Jump to ratings and reviews
Rate this book

وعده دیدار با جوجوجتسو

Rate this book
شش داستان کوتاه از بهرام صادقی در این مجموعه گرد آمده که عبارت‌اند از:
"آدرس: شهر"ت"، خیابان انشاد، خانه‌ی شماره‌ی ۵۵۵". "۴۹- ۵۰
شب به تدریج
اقدام میهن پرستانه
ورود
وعده‌ی دیدار با جوجو جتسو

چاپ ۱۳۸۳

95 pages, Paperback

First published April 1, 2004

2 people are currently reading
96 people want to read

About the author

بهرام صادقی

6 books5 followers

Ratings & Reviews

What do you think?
Rate this book

Friends & Following

Create a free account to discover what your friends think of this book!

Community Reviews

5 stars
13 (13%)
4 stars
24 (25%)
3 stars
32 (34%)
2 stars
17 (18%)
1 star
7 (7%)
Displaying 1 - 8 of 8 reviews
Profile Image for Ehsan.
234 reviews80 followers
February 21, 2019
اگر زیاد به سینما می‌رفتید و از موج نو سر در می‌آوردید، می‌فهمیدید که چشم‌هایتان دارد وقایع آوانگاردی را با حرکت ضبط می‌کند؛ شاید حرکات یک سرازین ناموفق.
Profile Image for Ali.
Author 17 books676 followers
December 4, 2016
"Bahram Sadeghi, yet another Iranian modernist writer, is praised for both his several collection of short stories, some tinged with surrealistic humour, and his short novel Malakut (Heavenly Kingdom, 1961). Sadeghi's characters, failed government employees and frustrated intellectuals, are consumed by anxiety and terror, and at times even undergo Kafkaesque transmutations and mutilations.

بیشتر در مورد بهرام صادقی
http://www.goodreads.com/author_blog_...
Profile Image for Shakiba Sadeghi.
23 reviews1 follower
March 13, 2023
سال‌ها پیش ملکوت رو از بهرام صادقی خوانده بودم و سبک و روایت داستان بسیار لذت برده بودم. وقتی دعده‌ی دیدار با جوجو جتسو رو شروع کردم، انتظارم چیزی شبیه ملکوت بود و کتاب خیلی ناامیدم کرد. وعده‌ی دیدار با جوجو جتسو، مجموعه داستان‌های کوتاه چاپ نشده‌ی بهرام صادقی‌ ست که بار اول در سال ۱۳۸۳ به چاپ رسیده، و در واقع ضعیف بودن این داستان‌ها به فکرم انداخت که شاید نویسنده هیچ وقت دلش نمی‌خواسته این داستان‌ها چاپ شوند.
سبک داستان‌ها و ایده‌ها نسبتا جالب‌اند ولی همگی تا حدی ناپخته‌اند و انگار داستان رها می‌شود و یا به جملاتی کلیشه می‌رسد.
«شب به تدریج» تنها داستانی بود که برایم کامل و جذاب بود و ازش لذت بردم. شخصیت‌های داستان نماینده‌ی جامعه‌اند و سمبل‌هایی در داستان که نمادی از تاریکی و سوسوی روشنی در جای جای دهکده و یا جامعه‌اند، و انگار قشر روشنفکر فقط لباسشان و سطح گفت‌گویشان(ادایشان) روشنفکریست و منصور که انگار در حال تجربه‌است، بین احساسات و تعلقی که گاهی می‌خواهدش، گاهی سردرگمش می‌کند و گاهی ازش انتظار می‌رود.
Profile Image for Nahid Anvari.
104 reviews1 follower
January 17, 2021
دو داستانِ «آدرس: شهر”ت”....» و «شب به تدریج» داستان‌های خوبی بودند و مشخصات سبک منحصربفرد نویسنده را داشتند. بقیه‌ی داستان‌ها جالب نبودند. بهرام صادقی خواننده را وامی‌دارد که هم به روشنفکرنماهایی که هیچ کاری نمی‌کنند و هم به مردم عادی که در جستجوی کمی خوشی حاضرند هر کاری بکنند، بخندد. بعد هم بدون این که دلیل خاصی ارائه کرده باشد باعث می‌شود که دلمان برای هر دو گروه بسوزد. ما را بهتر از هر نویسنده‌ی معاصر دیگری به خودمان نشان داده است .
Profile Image for Foad.
109 reviews20 followers
January 23, 2025
مجموعه داستان کوتاه
اولی و اخری رو دوس داشتم
Profile Image for Hami.
302 reviews3 followers
January 9, 2019
داستان دوم این مجموعه داستان به نظر من خوب بود اما بقیه چندان درخشان نبودند
38 reviews9 followers
Read
July 14, 2007
خدا رحمتش کند . این کتاب شامل ضعیفترین کارهایش بود. نه خودم دوست داشتم و نه توانستم کسی را پیدا کنم که این کتاب را دوست داشته باشد که ببینم لا اقل دوست داشتنی بوده به نظر کسی یا نه.
Displaying 1 - 8 of 8 reviews

Can't find what you're looking for?

Get help and learn more about the design.