِ جامعه ی ایران و در نتیجه حکومت های سیاسی آن دست یازیده است.
او با نگاه دقیق می خواهد نشان بدهد که «اندیشه ی مرسوم جامعه ی ما، ناخودآگاه اول خود را تبرئه می کند و سپس گناه همه ی جنایات را در استبداد و استعمار خلاصه می کند» او این موضوع را با بررسی تحلیلی و جامعه شناسانه ی دوره ی 3 نخست وزیر از 87 هفت نخست وزیری که در ایران به وزارت رسیده اند را و به قول نویسنده «تنها سه نخست وزیر وطن پرستِ بی یاور بوده اند که بدون حمایت مردم شهید یا گوشه نشین شدند.» به نقد می کشد.
این سه تن به ترتیب « میرزاابوالقاسم قائم مقام فراهانی» «میرزا تقی خان امیرکبیر» و «دکتر محمدمصدق» می باشند که به عبارتی هرکدام جلوتر از زمان خود به دنیا آمده و با جامعه ی کوران سر و کار داشته اند، از صدر تا ذیل، از شاه گرفته تا رعیت، همه گرفتار جهلی مرکب بودند و به فکر سود فردی خود تا سود جامعه.
در این کتاب رضاقلی بخوبی با آمار و فکت هایی که داده است ثابت می کند که « علت العلل همه ی حوادث مثبت و منفی را در تاریخ یا اجتماع باید در "درون" جست، چه بی آن هیچ "عامل" خارجی نمی تواند در سرگذشت و سرنوشت جامعه ای یک "علت" گردد..».
خواندن این کتاب برای خواننده ی ایرانی که جامعه ی "فَشَل" امروزی ما را می بیند و زشتی های آن را درک می کند تلنگری است که بداند این جامعه هنوز که هنوز است همان مسیر پانصد ساله ی جهل و عدم آگاهی را ادامه می دهد و تنها تغییری که نموده است رنگ و بوی مدرنیته را گرفته و به قول نویسنده، پیرهن «شبه مدرنیسم» را به تن کرده است که آن هم بر تن نحیف این جامعه ی بیمار،زار می زند!.
Profile Image for Laleh.
117 reviews9 followers
April 3, 2015
کتاب جالبیه....و به نظرم همه یه دور بخوننش بد نیست.
البته خود نویسنده اولش میگه که خیلی تحقیقات گسترده ای واسه نوشتن کتاب انجام نداده، و این که کتاب خیلی اساس علمی نداره چند جا حس می شه. و یک مقدار (مقدار زیاااادی) غرب زده اس! ولی به نظرم با توجه به پیام کلی ای که نویسنده میخواد برسونه، اینا قابل گذشته.

"تا مردمی خود را تغییر ندهند، خدا تغییری در اوضاع آنها ایجاد نخواهد کرد"...
Profile Image for Hamidreza Mohammadi.
63 reviews21 followers
March 22, 2017
کتابی خوشخوان که قطعا ارزش یکبار تورق را دارد. قدری لحن غیر علمی دارد که البته نویسنده نیز مدعایی ندارد.

بخشی از کتاب: روشنفکران به طور عموم نه ایران را خوب می شناختند و نه غرب و صنایع غرب و چگونگی رشد پارلمانتاریسم و ... را، در نتیجه همیشه نیز مبارزات بی حاصلی انجام دادند.
Displaying 1 - 30 of 166 reviews

Can't find what you're looking for?

Get help and learn more about the design.