Jump to ratings and reviews
Rate this book

انجیل‌های من

Rate this book
This is an alternate cover edition for 9789643801663

«انجیل‌های من»، که در واقع به دو بخش اصلی تقسیم شده است، روایت‌گر ظهور و مصلوب شدن مسیح، از زبان خود عیسی (ع) و پونتیوس پیلاطس فرمانروا است. نگاه جذاب و مثل همیشه متفاوت اشمیت این اثر را از سایر آثاری که به حوزه‌ی پیامبری مسیح پرداخته‌اند متمایز می‌کند.

139 pages, Paperback

First published November 10, 2004

11 people are currently reading
228 people want to read

About the author

Éric-Emmanuel Schmitt

207 books4,002 followers
Eric-Emmanuel Schmitt is a Franco-Belgian playwright, short story writer and novelist, as well as a film director. His plays have been staged in over fifty countries all over the world.

Ratings & Reviews

What do you think?
Rate this book

Friends & Following

Create a free account to discover what your friends think of this book!

Community Reviews

5 stars
79 (16%)
4 stars
136 (27%)
3 stars
201 (40%)
2 stars
61 (12%)
1 star
16 (3%)
Displaying 1 - 30 of 76 reviews
Profile Image for فؤاد.
1,127 reviews2,357 followers
September 25, 2019
هیچ چیز اطمینان‌بخش‌تر از «معمّا» نیست: مسئله‌ای در انتظار راه حل. ولی چیزی نگران‌کننده‌تر از «راز» یافت نمی‌شود: این مسئله‌ایست که به طور قطع راه حل ندارد و آدمی را به تفکّر، به تخیّل وا می‌دارد. ولی من نمی‌خواهم فکر کنم، می‌خواهم بدانم!

شایع می‌شود که عیسی پس از سه روز از گور برخاسته و کسانی، همچون مریم مجدلیه، ادعا می‌کنند که او را دیده‌اند. پونتئوس پیلاطس، فرماندار رومی یهودیه، مثل یک کارآگاه منطقی، احتمالات مختلف را بررسی می کند تا این «معمّا» را حل کند. گاهی هیرودیس، حاکم یهودی جلیل را متهم می‌کند که جسد عیسی را دزدیده و پنهان کرده و به دروغ خبر زنده شدنش را پراکنده تا از آن بهره‌برداری سیاسی کند، گاهی یوحنّای حواری را متهم می‌کند که خود را به شکل عیسی درآورده تا وانمود کند که عیسی زنده شده، گاهی این احتمال را بررسی می‌کند که اصولاً عیسی بر صلیب جان نداده و نیم‌جان به گور سپرده شده تا دوباره بیرون آورده شود. اما با تحقیقات بعدی یک به یک این احتمالات نقش بر آب می‌شوند. به این ترتیب تمام داستان، شرح تلاش مذبوحانهٔ عقلانیت است تا خود را از قید پذیرفتن «راز» وارهد، و رازی که پیوسته حضور توجیه‌ناپذیر خود را تحمیل می‌کند.
Profile Image for sAmAnE.
1,367 reviews153 followers
December 16, 2024
دوست نداشتم‌...این کتاب داستانن فلسفی است که به مضامین وجودی و معنایی زندگی می‌پردازد. سعی کرده مسائل اخلاقی را در خودش جای بده و خیلی جاها اصلا نامفهوم و بی‌فایده و ... بود به نظرم...
اشمیت به روایت تجربیات شخصیت‌هایی می‌پردازه که با مفاهیم مرگ، عشق و ایمان درگیر هستند....
Profile Image for KamRun .
398 reviews1,619 followers
November 24, 2017
درباره کتاب

عنوان کتاب خود موید این موضوع است که دیدگاه نویسنده در این کتاب، مبنای تاریخی ندارد و تنها یک روایت خیالی ست. البته این اولین بار نیست که نویسنده ای بنا به دلخواه شخصی خود، زندگی‌نامه ی عیسی ناصری را می نویسند و نام انجیل را بر آن می گذارد. در چند قرن نخست میلادی، انجیل‌نویسی امری رایج بود و یک سبک محسوب می شد. به همین جهت می توان بنابرعرف آن روزگار نام انجیل به روایت اشمیت را هم بر کتاب گذاشت اشمیت در مقدمه کتاب ذکر می کند که حلول خدا در مسیح و رستاخیز او از مردگان، دو باور اساسی مسیحی ست، اما این درست نیست. کلیسای راست‌کیش مسیحی به حلول خدا در مسیح باور ندارد و او را نه یک مخلوق برگزیده، بلکه فرزند ازلی خدا و یکی از اقنوم تثلیث اقدس می داند. این سخن نویسنده در مقدمه به باور غیرمسیحی آریوسی نزدیک تر است تا باور مسیحی رسمی

کتاب از دو بخش تشکیل شده و هر بخش، بازه زمانی خاصی از زندگی مسیح را به تصویر می کشد. داستان گزیده های از عهد جدید را شامل می شود که مانند تکه های پازل کنار روایت نویسنده می گذارد و داستانی جدید و متفاوت درباره عیسی را بیان می کند. بخش نخست کتاب جذابیتی نداشت، اما از خواندن بخش دوم کتاب لذت زیادی بردم.


بخش نخست، شب باغ زیتون

این قسمت مروری ست بر زندگی عیسی از هنگام تولد تا شب دستگیری در باغ جتسیمانی با روایت اول شخص. مسیحی که در این بخش به تصویر کشیده شده، انسانی ست ضعیف النفس، دمدمی مزاج و سست ایمان. حتی مسیح تقدس زدایی شده متالهان لیبرال هم با چنین مسیحی فاصله زیادی دارد. این مسیح سخنانی به زبان میاورد که گاهی خود آن‌ را باور ندارد و بعضی اعمال و تصمیم گیری هایش از سر اقبال و اجبار است. اشمیت در این بخش تلاش کرده یک عیسی عارف و "مبدل شده به مسیح" را به تصویر بکشد، اما مسیح او به یک شیاد نزدیک تر است تا عارف و منجی. البته مسیح بدون الوهیت هم چیزی جز این نمی تواند باشد. سی اس لوئیس درباره این موضوع می گوید
کسی که صرفا انسان باشد و چیزهایی را بگوید که عیسی گفت، نمی تواند معلم بزرگ اخلاق باشد. یا باید دیوانه و مجنون باشد - مثل کسی که عقلش پاره سنگ برداشته - و یا شیطانی که از جهنم سربرآورده است. ما باید دست به انتخاب بزنیم. یا این مرد پسر خداست و یا دیوانه و مجنون. می توانیم او را ابله بخوانیم و بگوییم دهانش را ببندد، می توانیم بر او آب دهان اندازیم و او را همچون مجرمی پلید به قتل برسانیم و یا می توانیم بر پاهایش افتاده و او را سرور و خداوند بخوانیم. اما به هیج عنوان با بنده نوازی پوج و بی معنا او را استاد بزرگ اخلاق نخوانیم. او به هیج کس چنین اجازه ای نداد و حتی جان خود را در بر سر این نهاد

بنابر روایت اشمیت، پشت پرده اعمال عیسی کسی نیست جز یهودی اسخریوطی. او خیال مسیح بودن را به عیسی القا کرد تا سودای انقلاب علیه روم و برقراری ملکوت خدا را به واقعیت تبدیل کند (به واقع یکی از انگیزه های احتمالی یهودا از خیانت به مسیح همین موضوع بوده است.احتمالا یهودا تصور می کرد با ایجاد درگیری میان مسیح و نگهبانان معبد و سربازان رومی، عیسی دست به قیام مسلحانه و سرنگونی رومیان می زند).


بخش دوم، انجیل به روایت پیلاطس

این قسمت در ادامه بخش قبلی، از مرگ عیسی تا صعود او به آسمان و پنطیکاست را از زبان پیلاطس بصورت نامه‌نگاری بیان می کند.داستان این بخش هم اگرچه خیالی ست، اما وقایع ذکر شده اختلاف خاصی با روایت عهد جدید در مورد مرگ و رستاخیز عیسی ندارد. اشمیت تلاش کرده در این بخش بطور ضمنی پاسخی هم به شایبه های پیرامون رستاخیز بدهد. از داستان این قسمت لذت بردم، روایتی متفاوت، جذاب و خواندنی
Profile Image for Peiman.
652 reviews201 followers
July 6, 2022
اریک امانوئل اشمیت، همون‌طور که از اسم کتاب پیداست، سرگذشت عیسی رو در دو بخش نوشته. این نوشته ها صرفاً تخیل نویسنده هست و میشه گفت نه تاریخی است نه مذهبی(جاهایی تطابق هایی با اعتقاد مسیحیت داره) پس به عنوان یک داستان میشه بهش نگاه کرد. بخش اول کتاب به زندگی عیسی از کودکی تا هنگام دستگیری پرداخته به زبان خود عیسی. این بخش نسبت به بخش دوم دارای جذابیت و کشش کمتری هست و امتیازم به این بخش با ارفاق ۳ هست. بخش دوم راجع به رستاخیز یا دوباره زنده شدن عیسی هست به روایت پیلاطس. این بخش از نظر جذابیت و داستانی واقعا خیلی بهتر از بخش اول بود و امتیازم به این بخش باز هم با ارفاق ۵.ه
Profile Image for mona aghazade.
142 reviews44 followers
September 8, 2018
این کتابمم تموم کردم
هدیه ای از طرف یه دوست عزیز
واقعا اگه اسم نویسنده رو نمی خوندم حدس می زدم اشمیت نوشته ش
این موضوع رو دوست داشتم که به پیامبری رسیدن مسیح و خیلی فیلمی نکرده بود که نور سبز و پرنده و یک شخص نورانی و ... این تعاریفی
که در مورد پیامبرا شنیدیم - حتی لذت بردم از اونجاهایی که خود عیسی شک می کرد که آیا فرستاده خداست ؟ :))
Profile Image for Yasaman A.
232 reviews49 followers
November 10, 2016
یوحنا دعا می خواند. می دیدم که آرامش می یابد و آرامش او آرامم می کرد.
زمانی که برخاستم تا سیاهچال را ترک کنم، صدایش متوقفم کرد:
پیلاطس تو را دوست دارم
- چون او سخن مگو
اوست که به من آموخته.
چگونه می توانی ادعا کنی که دوستم داری؟من تو را به سیاهچال افکنده ام. تا چند ساعت دیگر تو را تسلیم دادگاه یهود خواهم کرد. بدون شک دیگر هرگز روز را نخواهی دید و آن گاه ادعا می کنی که دوستم داری؟
- تو را دوست دارم و عیسی نیز دوستت می داشت. و بر صلیب نجواکنان تو و اعضای دادگاه را دعا کرد: "پدر، آنان را ببخش زیرا نمی دانند که چه می کنند"
Profile Image for Tahmineh Baradaran.
566 reviews137 followers
October 15, 2018
بایداورابه حال خودگذارم تابه دنبال توهم خودرود ومن دراین جاراه حل بجویم. به نحوی غریب حس میکنم که به این ترتیب همه چیزنظم خودرابازمی یابد. من دوپاره شده ام.نیرویم وعقل سلیمم دراین جا، حال آن که نیمه رویاآلودم ، نیمه ی پراحساس وخیال پرورم، نیمه ای که میتواند تسلیم سراب های امورغیرعقلانی شود، همراه بااودرراه های سنگلاخ پیش می رود.فکرهای مرابه هرجاکه اوهست ببر.به تومی نویسم تافاصله هاراکم کنم. ازتنهایی خودبه تنهایی تو راه یابم.تنهایی ، یگانه چیزی که درآن برابریم. ماراازهم جدامیکند ونیزبه یکدیگرنزدیک میکند

چون متن کلا" شاعرانه است ، جاداشت روی ترجمه شاعرانگی آن بیشتر کارمیشد.
Profile Image for Ali Niazi.
241 reviews29 followers
September 7, 2018
از خوندن این کتاب لذت بردم و حتما در زندگی دوباره خواندم خوند این کتاب را
Profile Image for ArEzO.... Es.
290 reviews
August 30, 2008
.
"انجیل های من" داستان پیامبری و رستاخیز عیسی است، و شروع دین مسیحیت. داستان در دو فصل تنظیم شد��؛ فصل اول با نام "شب باغ زیتون" که به پیامبری ی عیسی می پردازد و فصل دوم به نام "انجیل به روایت پیلاطس" که درباره ی رستاخیز این پیامبر است.
شک و ایمان، مسئولیت و لاقیدی، اساس مفهوم این رمان است. چه در ف��ل اول که عیسی نمی تواند بپذیرد که ناجی و برگزیده ی خداست و به پیامبری ی خود شک می کند. و چه فصل دوم که پیلاطس، سردار رومی به رستاخیز او شک می کند و زنده شدن دوباره ی او را باور نمی کند. و به آخر هم نه عیسی کاملا با اعتقاد و نه پیلاطس به تمامی معتقد است. هر دو شک هایی دارند. عیسی، مسیح بودن خود را باور ندارد و به کسانی که به او می گویند تو مسیح هستی، جواب می دهد که من این را نگفتم، تو بودی که این را گفتی. و در نامه های پیلاطس به برادرش نیز غوطه خوردن او را بین شک و ایمان می بینیم.
اما چه به پیامبری و رستاخیز عیسی ایمان داشته باشیم و چه نداشته باشیم یک چیز مسلم است آن این که هم عیسی و هم پیلاطس انسان های لاقیدی نیستند و هر دو به دنبال حقیقت می گردند. و اشمیت به چه زیبایی این نکته را در داستان بیان می کند. هنگامی که پیلاطس از شک داشتن می نالد و از این که دیگر رومی ای که می داند، نیست غمگین است، کلودیا همسرش به او می گوید: " – پیلاطس، شک کردن و اعتقاد داشتن، هردو یکی است. فقط بی قید بودن کفر است."
در مقابل شک عیسی و پیلاطس اما افراد با اعتقادی نیز حضور دارند. یهودا و کلودیا. یهودا حتی ذره ای هم به بازگشت دوباره ی عیسی شک نمی کند و به خود او هم می گوید که اطمینان داشته باشد که پس از سه روز از مردنش، زنده خواهد شد. و کلودیا همسر پیلاطس هم در مقابل شک این سردار رومی نمادی از ایمان کامل است.
رمان "انجیل های من" گر چه داستانی با درونمایه ی مذهبی ست، اما خواندن آن برای کسانی که اعتقادات مذهبی ندارند هم جذاب است. دیدن شک عیسی و ایمان یهودا (کسی که محل اختفای عیسی را به رومیان لو می دهد). خواندن تئوری های منطقی ی پیلاطس در رد رستاخیز عیسی، که به درستی پرداخت شده اند
Profile Image for Moshtagh hosein.
469 reviews34 followers
February 26, 2025
نه
روایت بولگاکف در مرشد و مارگریتا همچنان از سایر روایات بهتر است.
Profile Image for Golnaz.
160 reviews3 followers
February 2, 2016
روايتى ديگر از داستان زندگى عيسى مسيح ... فصل دوم داستان خيلى جذاب و جالبه، حالت نمايش نامه داره، تازه آدم رو مجذوب كتاب مى كنه.
Profile Image for Astraea.
139 reviews1 follower
October 4, 2017
مقصران؛مردمان زود باورند...کسانی که خود میخواهند فریب بخورند.
Profile Image for Zara  Parsa.
30 reviews11 followers
July 3, 2018
*پیلاطس: شک کردن و اعتقاد داشتن، هر دو یکی است. فقط بی قید بودن کفر است.*

اول از همه اینکه همون روزهایی که فهمیدم چقدر کتابهای اشمیت رو دوست دارم، رفتم کتابفروشی و هر چی که اشمیت دم دستم اومد و اسمش رو شنیده بودم و یا ناشرش مورد اطمینانم بود خریدم! انجیل های من هم آخرین کتابی بود که برداشتم، در واقع اسمش رو اصلا نشنیده بودم، هیچ خلاصه یا مقدمه اش رو هم نخوندم؛ کتاب رو برداشتم، دیدم نویسنده اش اشمیته، ناشرش ثالث بود و خریدمش! جالب اینکه تا شروع به خوندنش (همین چند روز پیش) نکرده بودم، فکر میکردم نمایشنامه است!

تو مسائل مذهبی و اعتقادی و دینی (حالا هر دین و مذهبی، فرقی نداره) همیشه برام کلی علامت سوال وجود داشته، سوالات و ابهامات و تردید هایی که همیشه دوست داشتم در موردشون مطالعه کنم و برام اثبات شن کاملا، یا اینکه با ادله کافی ردشون کنم، ولی متاسفانه فانتزی مطالعه کامل و جامع در این خصوص رو هیچ وقت عملی نکردم تا امروز...
بعد همیشه وقتی تو ذهنم یه شخصیت تاریخی-مذهبی یا مثلا یه واقعه رو مرور میکنم (همون قدری رو که در موردشون شنیدم یا خوندم) مرتبا ذهنم می ایسته سر راه و میگه اگه دقیقا اینطوری که میگن اتفاق نیفتاده باشه چی؟ یا اگه دقیقا اینو نگفته باشه چی؟ یا اگه دقیقا اونی که میگن نبوده باشه چی؟ وهزار تا اگر و شاید و امای دیگه...

اینا رو گفتم که بگم از بیشتر بخش اول کتاب -شب باغ زیتون- خیلی خوشم اومد، از این ایده که اگه اینطوری باشه که خودشم نمیدونست داره دقیقا چیکار میکنه و یه جورایی بقیه بزرگش کردند و بهش پر و بال دادند چی؟ این قسمت از کتاب من رو یاد یه تیکه از یه فیلم فرانسوی (یا شایدم ایتالیایی؟!!!) که چند وقت پیش دیدم و الان اصلاااا اسمش یا حتی موضوع کلی اش یادم نیست می انداخت که یه روز صبح یه مرد کارمند معمولی از خونه اش میاد بیرون و یهو با سیلی از دوربین ها و گزارشگر ها مواجه میشه که پشت در منتظرش هستند و همین قدر الکی و بی خود مشهور میشه و در تیتر خبر ها قرار میگیره؛ اولش میترسه و مقاومت میکنه ولی بد کم کم شهرتش رو قبول میکنه و همون طوری رفتار میکنه که گزارشگرها و بقیه میخوان، مثل آدم های مشهور!!!
البته قطعا و ابدا قصد بی احترامی به کسایی که تردید ندارند رو ندارم یا حتی ایده نویسنده رو به هیچ وجه کاملا نمیپذیرم ولی یه کسی وایستاده تو سرم و میگه اگه واقعا خودش هم نمیدونست داره چی کار میکنه چی؟!...
قسمت دوم کتاب فوق العااااده برام کسل کننده بود و دوسش نداشتم! تو نوجوونی یه سینمایی از داستان مسیح دیده بودم و دیگه هیچ وقت دیگه ای هم راغب به دونستن جزئیات نبودم یا اگرم بودم در اولویتام نبود و برای دونستنش تلاشی نکردم، در مقدمه کتاب هم که فهمیده بودم اشمیت دنبال کشف معما نیست و تاکید بر جنبه راز آلود قضیه داره و صراحتا هم گفته "ترجیح میدهم به جای حل مسائل آن ها را پر رنگ تر کنم"!!! هیچی دیگه، به سختی و بسیاااار کند پیش بردم قسمت دوم رو تا تموم کنم کتاب رو....
الان اما خوشحالم که ادامه دادم، اشمیت در انتهای همه کارهاش (حداقل همه این 9 تا کتابی که من ازش خوندم) یهو یه برگ برنده، یه جمله لذت بخش، یه اتفاق که دوستش داری و دنبالش بودی...یه همچین چیزی رو میکنه برات، یه طوری که با رضایت کتاب رو تموم کنی، ببندی و زمین بذاری...

*استدلال های من بدون شک خنده های شدید کلودیا را بر خواهد انگیخت. او مدعی است هیچ دلیل نداشت که عیسی استقرار یابد. زیرا نباید دلایل از بیش آورد. اگر او خود را به روشنی، مدام و به طور قطع نشان می داد، مردمان را نا گزیر می کرد، آنان را مجبور می کرد که به سجده در آیند، آنان را تابع قانونی طبیعی، چیزی چون غریزه، می کرد. ولی او آدمیان را آزاد کرد. با گذاشتن امکان اعتقاد آوردن و معتقد نبودن، حق آزاد بودن ما را رعایت کرد. آیا می توان ناگزیر به پذیرفتن شد؟ آیا می توان ناچار به دوست داشتن شد؟ هر کس می باید خود آماده این امر شود، به ایمان و نیز به عشق رضایت دهد.*

Profile Image for Mohammad Ali Shamekhi.
1,096 reviews311 followers
January 17, 2015
به طور خاص بخش دوم که مربوط به پیلاتس است بسیار جالب بود. اولی - روایت عیسی - هم البته اندکی کمتر اما باز به مقدار زیادی جذابیت داشت.
من بخش اول را که می خواندم حس بدی داشتم به این معنا که تقدس آیینی شخص مسیح نابود می شد - البته من با روایت اشمیت در جهان واقع همرأی ترم اما آن مسیحی که قلب ها را برده است آن مسیح اسطوره ای است نه اینگونه غرق حیرت و گمان.
از سوی دیگر روایت اشمیت را افق گشا در حوزه ی امور معنوی دانم به این معنا که راز و حیرت و عدم یقین گویی ملازم همیشگی آنند...
Profile Image for امیر.
203 reviews31 followers
July 30, 2019
ازاون کتابا بود که یه شب ادمو به زنجیر میکشن و تا تمومشون نکردی نمیذارن بخوابی.
با اینکه کتاب خیلی خیلی زیاد از فضای فکری و باوری من فاصله داشت ولی به چشم یه کتاب داستان مطمعنا یه کتاب قوی بود حالا اگه به این گیرایی جذابیت باور های مذهبیم اضافه کنیم4-5 ستاره را حتمی میتونه بگیره.
از این نویسسنده قبلا ام کتابایی خوندم همشون به دلم نشستن پس مطمعنا بازم برمیگردم سراغش
Profile Image for Farzaneh.
163 reviews11 followers
February 1, 2017
بیشتر بخش دوم کتاب که از زبان پیلاطس هست جالب توجهه . یعنی اتفاقات بعد از مصلوب کردن حضرت عیسی . چون بخش اول کتاب دقیقا همان تعریف خلاصه وار فیلم مصایب مسیح است . در کل نگرش های جدیدی که بررسی میشه و بنظرم کلام الله بودن حضرت مسیح و پادشاهی بی شباهتش به پادشاهی دنیوی هر داستانی رو دلنشین میکنه .
Profile Image for Zohreh Samiei.
208 reviews10 followers
April 28, 2018
....حلول روح خدا در عيسي ، برخواستن از گور، دو ستون اصلي مسيحيت، دو بخش اين كتاب هستند. ...
همچنان كه پيشتر گفتم، ترجيح مي دهم بجاي حل مسائل آن ها را پررنگ تر كنم. زيرا راز ، به محض آنكه به راه حلي رسيد، ديگر رازي ميست كه ما را به فكر اندازد.
اريك-امانوئل اشميت
Profile Image for Naele.
195 reviews72 followers
Read
September 27, 2015
بشریت را با توهم هایش درمان می کنند.
Profile Image for Nasim Dehghan.
82 reviews39 followers
August 5, 2017
+++

روزی که اشک هایم را (به خاطر مرگ پدرم) پاک می کردم، آدمی دیگر شده بودم. نمی توانستم با کسی ��واجه شوم و به او نگویم که دوستش دارم. "ابله، خرف، احمق"، هرشب با انبانی از اهانت های تازه به خانه باز می گشتم. مادرم کوشید برایم توضیح دهد که قانونی نانوشته وجود دارد که انسان را به خاموشی در باب احساس هایش ناگزیر می کند.
-کدام قانون؟
-آزرم
-ولی... مادر، برای این که به دیگران بگوییم دوستشان داریم وقتی باقی نیست که بخواهیم تلف کنیم. ممکن است همه بمیرند، مگر چنین نیست؟
زمانی که چنین می گفتم، مادرم خاموش اشک می ریخت
-عیسای کوچک من، نباید بیش از حد مهر ورزید. در غیر این صورت رنج بسیار خواهی برد..."

+++
Profile Image for Shakiba Bahrami.
310 reviews87 followers
October 10, 2020
این کتاب روایت اریک امانوئل شمیته از انجیل. کتاب ۲ بخش داره که بخش اول از زبان عیسی مسیح و بخش دوم از زبان پیلاطسه. جالب اینکه هر دو باور ندارن عیسی ناصری، مسیح باشه.

از متن کتاب:
عیسای کوچک من، نباید بیش از حد مهر ورزید. در غیر این صورت رنج بسیار خواهی برد.

بخشهایی از کتاب چیزهایین که توی انجیل نبوده، مثلا یهودا عیسی رو به خواست خود عیسی لو میده یا مریم، مادر عیسی، باور نداره پسرش مسیحه و...
تمام طول کتاب سوالم این بود: اگر همچین چیزی با عنوان "قرآن من" نوشته میشد چه سرنوشتی در انتظار نویسنده بود؟
Profile Image for Kebrit !!!.
195 reviews
October 25, 2009
باید عشق به کسانی را حفظ کنم که نه به قدر کافی زیبا بودند و نه به قدر کافی سرگرم کننده و نه به قدر کافی جالب که به طور طبیعی نظر دیگران را جلب کنند، عشق به افراد دوست نداشتنی را. دوست داشتن دیگری تا حد پذیرفتن او حتی در حماقت
Profile Image for Maryam.
37 reviews8 followers
January 7, 2016

كلامي كه زود ادا شود تير از كمان رها شده ايست كه به دشواري از نو به چنگ آيد.

پيلاطس؛شك كردن و اعتقاد داشتن هر دو يكي است.فقط بي قيد بودن كفر است.

آيا مي توان ناگزير به پذيرفتن شد؟آيا مي توان ناچار به دوست داشتن شد؟هركس مي يابد خود آماده اين امر شود،به ايمان و نيز به عشق رضايت دهد.
Profile Image for Amir .
592 reviews38 followers
April 24, 2011
کتاب به شدت متاثر از فرهنگ مسیحی است و برای اکثر خوانندگان ایرانی جذابیتی نخواهد داشت. آن هم به همان دلیل که موسیو ابراهیم برایشان جذاب می نماید
.
Profile Image for Ahmadreza.
28 reviews59 followers
October 19, 2015
نتوانستم با این کتاب ارتباط برقرار کنم. گاهی وقت‌ها تنها فیلسوف بودن کافی نیست، کمی هم نبوغ نویسندگی می‌طلبد.
Profile Image for Leylee.
31 reviews
November 6, 2014
اگه کسی این کتابو به من میداد و میگفت حدس بزن کی نوشته،آخرین حدسم امانویل اشمیت بود.بیشتر میخورد که کریستین بوبن نویسنده این کتاب باشه و با اینکه یه قسمتایی از کتاب خوب بود ولی کلن اصلن انتظارمو برآورده نکرد و دوسش نداشتم
Profile Image for Amir.
232 reviews83 followers
July 11, 2010
نیمه ی اولش شبیه همان مصائب مسیح بود. شاید ان شبیه این بود:دی
نیمه ی دومش و آن احتمال و شبهه ها را زیبا بود..
Profile Image for Amir Azad.
211 reviews29 followers
August 3, 2019
نوبت قبل که خواندم خیلی برایم جذاب بود. این بار کمتر. البته بارقه‌های درخشانی درش هست. اما نه زیاد. خاکِ آستانِ آخرین وسوسه مسیح کازانتزاکیس است.
Profile Image for yAsAmAn.
152 reviews6 followers
August 15, 2025
چقدر قشنگ بود🥺 با تشکر از شکیبا جونم برای معرفی💙
و اصلا فکرنکنید کتاب مذهبیه و حتما باید توی این فازا باشید که بخونیدش و خوشتون بیاد، نه اصلا، فکرکنم هرکسی میتونه از این روایت متفاوت لذت ببره💕
واقعا چقدر تاریخ و داستان‌هاش می‌تونن متفاوت اتفاق افتاده باشن! اینو توی ریویو صومعه درخت پرتقال هم گفته بودم🙂
بعضیا توی ریویوشون نوشتن نویسنده هیچ رفرنس تاریخی و مذهبی برای این کتاب نداره و غیره و خب دقیقا نکته‌ همینجاست، اصلا همین قشنگش میکنه به نظرم! خود نویسنده هم میگه "ترجیح می‌دهم به جای روشن کردن رازها به آن‌ها رنگ بیشتری بدهم" حتی اگه یه درصد هم آدم با خودش احتمال بده که شاید واقعا داستان اینجوری رقم خورده چقدر خفنهههه، مثلا یکی مثل یهودا که خائنه و فحش میخوره بابت کارش، اتفاقا معتقد ترین و وفادارترین بوده به مسیح! چقدر عجیب... نمیدونم شاید از نظر بعضیا احمقانه باشه ولی من که خیلی وقته به تاریخ شک کردم، نه اینکه از ریشه انکار کنم همه‌چیز رو نه، ولی تاریخ رو فاتحان می‌نویسن همین :) تازه بیضایی جونم هم اول مرگ یزدگرد نوشته:
"...پس یزدگرد به سوی مرو گریخت و به آسیابی درآمد. آسیابان او را در خواب به طمع زر و مال بکشت...تاریخ!"
همینا دیگه، درکل خوندنش خالی از لطف نیست، خوبه که آدم سعی کنه جور متفاوتی به اتفاقات نگاه کنه...
Profile Image for Hossein Sarafraz.
183 reviews7 followers
December 21, 2024
کشف کرده بودم که در خوشبختی چه‌قدر خودپرستی وجود دارد. می‌خواستم عشق را بر خوشبختی ترجیح دهم. اما نه عشق فردی، بلکه عشق همگانی.

من برای خوشبختی ساخته نشده بودم.
Displaying 1 - 30 of 76 reviews

Can't find what you're looking for?

Get help and learn more about the design.