کتاب زن در آینه جلال و جمال یکی از تالیفات زنده و ماندگار حکیم فرزانه، مفسر یگانه حضرت آیت اله جوادی آملی است. این کتاب مجموعه درسهایی است که استاد مولف در مرکز دینی و فرهنگی ارزشمند جامعه الزهرای قم در بین محصلین و فضلای آن مرکز داشته و مورد مطالعه و مداقه قرار دادهـ.شده است و شامل عصاره مباحثی است که در سال تحصیلی 1369-1368 در آنجا تدریس می شده است.
ساختاربندی کتاب: مطالب ارزشمند این کتاب به 5 بخش بهـ.شرح زیر تقسیم شده است: 1- بخش اول: مقدمه ای مبسوط، عقلی و استوار است که در برگیرنده اصول حاکم در این کتاب بوده و نقش راهنمایی این مجموعه را بر عهده دارد که به قلم حضرت مولف است. 2- بخش دوم: شناسایی و معرفی زن در کتاب الهی قرآن مجید است. 3- بخش سوم: که تحت عنوان زن در عرفان است، بررسی شخصیت زن از دیدگاه عرفان ناب اسلامی و عرفایی که در دامان اسلام پرورش یافته و سخنانی بار یافته از قرآن و وحی دارند می باشند. 4- بخش چهارم: در این بخش از کتاب، هویت زن از دیدگاه برهان توسط عقل پیوسته با وحی و نه گسسته از آن تشریح می شود. 5- بخش پنجم: و در بخش پایانی، فصل الخطاب کتاب که پاسخ آخرین شبهات و ابهامات ارائه شده از مراکز مختلف می باشد که به قلم فرزانه خود استاد تحریر گردیده و در پی آن به توضیح و تحلیل روایات وارده و احکامی که در موضوع زن جای بحث و نقد و نظر بوده و در ضمن درس مطرح شده، پرداخته است.
این کتاب در سال 1376 توسط مرکز نشر اسراء در قم منتشر شده است و توسط حجة الاسلام آقای محمود لطیفی و یراستاری شده است.
عبد الله جوادي الآملي، فيلسوف، وفقيه ومفسر للقرآن، ومدرس في الجامعة الدينية ومن مراجع تقليد الشيعة، درّس ما يقارب 60 سنة علوم مثل الفلسفة والعرفان، والفقه والتفسير في الحوزات العلمية بقم وطهران، وله مؤلفات عديدة منها: تفسير التسنيم والرحيق المختوم (شرح الأسفار الأربعة). ينتهج في الفسلفة الحكمة المتعالية، ويقبل فحوى العلم الديني في دائرتي العلوم الإنسانية والتجريبية، وله فتاوى خاصة تختلف عن الآخرين منها: جواز تقليد المرأة من مجتهدة بلغت المرجعية الدينية، جواز تغيير الجنس، وطهارة أهل الكتاب.
عبدالله جوادی آملی، فیلسوف، فقیه، مفسر قرآن، مدرّس حوزه علمیه قم و از مراجع تقلید شیعه. علومی چون فلسفه، عرفان، فقه و تفسیر را تدریس کرده است. وی کتابهای بسیاری نوشته است که تفسیر تسنیم و رحیق مختوم (شرح اسفار اربعه) از جمله آنها است. جوادی آملی در فلسفه پیرو حکمت مُتعالیه است. او وجود علم دینی در حوزه علوم انسانی و تجربی را میپذیرد. برخی از فتواهای متفاوت وی عبارت است از: جایزبودن تقلید زنان از مرجع تقلید زن، جایزبودن تغییر جنسیت و طهارت اهل کتاب.
Grand Ayatollah Abdollah Javadi-Amoli (Persian: عبدالله جوادی آملی) is an Iranian Twelver Shi'a Marja. He is a conservative Iranian politician and one of the prominent Islamic scholars of the Hawza in Qom. The official website for his scientific foundation, Isra, describes him as a well-known, outstanding thinker in various fields of Islamic sciences and a distinguished figure in exegesis, jurisprudence, philosophy and mysticism. It is further states that his ideas and views have been reinforcing the Islamic Republic of Iran since the 1979 Islamic Revolution, and that "his strategic and enlightening guidance" has been "extremely constructive" during the past three decades.
كتاب جمال المرأة و جلالها هو مجموعة محاضرات للعلامة الفيلسوف المرجع الديني المفسر العلامة الشيخ عبدالله الجوادي الآملي دام ظله
يتميز الشيخ الآملي بأن اطروحاته يجتمع فيها التفسير و العقيدة و الفلسفة و العرفان
بخصوص هذا الكتاب فهو يثبت موقعية المرأة الانسان في القرآن و يجعل لها مركزية و موقع عال جداً قد تتفوق فيه على الرجل
يحدد موقعها الانساني و التنفيذي و رسالتها
يناقش الاشكالات و الشبهات التي يطرحها الغير مسلمين او حتى المسلمين بخصوص المرأة و التي يعتبرونها استنقاص لموقع المرأة و بعضهم بعنوان الدفاع عنها و بعضهم كيداً للفكر الاسلامي ,, و لكن العلامة الآملي يدحض كل هذه الشبهات بادلة عقلية و قرآنية و فلسفية قوية جداً يثبت فيه موقعية المرأة و درجتها العالية و مستوى احترام الاسلام و الشرائع الحقة لها ..
كتاب راق جداً و مهم و مرجعي و انصح بضرورة قراءته للرجل و المرأة و للمسلم و غير المسلم فهو جامع نافع
لا يمكن كتابة مراجعة مستوفية لحقه و من اراد الاطلاع فيكفيه هوامش و فصول الفهرس للكتاب ليعلم اهمية العناوين المطروحة فيه .
زنها معجزه ی خدا هستند وقتی به زن بودنشان نگاه میکنی می پنداری که خدا در خلقتش قیامتی به پا کرده است
زن در آیینه جمال و جلال» هویت زن را از منظر قرآن ، برهان و عرفان بررسی کرده است در این کتاب برخی شبهات و تقاوت های بین زن و مرد تبین شده است در انسان، اصالت با روح است نه بدن، حال آنکه جنسیت، امری بدنی است و روح و حقیقت انسان، جنسیت ندارد «عقل نظری» که وصفش علم و اندیشه است، «دل» که کارش کشف و شهود است و «جان» که وصفش فجور و تقواست، هیچیک نه مؤنث و نه مذکرند.
تفاوت عقلی بین زن و مرد گاهی گفته میشود که عقل مرد بیش از عقل زن است و چون عقل در اسلام، معیار کمال انسانی است پس هر کس عاقلتر است، به کمال انسانی نزدیکتر و نزد خدا مقربتر است و هر که از عقل، دورتر است از کمال انسانی، کم بهرهتر و از مقام قرب الهی محرومتر است بنابراین مرد بیش از زن به خدا نزدیک است.!! این استدلال، مغالطهای است که در اثر اشتراک لفظ رخ میدهد. عقل بصورت اشتراک لفظی بر معانی گوناگون، اطلاق میشود. لذا باید اولاً روشن شود کدام عقل، معیار کمال انسانی و قرب الهی است و ثانیاً در کدام عقل، زن و مرد با یکدیگر تفاوت دارند؟ عقلی که در آن، زن و مرد، تفاوت دارند غیر از عقلی است که مایة تقرب الیالله و کمال انسانی است. اگر دو معنای عقل، تفکیک بشود دیگر نمیتوان قیاسی ترتیب داد تا از آن، فضیلت مرد بر زن استنتاج شود زیرا عقلی که در زن و مرد، متفاوت است عقل اجتماعی مربوط به نحوة مدیریت در برخی حوزههای سیاسی، اقتصادی، علمی و یا ریاضی است و بر فرض که ثابت بشود در این گونه از علوم و مسائل اجرایی، عقل مرد بیش از زن است - که اثبات این مطلب نیز کار آسانی نیست - ولی آیا آن عقلی که مایة تقرب الیالله است، همین عقلی است که بین زن و مرد، مورد تمایز میباشد؟ آیا میتوان گفت هر کس مسائل فیزیک، ریاضی و فلسفه و مانند آن را بهتر بفهمد، به خدا نزدیکتر و انسانتر است؟
زن و برهان تفاوت زن و مرد به حسب علل درونی و بیرونی در فصل سوم کتاب به توان استدلالی و برهانی زن پرداخته و ابتدأ به سنخشناسی تفاوتها میپردازند. بین زن و مرد تفاوتهای مختصری در این خصوص وجود دارد. شاید برای بعضی اوصاف نفسانی، مقدمات و ابزاری لازم باشد که در مغز مرد بیشتر وجود دارد و برای نیل به برخی کمالات انسانی دیگر ابزاری ضروری باشد که در دستگاه مغز زن بیشتر یافت میشود بنابراین اگر کسی رابطه بین همة فضائل نفسانی و ذرات ماده را بررسی نموده و کاملاً برای او روشن شود که برای رسیدن به هر فضیلت خاص چه قسمتی از بخشهای مغزی لازم است، آنگاه میتواند ادعا کند که چون بین دستگاه مغز زن و مرد تفاوت است در نتیجه، مقام زن از مقام مرد نازلتر است در حالی که اقامة این دلیل دشوار و نشدنی و این ادعا بدون دلیل، قابل قبول نیست. بنابراین چون از نظرعوامل و علل بیرونی، تفاوتی نیست و راهی هم برای حکم به تفاوت در علل و عوامل درونی وجود ندارد یا لااقل حکم به تفاوت، مشکل است پس بهیچوجه نمیشود گفت: مرد بر زن، فضیلتی ارزشی دارد.
پی نوشت: مرد در شکم زن رشد یافته و پس از تولد هم در دامن او رشد و تربیت یافته است بی انصافی هست که مرد خود را برتر از او بداند ... به عزم مرحله عشق پیش نه قدمی که سودها کنی ار این سفر توانی کرد تو کز سرای طبیعت نمیروی بیرون کجا به کوی طریقت گذر توانی کرد جمال یار ندارد نقاب و پرده ولی غبار ره بنشان تا نظر توانی کرد حافظ
من از حرف های آقای جوادی آملی خوشم می آید. اما زعمای حوزه علمیه؟ بعید می دانم.. شاید بیست یا سی سال دیگر وقت آن باشد که حضرات آقایان بتوانند بنشینند و راجع به چنین نظریه های مترقی و متمدنی بحث کنند. فعلا که درگیر حذف کردن مغنی و اضافه کردن فلسفه هستیم.. این کتاب را بخوانید برای اینکه بفهمید یک مسلمان می تواند چقدر مترقی باشد و اسلام حقیقی تا کجا می تواند ابنای بشر را بالا بکشد!
ينطلق الكتاب من رؤية لافتة بأن المرأة هي مظهر جمال وجلال ورأفة الله ويغوص باتجاه توضيح الكثير من المفاهيم السائدة حين الحديث عن تمايز المرأة والرجل أو تشابههما من وجهة نظر اسلامية قرآنية عرفانية
يشرح الشيخ جوادي آملي في محاولته للاجابة على ما عرفه ب"الشبهات"عن ان مخ الرجل اكبر من مخ المرأة وان جسد الرجل اقوى من المرأة
ان الطريق لله له ممران رئيسيان احدهما الفكر وهو ما عده الطريق الفرعي وطريق القلب وهو ما عده الطريق الرئيسي فان كانت المرأة بطبيعتها العاطفية تقبل على طريق القلب بشكل اسرع واقوى فلها الافضلية في كونها الاقوى من ناحية القلب والا فهما متساويان اما طريق الفكر فهو طريق محدود يختلف من فرد لفرد في الرجال والنساء على حد سواء وقدرة الانسان على السير فيه محدودة اذ ينهل الانسان العلم في سنوات من عمره من اوائل العمر الى الشيخوخة حتى ينسى ويضعف ويتعب فلا يعود قادرا على السير بهذا الطريق الذي هو مجرد وسيلة للعمل لكنه يبقى رغم تعبه ونسيانه وضعفه مقبلا على القرآن والمناجاة والصلاة
اما بنية الجسد فالشيخ آملي يقول: ان الحديث عن سلامة القلب وهو المهم اما صلابة الجسد فليس فيها تفوق انما تنفع هذه الحقيقة لتقاسم الادوار فكما ان هناك عمل يسلم لرجل اقوى وعمل يسلم لرجل اذكى فكذلك الامر مع المرأة
الجهاد الاكبر هو جهاد النفس وجهاد النفس يحتاج لسلاح من نوع خاص هو سلاح البكاء الواعي والمرأة أقدر وأطوع لهذا الجهاد لكونها تمتلك العاطفة المناسبة له، الجهاد الأصغر الذي يحتاج للسلاح والحديد ولا ينقص المرأة أن لا تخوضه لكن الجهاد الاهم والذي يجب ان يخوضه كل مؤمن هو جهاد النفس وهو ما تهيأت له المرأة اكثر من الرجل
تلك بعض اللفتات التي وقف عليها الشيخ الآملي مطولا وتفصيلا
الكتاب يطرح موضوع المرأة والرجل بإبداع غير مسبوق بالنسبة لي واعتقد ان هناك حاجة ماسة ليقرأ المجتمع هذا الكتاب بوعي لرفع الكثير من المفاهيم الجاهلية أو الجهل التي تحد من قدرة المرأة على العطاء تحت دعاوى دينية ما أنزل الله بها من سلطان
يصعب عليّ كثيرا ان ألخص مدى استفادتي من طرح هذا الكتاب ومدى اتساع افق التفكير التي تمكن من طرقها بذهني وروحي
اعجبني كثيرا محاولة الكتاب التطرق للكثير من الأمثلة النسائية في سبيل توضيح المجال الواسع لتحرك المرأة ومدى احترام القرآن والأنبياء وخاتمهم وأهل بيته عليهم السلام جميعا للدور الذي مارسته المرأه بل وأبدعت فيه وتمكنت من خوض غماره
بشرحٍ مفصّل ودقيق يحاول الشيخ عبدالله جوادي الآملي أن يُظهر جمال المرأة من منظور ورؤية الإسلام, ويقوم بالاجابة على كافة الشبهات والردّ عليها وتبيان بعض الفوارق.
ااین کتاب مباحثی است که آیتالله جوادی آملی در سال 68-69 در بین زنان طلبه بیان کردهاند. اسم کتاب و تقریبا متن کتاب برگرفته از حدیث امیرالمونین با همین مضامین جمال و جلال است. کتاب مباحث متنوع و زیادی را ازجمله آفرینش زن و مرد، زن در قرآن، کمال انسان، زنان نمونه در قرآن و عرفان، زنان فرزانه، خانواده و ... مطرح میکند و در پایان شبهات در این زمینه را پاسخ میدهد. آیت الله جوادی آملی علاقه مفرط به یک چیز و از سوی دیگر انزجار نادرست از آن در مبحث زنان را مانع درک درست در این زمینه میدانند و دقیقا کتاب ایشان به دلیل دو�� بودن از این دو بسیار خواندنی و تاملبرانگیز است. طرح مباحث با نگاهی نو و جدید تقریبا در همه جای کتاب وجود دارد و گاهی انسان را به شگفتی وامیدارد.
من الإشارات الجميلة التي لفتتني في الكتاب هو لفت النظر إلى سلطان الروح على البدن. بما هي أصل الإحساس والإفاضة. وأن قوة البدن إنما تأتي أولاً من قوة الروح.
هذه الإشارة من شأنها تغيير مسار الحياة كاملاً حين يبدأ الواحد فينا في العمل على تقوية روحه وبعد ذلك يسحب بتلك التقوية على بدنه الفيزيائي المحدود وعالمه الخارجي المادي.
حين نؤمن بهذا وننطلق به لبدء الحياة فإن جوهر تلك الحياة كله سيصبح مختلفاً تماما، جنّاوياً من جهة جعلها قوية ونقية، وجهنمياً من جهة جعلها ضعيفة ومستسلمة للمادة.
توقفت طويلاً في هذا المقطع أتخيل حال الحياة لو عمّها مثل هذا المفهوم عن علاقة الروح والجسد.
در این کتاب مطالب مختلف مربوط به زن از دیدگاه اسلام بر اساس آیات و روایات بحث شده است البته دربرخی از جاها نیز مطالب با دید فقهی دیده شده است. در کل کتاب بسیار خوبی بود و هرچه بیشتر کتاب را پیش می رفتم راحت تر می توانستم یکسان بودن مبانی فکری شهید مطهری (بر اساس کتاب نظام حقوق زن در اسلام) و آیت الله جوادی عاملی را ببینم و در نهایت : اسلام ناب محمدی اینچنین مسلمانان نابی را تربیت می کند.
به نظر من وتاب بسیار خوبی بود. مسئله ی برتری و حقوق و وظایف زنان رو از منظر قرآن و عرفان و ... بررسی کرده بود و در آخر هم یه فصل به شبهات این مسئله پرداخته بود. در پرداخت کتاب در هر بخش ابتدا ارزش های اسلام رو نسبت به اون مسئله بیان می کنه و در ادامه قوانین و وظایف و حقوق زنان و یا عملکرد زنان رو با اون نظام ارزشی مقایسه می کنه. از نکات بسیار خوب کتاب اینه که بعضی توضیحاتی که در مورد موضوع اصلی کتاب هم نیستن خیلی خیلی جذابن. البته سطح علمی کتاب از متوسط بالاتره ولی میشه بحث های منطق و اینا رو سطحی خوند و رد کرد و به فهم کتاب آسیبی وارد نمی کنه. از لحاظ روانی متن هم به نظرم خوبه و با توجه به علمی بودن کتاب سریع جلو میره جدای از کیفیت خوب بحث ها ، همین که خیلی از مباحث بهش اشاره شده و راجع بهشون صحبت شده ارزشمنده به نظرم.
محتوى الكتاب عبارة عن ملخص بحوث مما يعني أنه تفصيلي ودقيق أكثر من المحاضرات. لايتحدث الكتاب عن الجوانب الظاهرية للأنوثة فقط والتي تتعلق بالعفاف والحقوق والمساواة بل يتعدى ذلك للحديث عن المرأة منذ نشأة الخلق و أن أصل المخلوق هو إنسانيته ، بحيث أن جميع الفضائل والرذائل تتعلق بإنسانية الإنسان (الروح) لا الجسد (الذكورة و الأنوثة).
في الفصول الأولية للكتاب : يُوضح للقارئ عدة قواعد مهمة قبل الخوض في موضوع البحث مثل الترتيب التفسيري و الموضوعي والفرق بين الأسس والمصادر ومنوأين يتشكل البرهان.
يتحدث بعدها عن المرأة في القرآن وحقيقة الخطاب الالهي المُوجه لإنسانية الإنسان وليس لجنس دون آخر ثم يذكر أيضاً حقيقة الإنسان وعن الروح .
ذكر عدة أمثلة للنساء القدوة من خلال القرآن بحيث يبين أن القدوة هي للجميع نساء و رجال.
ذكر أيضاً موضوع النبوة والوحي وهل هي مختصة بالرجال فعلاً؟ مع الرد على هذه الشبهة، ثم تحدث عن المرأة في العرفان ومقام الخلافة الإلهية.
و خُتم الكتاب بذكر أهم الشبهات المتعلقة بالمرأة مع الرد عليها مثل: نقصان إيمان المرأة، المرأة و مسألة الجهاد و أيضاً دِية المرأة والوِرث.
قرأت الكتاب على فترة متقطعة وليست بقصيرة، لذا لا أتذكر التفاصيل ممّا ورد فيه، لكنّني أتذكر انطباعي العام عنه. وعليه، سأكتفي ببعض الملاحظات.
أقول: - هذا الكتاب مظهر من مظاهر الجمال بحق ♡. -مضمون الكتاب وأسلوبه ينمّ عن عبقريّة الكاتب، لذلك أتمنّى أن أجد كتب أخرى أستطيع قراءتها للكاتب ذاته. - هو كتاب عن الإنسان أكثر منه عن المرأة. -أقرّ بأنّه يتضمن مصطلحات ليست بسهلة إذ أنه مجموعة محاضرات ألقيت على طالبات العلوم الدينية في جامعة الزّهراء (ع) في قمّ. لكن يمكن التغاضي عن بعض هذه المصطلحات الصعبة والاكتفاء بفهم المعنى العام إذ أنها في معظم الأحيان لا تضرّ بالمعنى العام للبحث. -الفصل الأخير لم يكن مقنعًا بما فيه الكفاية بالنسبة لي، ولا زالت أسئلة تدور في ذهني عن بعض الاشكالات التي طرحت في هذا الفصل ولم أجد لها جوابا مقنعا فيه. - يقرأ أكثر من مرة فمضمونه -بالإضافة إلى جماله وجاذبيّته- غنيّ جدًّا وليس بالبسيط.