Jump to ratings and reviews
Rate this book

مجموعه اشعار شمس لنگرودى: دفتر اول

Rate this book
نام شمس لنگرودی پس از انتشار مجموعه‌های «خاکستر و بانو» و «جشن ناپیدا» در اواسط دههٔ ۱۳۶۰ مطرح شد و پس از چاپ «قصیدهٔ لبخند چاک‌چاک» به شهرت رسید؛ سپس ده‌سالی را با سکوت در شعر می‌گذراند و سرانجام در سال ۱۳۷۹، مجموعه شعر «نت‌هایی برای بلبل چوبی» را روانه بازار کتاب می‌کند. این شاعر در دههٔ ۱۳۸۰ سال‌های سکوت و کم‌کاری را جبران می‌کند؛ در این سال‌ها هشت مجموعه شعر از او منتشر می‌شود که از آن جمله‌است: «پنجاه‌وسه ترانهٔ عاشقانه»، «رسم‌کردن دست‌های تو» و «شب، نقاب عمومی است». از این میان، مجموعه شعر «۲۲ مرثیه در تیرماه» از طریق رسانه‌های اینترنتی منتشر شده‌است.

856 pages, Hardcover

First published January 1, 2009

15 people are currently reading
160 people want to read

About the author

شمس لنگرودی

52 books277 followers
(Shams Langeroody)
محمد شمس لنگرودی (زاده ۲۶ آبان ۱۳۲۹) شاعر معاصر ایرانی و از اعضای کانون نویسندگان ایران است. او فرزند آیت الله جعفر شمس لنگرودی است که مدت ۲۵ سال امامت جمعه لنگرود را بر عهده داشت. وی استاد دانشگاه بوده و تاریخ هنر درس می‌دهد.

Ratings & Reviews

What do you think?
Rate this book

Friends & Following

Create a free account to discover what your friends think of this book!

Community Reviews

5 stars
45 (27%)
4 stars
61 (37%)
3 stars
45 (27%)
2 stars
7 (4%)
1 star
6 (3%)
Displaying 1 - 12 of 12 reviews
Profile Image for KamRun .
398 reviews1,621 followers
January 18, 2019
امتیاز سلیقه‌ای
آنچنان دوستش نداشتم، فرم و محتوا با سلیقه‌م نمی‌خوند. میون این‌همه شعر فقط 20 موردش رو نشانه‌گذاری کردم که بعدا بهش رجوع کنم، با باقی اشعار ارتباط چندانی برقرار نکردم

شعر شماره 14 - باغبان جهنم

چرا همگان را نبخشم
چرا از خاطر نبرم زخم‌ها را
من که فراموش خواهم کرد
نشانی خانه‌ام
چهره‌ی کودکم
و تلفظ نامم را از دهانت
***

تباهی - رفتار تشنگی

تنها رسالتم از ماندن
گویا گریز بود و تباهی
که حرکتم همه با کاستنم، برابر آمده است
***

شعر شماره 54 - باغبان جهنم

به این همه پنجه نیازی نبود
درخت چنار من
به این همه پنجه نیازی نبود
اگر چیزی در هوا بود
***

شعر شماره 46 - باغبان جهنم

نابینای توام
نزدیک‌تر بیا
فقط به خط بریل می‌توانم که تو را بخوانم
نزدیک‌تر بیا
که معنی زندگی را بدانم
Profile Image for ZaRi.
2,316 reviews876 followers
Read
January 2, 2014
دیدار تو کشتزار نور است
آهویى بی ‏قرار
که از لب تشنه ‏اش
آفتابِ سحر فرو می ‏ریزد،
دیدارت سکوت است
آبشار پرندگانى که راه سپیده را می ‏جویند،
لیوانى عسل
در کف ناخدایى خسته که بوى نهنگ می ‏دهد،
چایى دم کشیده
(درست لحظه‏ یى که از تمام دغدغه ‏ها فارغ می شوى)
دیدار تو کشتزار نور است
با بزهایى از بلور
که به سوى صخره چرا می ‏کنند
بى آن که بدانند می ‏شکنند
و غبار بلور
در روحم فرو می ‏پاشند.
Profile Image for Saman.
1,166 reviews1,073 followers
Read
May 9, 2016
بر دکه ی روزنامه فروشی
باران
به شکل الفبا می بارد

دوست دارم چند حرف و شاخه گلی در منقارم بگیرم
و منتظرت بمانم

باران عصر
موزون و مقفا
می بارد
می بارد
می بارد

و تو
دیر کرده ای
گل ها مثل پرندگان به دام افتاده در کف من می لرزند

تو نخواهی آمد
و شعر
داستان پرنده ای است
که پرواز را دوست دارد و
بالی ندارد
Profile Image for Sadra Kharrazi.
539 reviews102 followers
June 13, 2024
من خواب زیاد می‌بینم؛ یعنی واقعا زیاد می‌بینم! تقریبا همه شبا که بیشترشون کابوس‌وار و عجیب و اعصاب خرد کنن. عجیب یعنی واقعا عجیب؛ شده که 5 بار در یک خواب ببینم که از خواب بیدار می‌شم ولی همچنان خوابم! سخته توضیح دادن و فهمیدنش مگه این که تجربه شده باشه:) و بارها شده که وسط یه خوابی بپرم و دوباره بعد به خواب رفتن ادامه‌اش رو ببینم!

معمولا بین 10 تا 20% خوابام یادم میمونه اونم نصفه و نیمه؛ ولی یه خوابی رو بعد گذشت شاید10-15 سال عین شب اول یادمه؛ اینقدر خواب عجیبی بود که بلافاصله صبحش بلند شدم و اونو نوشتم... نمیخوام اون خواب رو الان تعریف کنم، فقط میخوام به اتفاق عجیبی که آخرش افتاد اشاره کنم:

آخرای خواب دیدم که وارد یه کلبه‌ای شدم که قبلا هم اونجا رفته بودم و زادگاهم بود و یه پیرمردی اونجا بود و اون پیرمرد فقط یه جمله به من گفت؛ جمله ای که بعد گذشت 10-15 سال از یادم نرفته و هیچوقتم از یادم نمیره:

"نظرت رو همیشه با شعر بگو"

رویاهایم را به من بدهید
کاغذم
مدادم
جوانی انگشت‌هایم
و به من بگوئید نامم را از چه جهت می‌نویسند!
زندان شما حروف الفبا را از یادم برده است...

آسمانی که از آن من است چیزی نیست جز سیاهی شبانگاهی که برفپوش‌امیدی بیمار سپیدش می‌نمایاند...

چندان تحمل کردیم که زمین را تاب تحملمان نیست...

ای درد!
از درد بی قرار که جز من انگار با هیچ کست کاری و وعده دیداری نیست
روح مرا با خون آزگار تو پرداختند که لحظه‌ای مرا تنها نمی‌گذاری؟
ای درد ای درد تماشگر...
Profile Image for Amir ali.
330 reviews1 follower
August 5, 2013
بی آن که بوی تو را بشنوم
ریشه های سیاهم
در تاریکی بیدار می شوند
فریاد می زنند: بهار، بهار-
شاخه های درختم من
به آمدنت معتادم.
Profile Image for Lnaz.
9 reviews2 followers
September 23, 2013
دور از تو
رودی کوچکم
قفل اسکله را می بوسم
توقع دریایی ندارم.

دور از تو
فواره ی بی قرارم
پرپر می زنم
که از آسمان تهی
به خانه ی اولم برگردم.
Profile Image for Ashkan Ansari.
Author 1 book87 followers
May 21, 2021
شمس لنگرودی ادیب بزرگی است و کارهای زیادی در زمینه ادبیات فارسی انجام داده است به ویژه در زمینه تاریخ ادبیات
اما از دید من شاعر متوسطی است. شعر هم مانند بسیاری از هنرها، باید از درون بجوشد گوهری که در نزد استاد ارجمندم نیست
Profile Image for Mina asadi.
6 reviews8 followers
May 5, 2012
سخت است آدم‌برفی


سخت است


روشنایی روز را دوست داری


دل‌دل می‌کنی نکند بیاید...
Profile Image for Hosius Mr.
168 reviews37 followers
August 24, 2023
باز گشته ام از سفر
سفر از من
باز نمی گردد.

.
زیاد اهل شعر خوندن نیستم، اما از اونجا که این کتاب رو با امضای خود شاعر هدیه گرفتم، آرام آرام شروع کردم به خوندن. سطح شعر ها بالا و پایین داره و بعضی از بقیه دلنشین تر هستن (البته مثل هر کتاب دیگه ای این موضوع کاملا سلیقه ای هست). اما در کل لذت بردم.
Profile Image for Javad Usefabadi.
59 reviews
July 22, 2025
جلد اول کتاب مجموعه اشعار شمس لنگرودی شامل یازده دفتر شعر است.
به جز دو دفتر باقی رو دوست داشتم ❤️
Profile Image for Zohreh Hanifeh.
390 reviews105 followers
November 17, 2016
دست‌های تو انگار
پرچم‌های صلح‌اند
بر خرابهٔ روزهای من
...
دست‌های تو
صبحی روشن‌اند
صبح جمعهٔ پاییز
که زیر ملافهٔ سردی به موسیقی دوری گوش می‌کنم.

ای سرمای صبح
که شمدهای سفید را بر اندامم رواج می‌دهی
به پاس همین دست‌هاست
که تو را
دوست دارم.
Displaying 1 - 12 of 12 reviews

Can't find what you're looking for?

Get help and learn more about the design.