What do you think?
Rate this book
39 pages, Kindle Edition
First published January 1, 1895
Artaban is a young wise man, and one of the priests of the Magi. Using his knowledge of astrology, he discerns that the ancient prophecy about the birth of the redeemer is due to take place soon. He rushes to join his three fellow Magi, departing from another location, to look for the guiding star that will lead them to the newborn king. However, Artaban’s pilgrimage is beset with hurdles. Will he be able to fulfil his quest and find the saviour?
The story is written in the limited third person perspective of Artaban.
و الحال اين سه چيز باقی است، يعنی ايمان و اميد و محبت. اما بزرگترین اينها محبت است. اول قرنتیان 13:13
عيسی در زمان زمامداری هيروديس پادشاه، در بيت لحم يهوديه تولد يافت. پس از تولد او مجوسياني از مشرق زمين به اورشليم آمده، پرسيدند: "پادشاه نوزاد يهوديان كجاست؟ ما طلوع ستاره او را ديده و برای پرستش او آمده ايم." وقتی هيروديس پادشاه اين را شنيد، بسيار مضطرب شد و تمام مردم اورشليم نيز در اضطراب فرو رفتند. او جلسه اي با شركت سران كاهنان و علمای قوم يهود تشكيل داد و درباره محل تولد مسيح موعود از ايشان پرسيد. آنها جواب دادند "در بيت لحم يهوديه، زيرا در كتاب نبي چنين آمده است: ای بيت لحم، در سرزمين يهوديه، تو به هيچ وجه از ساير فرمانروايان يهودا كمتر نيستي، زيرا از تو پيشوايی ظهور خواهد كرد كه قوم من اسرائيل را رهبري خواهد نمود." آنگاه هيروديس از مجوسيان خواست به طور محرمانه با او ملاقات كنند و به اين ترتيب از وقت دقيق ظهور ستاره آگاه شد. بعد از آن، آنها را به بيت لحم فرستاده گفت: "برويد و با دقت به دنبال آن كودک بگرديد و همين که او را يافتيد به من خبر دهيد تا من هم بيايم و او را پرستش نمايم." آنان بنا به فرمان پادشاه حركت كردند و ستاره ای كه طلوعش را ديده بودند، پيشاپيش آنان می رفت تا در بالای مكانی كه كودک در آن بود، توقف كرد. وقتی ستاره را ديدند، بی نهايت خوشحال شدند. پس به آن خانه وارد شدند و كودک را با مادرش مريم ديده و به روی در افتاده او را پرستش كردند. آنگاه صندوقهای خود را باز كردند و هدايايي شامل طلا و كندر و مر به او تقديم نمودند. چون در عالم خواب به آنان اخطار شد كه به نزد هيروديس بازنگردند، از راهی ديگر به وطن خود برگشتند
متی 2: 1-12
هنگامي که پسر انسان با شکوه و جلال خود به همراه همه فرشتگان بيايد، بر تخت پرشکوه خود خواهد نشست و همه قومها در برابر او حاضر خواهند شد و او همچون شباني که گوسفندها را از بزها جدا ميکند، مردمان را به دو گروه تقسيم خواهد کرد. او گوسفندان را در سمت راست و بزها را در سمت چپ خود قرار خواهد داد. سپس به آنان که در سمت راست او هستند خواهد گفت: بياييد ای برکت يافتگان از پدر من و پادشاهيای را به ميراث يابيد که از آغاز جهان برای شما آماده شده بود. زيرا گرسنه بودم، به من خوراک داديد؛ تشنه بودم، به من آب داديد؛ غريب بودم، به من جا داديد. عريان بودم، مرا پوشانيديد؛ مريض بودم، عيادتم کرديد؛ در زندان بودم، به ديدارم آمديد. آنگاه پارسايان پاسخ خواهند داد: سرور ما، کی تو را گرسنه ديديم و به تو خوراک داديم، يا تشنه ديديم و به تو آب داديم؟ کی تو را غريب ديديم و به تو جا داديم و يا عريان ديديم و تو را پوشانيديم؟ کی تو را مريض و يا در زندان ديديم و به ملاقاتت آمديم؟ پادشاه در پاسخ خواهد گفت: آمين، به شما ميگويم، آنچه برای يکی از کوچکترين برادران من کرديد، در واقع برای من کرديد. آنگاه پادشاه به آنان که در سمت چپ او هستند، خواهد گفت: ای ملعونان، از من دور شويد و به آتش جاوداني رويد که برای ابليس و فرشتگان او آماده شده است، زيرا گرسنه بودم، خوراکم نداديد؛ تشنه بودم، آبم نداديد؛ غريب بودم، جايم نداديد؛ عريان بودم، مرا نپوشانيديد؛ مريض و زندانی بودم، به ملاقاتم نيامديد. آنان پاسخ خواهند داد: سرور ما، کی تو را گرسنه و تشنه و غريب و عريان و مريض و در زندان ديديم و خدمتت نکرديم؟ او در جواب خواهد گفت: آمين، به شما می گويم، آنچه برای يکي از اين کوچکترينها نکرديد، در واقع برای من نکرديد.
عيسی ايشان را خوانده، به ايشان گفت: " می دانيد آنانی كه حكام امتها شمرده می شوند بر ايشان رياست می كنند و بزرگانشان بر ايشان مسلطند. ليكن در ميان شما چنين نخواهد بود، بلكه هر كه خواهد در ميان شما بزرگ شود، خادم شما باشد و هر كه خواهد مقدم بر شما شود، غلام همه باشد. زيرا كه پسر انسان نيز نيامده تا مخدوم شود بلكه تا خدمت كند و تا جان خود را فدای بسياری كند." مرقس10: 42-45