این مجموعه شامل داستانهایی است که پسری به اسم «امیرعلی» آنها را روایت میکند. امیرعلی با پدر و مادرش زندگی میکند و خواهرش مریم و شوهرخواهرش فرهاد هم در داستان حضور دارند. او به تازگی در رشتهی مهندسی برق قبول شده و یک دوست گیج و خنگ به اسم مهران دارد که دقیقا مثل امیرعلی در همان دانشگاه مهندسی برق قبول شده. مهران که به تازگی گواهینامه هم گرفته و رانندگی میکند حضور پررنگی در ماجراهای طنز امیرعلی دارد. کتاب دارای مقدمههایی از «منصور ضابطیان» و «محمد صوفی» تهیهکنندگان برنامه «رادیو هفت» است که خواندنشان خالی از لطف نیست. در پشت جلد کتاب از قول نویسنده میخوانیم: «من امیرعلی نبویان هستم. متولد دوم فروردین هزار و سیصد و پنجاه و نه. فارغالتحصیل رشتهی مهندسی برق از دانشگاه صنعتی مازندران. این قصهها -شکر خدا- «اتو بیوگرافی» نیستند و تمامش ساختهی این ذهن مشوش ژولیده است! امیدوارم که دوستان، آنچه قلم نحیف و سواد خفیف بنده مرتکب شده را به بزرگواری ببخشند.» مجموعه قصههای امیرعلی از سوی انتشارات «نقش و نگار» منتشر شده و در اختیار مخاطبان قرار گرفته است.
امیرعلی نبویان نویسنده، مجری و بازیگر ایرانی میباشد. وی فارغالتحصیل رشتهٔ مهندسی برق از دانشگاه مازندران بوده و شهرتش را از برنامهٔ تلویزیونی رادیو هفت بدست آورد. او علاوه بر اجرا در برنامههای تلویزیون، نویسندهٔ خوبی نیز میباشد و چهار کتاب از مجموعهٔ قصههای امیرعلی از وی منتشرشده و در بازار وجود دارد.
داستان های امیر علی رو برای شاگردم خریدم و قرار شده هر جلد رو اول من بخونم و نظرم رو پیش خودم نگه دارم، بعد اون بخونه و نظرمون رو باهم تبادل کنیم. تعریف از خود نباشه دارم بهش ریویوو نوشتن روی کتابهاش رو یاد میدم :)) چه معلمی ام من! خب جلد اول واقعا خوب شروع شد، طنزش برای من متوسط بود ولی خوشمم اومد ازش. لوس نبود، عمیق هم نبود ولی سرگرم کننده اس.
نظر شاگردم رو هم بگم. اونم گفت: آنقدر جذاب بوده که تمام دیروز عصر تا امروز قبل ظهر رو فقط همین کتابو خونده. و تنها ایرادی که از کتاب میگیره استفاده زیاد از کلمات عربیه. یا بجای کلمات فارسی متداول روزمره از نمونه های قدیمی تر استفاده کرده (قدیمی از نظر سن و سال ایشون). مثلا بجای مادر نوشته والده و و و
یه چیزی ام در مورد انتشارات نقش و نگار بگم. آنقدر تلفن کردم و پیگیری کردم که کتاب بهم رسید. وگرنه مثل پارسال که چنتا کتابم خورده شد، اینم اون وسط هپلی هپو میشد. قشنگش اینجاست که کتابای پارسال رو یادم نبود از کدوم نشر خریدم. امسال ولی همون اول اسکرین شات گرفتم. با تشکر از محمد و دوستش که بن کتابو بمن دادن و باعث شدن این چرخه هدیه دادن ادامه پیدا کنه.♡♡♡♡
عالی بود! ب نظرم این روزا کمتر همچین طنزای خوب و خودمونیای خلق میشه! امیرعلی سبک و دایره لغات خاص خودشو داره ی سبکی که باعث جذابیت کتاباش شده ب نظر من کسانی که داستان ها رو از زبان امیرعلی تو رادیو هفت دیدن خیلی بهتر می تونن باهاش ارتباط برقرار کنن! البته مهمترین عنصر قصه های امیر علی مهران خانه ک از حق نگذریم کتاب بدون اون صفایی نداره!
اتفاق خاصی توی داستانها نمی افتد اما ترکیبات زبانی و اصطلاحات اختراعی اش را دوست داشتم.نقاشی ها هم خیلی عالی بودند و بعضا،بهتر از داستان.بهترین شخصیت هم بی شک جمشیدخان پدر مهران است:)خیلی خوب بود این بشر!
۱۴، ۱۵ ساله که بودم رادیو هفت از برنامه های مورد علاقه ام بود امیرعلی نبویان را هم از همان برنامه شناختم هم خوانشش را دوست داشتم هم نثر متفاوتش برایم جذاب بود، مدتی بعد متوجه شدم که قصه هایش در قالب یک مجموعه ۴ جلدی چاپ شده اند، فکر میکنم همان موقع ها مجموعه را خریدم ولی باز هم ترجیح دادم روایت ها را از زبان خودش دنبال کنم و تا همین چند وقت پیش که دنبال کتابی ساده و کم صفحه میگشتم سراغشان نرفته بودم در کمال ناباوری آنقدری که آن خوانش ها در نوجوانی برایم جذاب بود خواندن داستان از روی کتاب لذت چندانی نداشت در یکی از ریویو های کتاب دیدم که خواننده از تعداد بالای کلملات عربی شکایت کرده بود اما به نظر من طنز قلم نبویان بر استفاده از همین کلمات بعضا ناآشنا استوار است. حرف کوتاه کنم، کتاب نثر متفاوتی دارد، ساده و خوش خوان است و هر قدر هم که سخت بخندید توان آن را دارد که لبخندی بر لبتان بنشاند پس خواندنش را توصیه میکنم. اگر دوست داشته باشید که داستان ها را از خوانش های خود ایشان دنبال کنید هم از طریق یوتیوب هم از طریق آرشیو تلوبیون در دسترس است.
از امیرعلی نبویان کن لم یکن رو با صدای خودش گوش داده بودم که خیلی دوست داشتم و طنز خیلی خوبی داشت . وقتی قصه های امیرعلی هم با صداش اومد زود و تند و سریع رفتم سراغش . خب برام جذابیت کن لم یکن رو نداشت و موضوعش مول اون جذاب نبود اما اینم طنز با نمکی داشت و لذت بردم از شنیدنش. چون اسم قصه روش داشت فکر می کردم شاید داستان کودکانه باشه اما نبود و در مورد خود امیرعلی نبویان و قبولی دانشگاه و ... بود . کلا طنزش رو دوست دارم و با اینکه مخالف کتاب خوندن سلبریتی ها هستم اما خوندن امیرعلی رو دوست دارم .
امتیازم ۳
پ.ن: کتاب صوتی ش کوتاهه و پیشنهاد میشه شنیدنش پ.ن۲: کن لم یکن رو از دست ندین
این کتاب و کتاب عطر سنبل عطر کاج (یا همون فانی این فارسی) رو تقریبا همزمان خوندم با هر دوتاشون خیلی خیلی خندیدم به نظر من شخصیت ها توی کتاب خیلی خوب معرفی میشن و بسط داده میشن و به طنز هم کمک می کنن
اینطوری که یادم میاد می تونم بگم که من به هیچ سریال طنزی به اندازه این دو تا کتاب نخندیده بودم (:
به نظرم طنزشون خیلی خوب بود و اصلا موافق اونهایی که میگن طنز عطر سنبل عطر کاج سخیف ه نیستم اگه نیاز به خنده داشتید این دو تا کتاب رو بخونید
راستی شنیدم جلد دوم قصه های امیرعلی هم قرار ه بیاد
واقعا چقدر میتونم قلم خلاق و بامزهش رو دوست داشته باشم؟ خب داستان از زبان خود امیرعلی بیان میشه، توش منتظر اتفاق خاص یا نقطهی اوجی نیستیم. ولی چیزی که توجهها رو جلب میکنه، نوشتار جالبشه. بامزه و بامزه و سرگرمکننده. اول ۴ستاره داده بودم و بعد فکر کردم که اون یه دونهای که ندادم برای چی بود؟ دیدم دلیلی نداشت ۵ستاره ندم. بیشک ۳تا کتاب دیگهش رو هم خواهم خوند.
در اینکه طنز و طرز نوشتار امیر علی پدیده خاص و بی نظیری عه شکی نیست طوری که بعد از صدمين بار خوندن کتاب هم همچنان با يه سری از قسمت هاش قهقهه میزنم ولی به شخصه چیزی که برام این سری داستان هارو جذاب تر میکنه خاطره اولین باريه که اونارو شنیدم و اون هم يه شب بود که برای اولین بار رادیو هفت رو میدیدم و اتفاقا همون شب هم نوبت قصه خوانی امیر علی نبویان بود و از اون روز من با اشتیاق هر شب منتظر برنامه رادیو هفت میشستم و هر هفته منتظر قصه جدید آقای نبویان که به تازگی شناخته بودمش و اون خوانش به شدت خوبش که الانم وقتی دارم کتابارو میخونم با صدای ايشون تو مغزم پخش ميشه که جذابیت و طنز داستان هارو برام دو چندان میکنه!!!
یه جاییش خیلی خندیدم اونم وقتی بود که برای اولین بار داشت وصف حرف زدن جمشید خان بابای مران رو میکرد
تا چی چی نشده فلانیا رو یارو کنین :)
قابل توجه دوستان امیرعلی نبویان کتاباشو از طریق سامانه ی *780#داره میفروشه تا از عایدیش یه بچه ی بی سرپرست رو تحت پوشش قرار بده هزینه ی پست هم برای جلد یک و دو شصت درصد تخفیف و برای جلد سه و چهار صد در صد تخفیف داره بشتابید بشتابید :)
به پیشنهاد دوستم کتاب رو با ⅓ قیمت خریدم. (روی جلد کتاب آب ریخته شده بود و آخرین نسخه موجود در کتابفروشی بود.) :)))) در این برهه زمانی که ذهنم زیادی درگیر پروژه و کار و درس و زندگیه، این کتاب برام یک مائده آسمانی تمام عیار بود. در ضمن از دایره لغات امیرعلی نبویان، خیلی خوشم اومد.
به قول بر و بچه ها واسه فان خوبه. نه بیشتر صرف این که یه کتابی بخونی و خوش باشی و بعدش چیزی ازش نمونده تو ذهنت نه صبرکنید انگار دارم در حد فه��یه رحیمی پایین میارم بچه رو! احتمالا واسه سن نوجوونا بهتر باشه. آره. من باش ارتباط برقرار نکردم زیاد.
سپاس از همشیره عزیز که این کتاب رو خرید و من تونستم بخونمش وگرنه تا یه ده سالی دو لیستم میموند.قصه های امیر علی یه داستان طنز آشناس و احتمالا خیلی هامون تجربه شون کردیم. و نثر منحصر به امیرعلی نبویان.خیلی لذت بردم امیدوارم داستان های بعدی همینقدر جالب باشن.
کتاب از بیست و هشت داستان تشکیل شده که در اون امیر علیِ 18 ساله اتفاقاتی که براش افتاده رو با چاشنی طنز براتون تعریف میکنه. اما راستش انقدر برام جذاب نبود که بتونم تمومش کنم :| تنها کاربردش وسط امتحاناست وقتی ذهنت خسته میشه و میخوای یکم به ذهنت استراحت بدی :) به نظرم برای نوجوانان میتونه گزینه خوبی باشه و البته که مخاطبین خاص خودش رو در این سبک داره.
پایان خوانش:۱۴۰۰/۹/۲۶ بهترین کتابی که میشه انتخاب کرد واسه اینکه از روزهای سخت دور شد و برای حتی شده یک ربع در طول روز به غم و امتحان و هزار تا مکافات دیگه فکر نکرد و خندید.
همان طور که می دانیم،مرگ شتری است که در خانه ی هر بنی بشری می نشیند و تا مسافر به مرکب سوار نشود،ول کن معامله نیست.حقیر،نام این نظریه را نظریه جمل گذاشته ام.مرگ،شکل های مختلفی دارد: بعضی ها شب می خوابند و صبح بیدار نمی شوند؛عده ای در اثر ابتلا به بیماری می میرند؛بعضی با تصادف و چند نفری هم مثل عمه خانم در اثر کهولت سن!
برخی هم به خرج خود،شتری خریداری می کنند و به رغم میل باطنی شتر،آن را به زور در خانه خود می نشانند...
پدر باید خبر مرگ عمه خانم را به پسر عمه اش،کامبیز خان می رساند و ما همه نگران شیوه های اسفبار و بی رحمانه ی پدر بودیم؛هرچند که مادر مرتب با او تمرین می کرد که چه بگوید،البته با طراحی متدی خلاقانه که در آن برای شبیه سازی هر چه بهتر موقعیت،مادر در نقش کامبیز خان ظاهر می شد!من و مریم هم ساکت توی هال نشسته بودیم.هنوز به فکر خاطرات با مزه ی عمه خانم بودم و مردودی های هفت گانه ی ایشان در کلاس اول و تحقق نیافتن رویای حضور در کلاس دوم،و این که شاید اگر خبر فوت ایشان به معلم احتمالاًمرحوم کلاس اول شان می رسید،با یک درجه ترفیع،کارنامه ی قبولی شان را در آن جهان صادر می کرد...
به خوبی دستنوشتههای یک کودک فهیم نبود اما نگارشی یکدست و دلپذیر داشت. نویسنده ادعای خلق شاهکار نداشته و تنها می خواسته لبخندی به خوانندگان هدیه کند و از دید من، در این کار کامیاب شده است.
داستان ها، اگرچه وحدت لازم برای رمان شدن را ندارند، از شخصیت های یکسانی برخوردارند و به ترتیب زمانی نوشته شده اند. طراحی های بامزه کتاب را نیز دوست داشتم، اگرچه گمان می کنم طرح جلد می توانست بهتر باشد.
بعید نیست قسمت دوم را نیز بخوانم. برای سرگرمی در تاکسی و اتوبوس بد نیست.
عالیه! روحیهی آدم رو از این رو به اون رو میکنه! برای من که اینطور بود. واقعاً سبک نوشتارش دلنشین و شیرین بود
توی کتابفروشی داشتم خرید میکردم که کتابفروش عزیز گفت این دو جلد رو بهتون پیشنهاد میکنم بخونین، منم اول توی رودربایستی و این که بیچاره هر بار هر چی پیشنهاد کرده من به روی خودم نیاوردم گفتم این یکیو میگیرم که هم یه چیزی بدون این که از قبل ازش اطلاعی داشته باشم خونده باشم و هم از خجالت دوست عزیزمون در بیام که خیلی خیلی عالی بود. دفعهی بعد که رفتم پیششون کلی تشکر کردم!
سه و نیم. نصف کلمههای قلمبهسلمبهای که به کار برده بود نمیدونستم یعنی چی. :)) در کل طنز خوبی بود، ولی عالی نبود خب. یهجاهاییش واقعا حس تکراری بودن بهم دست میداد و کاملا پرواضح بود که چه اتفاقی داره میافته. ولی بعضی جاهاش واقعا میخندوند آدم رو و خیلی خوب بود. :دی
بیشتر بهش میخورد یه وبلاگی چیزی باشه که نویسنده ش خاطرات خودشو بنویسه. واسه کتاب بودن یه چیزایی کم داشت. خوندن یه جلدش کافی بود برام سراغ بقیه جلدهاش نمیرم.