مرتضی مطهری (۱۲۹۸- ۱۳۵۸ش) مشهور به شهید مطهری یا استاد مطهری، فیلسوف، مجتهد، خطیب و نویسنده شیعه در قرن جهاردهم هجری و از مهمترین شاگردان علامه طباطبائی و امام خمینی بود. مطهری از افراد تأثیرگذار و از رهبران فکری انقلاب اسلامی ایران به شمار میرود.
مرتضی مطهری، از سال ۱۳۲۵ش آغاز به تألیف آثاری در زمینههای مختلف فلسفی، اجتماعی، اخلاقی، فقهی و تاریخی کرد و بیش از ۷۰ اثر از او انتشار یافته است. برخی از آثار او در زمان حیات و برخی دیگر پس از درگذشت وی توسط انتشارات صدرا چاپ شده است. سخنرانیها و درسهای مطهری هم در مجلدهای مختلف چاپ و منتشر شده است. علاوه بر موارد ذکر شده، نزدیک به سی هزار برگ یادداشت و فیش تحقیقی نیز از مطهری باقی مانده است. «مجموعه آثار شهید مطهری»، مجموعهای ۲۸ جلدی حاوی تمامی آثار منتشر شده از وی است که کتابهای با موضوعات مشابه، در مجلدات پیاپی جمعآوری شده است. این آثار به تفکیک موضوع عبارتند از:
اصول عقاید، از جلد یک تا چهار: حاوی آثاری مانند عدل الهی، علل گرایش به مادیگری، جهانبینی توحیدی، جامعه و تاریخ، ولاها و ولایتها، مدیریت و رهبری در اسلام، و توحید. فلسفه، از جلد پنج تا ۱۳: حاوی آثاری مانند سیر فلسفه در اسلام، شرح منظومه، اصول فلسفه و روش رئالیسم، مسئله شناخت، و نقدی بر مارکسیسم. تاریخ، جلد ۱۴ و ۱۵: حاوی کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران، و همچنین فلسفه تاریخ. سیره معصومین، از جلد ۱۶ تا ۱۸: حاوی آثاری از جمله سیری در سیره نبوی، جاذبه و دافعه علی(ع)، سیری در نهجالبلاغه، صلح امام حسن(ع)، حماسه حسینی، و داستان راستان. فقه و حقوق، از جلد ۱۹ تا ۲۱: حاوی آثاری از جمله نظام حقوق زن در اسلام، مسئله حجاب، اخلاق جنسی، امر به معروف و نهی از منکر، نظری به نظام اقتصادی اسلام، و اسلام و نیازهای زمان. اخلاق و عرفان، جلد ۲۲ و ۲۳: حاوی آثاری از جمله حکمت عملی، فلسفه اخلاق، تعلیم و تربیت در اسلام، آزادی معنوی، احترام حقوق و تحقیر دنیا، و دعا. اجتماعی-سیاسی، جلد ۲۴ و ۲۵: حاوی آثاری از جمله نهضتهای اسلامی در صد ساله اخیر، آینده انقلاب اسلامی ایران، آزادی عقیده، مشکل اساسی در سازمان روحانیت، رهبری نسل جوان، و روابط بینالملل اسلامی. تفسیر، جلد ۲۶ تا ۲۸: حاوی کتاب آشنایی با قرآن.
دوستانِ گرانقدر، من نمیدانم این بیشعورها از کدامین اخلاقِ جنسی سخن میگویند!! با چه رویی از ادب و اخلاق دَم زده و بزرگمردان و فلاسفهٔ خردمند و اساتیدِ اخلاقِ انسانی همچون <برتراند راسل بزرگوار> را نقد میکنند!! ببینید که این بی آبروهایِ کوتوله شعور و بی سواد، وقاحت و پُر رویی را تا به کجا رسانده اند که سخنانِ بزرگترین فیلسوفِ اخلاق و انسانیت را اشتباه میدانند عزیزانم و نورِ چشمانم، بدانید که در فرهنگی که آلتِ تناسلیِ مردانه، سندی دالِ بر برتر بودنِ آنها بر زنان و دختران قلمداد میشود، فاعل و مفعول بودن، میان این دو جنسیت، همواره معنایِ خود را حفظ خواهد کرد... پس در چنین فرهنگِ پست و احمقانه ای، نمیتوان از اخلاق نوشت و یا از <اخلاق جنسی> سخن به میان آورد تلقینِ شرم و حیا به دختران، هیچگاه نمیتواند در مقابلِ وقاحتِ دریدهٔ مردان، هویتِ زنان را به درستی به تعریف بکشد عزیزانم، این را بدانید و فهم کنید که: درخواست و طلبِ سلامت و بهداشتِ روانی، برایِ دخترانی که از کودکی به آنها آموخته اند، تا بینِ پا و لنگِ خویش را همیشه بسته نگاه دارند و هیچ زمان، دو زانویِ خود را از هم باز نکنند، توقعی ناروا بیش نیست... این منحرفهایِ جنسی و بی وجدان، این همه زور و ستم به زنان و دختران وارد کرده اند و بازهم بیشرمانه دَم از <اخلاقِ جنسی> میزنند عزیزانم، هیچگاه نگذارید تا این بی اصل و ریشه ها با تبلیغِ این کتابهایِ کثیف که سرشار از خزعبلات و دروغ هایِ کثیف است، همچون ویروس و انگل، مغز و خردِ انسانی شما را به فساد و تباهی بکشانند... مُشتی آخوند و ملّایِ بیشعور و تاریخ گذشته و متحجر، تصور میکنند که در قرنِ بیست و یکم، هنوز هم در مساجد و منبرهایِ خود باید از نجاست و روابطِ جنسی میانِ زن و مرد و پوشاندنِ مویِ زنانِ بیچاره و زور گفتن به دختران و زنان و غیرتِ مردانِ در اصل بی غیرتِ اسلامی و صدها چرت و پرتِ دیگر که "جعفر صادقِ بیسواد" و "محمدباقرِ بی تمدن"، در موردِ سوراخ و فرجِ آلت تناسلی زنان گفته اند، سخن بگویند... طنابِ این جماعتِ بیخرد و عرب پرست و فسیل شده را آنچنان در طویلهٔ جهل و نادانی، محکم میخ کوبیده اند که به این زودیها، خیالِ رَم کردن از طویله را ندارند شما اگر دقت کنید متوجه میشوید که نود درصدِ احکام و دستوراتِ دین و مذهبِ این بیشعورها، در موردِ سه عضوی از بدنِ انسان است که ابتدایِ آن با حرفِ <کاف> آغاز میشود... و حتی بهشتِ موهومِ آنها نیز فاحشه خانه ای است که مملو از آلتِ تناسلیِ زنان و دخترانِ همیشه باکره و پسرانِ نوجوان و سفید [غلمان ها] به هدفِ انجام عملِ کثیف و بسیار زشتِ لواط میباشد... این چه احکام و اخلاقیاتی است که فقط حولِ محورِ آلتِ تناسلی میچرخد؟ ننگ بر این احکامتان و تُف به این اخلاقتان و تُف بر غیرتِ نداشتهٔ شما --------------------------------------------- عزیزان و نورِ چشمانم، خود با چشمانتان میبینید که زن و دخترانِ این سرزمین اجازه ندارند لباسی را که برازندهٔ تن آنهاست بپوشند و موهایِ خودشان را آنگونه که دوست دارند شانه کرده و مُدل دهند... چراکه یکسری مردِ هوس باز و حیوان صفت به قولِ خودشان و امامانِ منحرفشان، تحریکِ جنسی میشوند... دختران و زنان را کفن پیچ کرده اند تا مبادا این مردانِ سست و بی جنبه، تحریک شوند.. و اینگونه زنانِ و دخترانِ سر به زیرِ این سرزمین را آزار میدهند... شما ببینید این جماعتِ عرب پرست و بیمار، چگونه سکس هایِ ناکردهٔ خویش را با آزار و اذیتِ انسانهایِ دیگر و زنانِ مظلومِ این سرزمین، تسلی میدهند. همهٔ این تبهکارانِ مزدورِ بتِ <اللهِ اکبر>، جزو منحرفینِ جنسی و بیمارانِ روانیِ جنسی هستند. اینان برای عقده هایِ ناتمام جنسیِ خود، و سکس های ناکردهٔ خود، ابزاری بجز اللهِ عرب و احکامِ او نمیشناسند زنان و دخترانِ بی آزار، طبقِ دستورات و احکامِ غیر انسانیِ دیکته شده در ادیانِ سامی و ابراهیمی، برایِ لذت بردنِ مردان خلق شده اند و از خویش، هیچ ارادهٔ انسانی نمیتوانند داشته باشند... بعد این بیشعورها با این همه تبعیضِ جنسی، بازهم از اخلاقِ جنسی برایِ شما مینویسند عزیزانم، دقت کنید... <محمّد رسولِ بتِ اللهِ اکبر> گفته: چنانچه مرد نیاز و میلِ جنسی داشته باشد، حتی اگر بر رویِ شتر نیز سوار باشد، زن وظیفه دارد تا او را ارضا کند شما ببینید با چه بیابانی هایِ هوس ران و بی شرمی طرف هستیم... جالب است که این بی پدر و مادرها و پیروانِ سخیفِ این موجوداتِ بیابانی و عرب پرستانِ بی شرم و حیا، برایِ ما ایرانیانِ با اخلاق و با تمدن، از اخلاقِ جنسی مینویسند دوستانِ عزیزم، آنچه اخلاقِ برخی از زنانِ ساکن در سرزمینمان را به تباهی کشیده است، شهوتِ حیوانی و میل به کامجوییِ ناتمام در مردانِ تربیت نشده و عرب پرست بوده است، که بیشتر نیز در سایۀ تعالیمِ اسلام و در کل ادیانِ ابراهیمی، پرورش یافته اند... هیچ حَربه ای، در میانِ گروه هایِ گوناگونِ جامعه و به خصوص زنان و دخترانی که در بندِ خرافات و اوهامِ دینی اسیر شده اند، برایِ مقابلە و مبارزه با مذهب و خزعبلات و موهوماتِ دینی، به قدرِ آگاهی و تعالیمِ جنسی و سکسی، مؤثر نیست... و بدانید که هیچ تازیانه و شَلّاقی به اندازهٔ آموزشهایِ درستِ جنسی، تنِ نابالغِ جامعۀ مذهبی و دین زده را کبود نخواهد کرد... امکان ندارد که در میانِ جوامعِ انسانی، بدون نشرِ اطلاعاتِ درستِ روابطِ جنسی، آزادیِ انسان تضمین شود... تنها راهِ نجات از بن بستِ جهل و نادانی، که همه نیز ناشی از تعلیماتِ احمقانه و مُهملِ دین و کتابداران دینی میباشد، فهمِ آموزه ها و تعالیمِ انسانی توأم با اخلاق (اخلاقِ ایرانیان و نیاکانِ پاکِ ما)، در مسائلِ جنسی است. باید تعالیمِ جنسی و سکس را به طور ریشه ای در جانِ جامعه تزریق کرد و در شعورِ انسانی به بار نشاند، بلکه راهِ نجاتی برای مردمِ پاک و ایرانیانِ ریشه دار و با فرهنگ باشد **************** در پایان توجه شما بزرگوارانِ باشعور را به یکی از سفارش ها و نصیحت هایِ بسیار کلیدی و مهّمِ بتِ مسلمانها یعنی "اللهِ اکبر " و دین اسلام، جلب میکنم به این جملاتِ ناشایست، زشت و احمقانه، دقت کنید: زنانِ شما کشتزارِ شما ھستند! به ھر طريق و ھر طور که دلتان خواست به آن وارد شويد و در حدِ توان و بضاعتِ جنسیِ خود، در آن بذر پاشی کنيد تا رستگار شويد *************** خودتان ببینید از این سخن کثیفتر و غیرِ انسانی تر چه میتواند باشد تصور کنید که قاریِ بیخردِ قرآن (که البته غلام باره و متجاوز و بچه باز نیز میباشد) این آیه را با صوتِ بلند میخواند و موجوداتِ بیخرد و نادان، بدونِ آنکه بفهمند که آن قاریِ بیسواد و عرب پرست، چه چرت و پرتی از دهانش بیرون ریخته است، الله الله کرده و احسنت و تبارک الله میگویند و زنانِ بیشعور و بی اصل و ریشه نیز قرآن را که سرشار از این سخنان است بر سر گذاشته و مراسمِ احیا را هرچه باشکوه تر برگزار میکنند و کرامتِ انسانی و شخصیتِ والایِ خویش را برایِ خزعبلاتِ غیرِ انسانیِ این ادیان، لگدمال میکنند --------------------------------------------- امیدوارم این ریویو در جهتِ آگاهیِ فرزندانِ سرزمینم، مفید بوده باشه <پیروز باشید و ایرانی>
مثل همهی آثار استاد مطهری؛ سرشار از منطق، استدلال و نقد منصفانه.
چند خط از کتاب: اشتباه کسانی که برای جلوگیری از سرکوبی غرایز و به منظور رشد استعدادها رژیم اخلاق آزاد را به اصطلاح پیشنهاد کردند ناشی از این است که این تفاوت شگرف انسان و حیوان را نادیده گرفتند و به این جهت توجه نکردند که میل به بینهایت در سرشت انسان نهفته است. انسان چه در زمینه پول و اقتصادیات، چه در زمینه سیاست و حکومت و تسلط بر دیگران و چه در زمینه امور جنسی اگر زمینه مساعدی برای پیشروی ببیند در هیچ حدی توقف نمیکند. خیال کردند که حاجت جنسی در وجود بشر فی المثل نظیر حاجت طبیعی هر کسی به ادرار و خالی کردن مثانه است. منع و حبس ادرار از نظر پزشکی مضرات فراوانی دارد، اما خالی کردن آن حدود و شرایطی ندارد. اگر فرضاً کسی قدم به قدم در کوچهها و خیابانها محل مناسب و پاکیزه و مجانی برای ادرار بیابد، بیش از مقدار حاجت به آنها توجهی نخواهد کرد. نهایت جهالت است که غریزه جنسی یا غریزه قدرت طلبی یا پول پرستی بشر را از این قبیل بدانیم و توجه خود را تنها به جنبههای محرومیت و اشباع نشدن غریزه معطوف کنیم و عوارض حیرتآور و پایان ناپذیر جهت مخالف را نادیده بگریم. اگر انسان در این زمینهها مانند حیوانات ظرفیت محدود و پایان پذیری میداشت احتیاجی نبود نه به مقررات سیاسی و نه به مقررات اقتصادی و نه به مقررات جنسی؛ از نظر اخلاقی نیز نه نیازی به اخلاق سیاسی و اجتماعی بود، نه به اخلاق اقتصادی و نه به اخلاق جنسی؛ همان ظرفیت محدود طبیعی همه مشکلات را حل میکرد. اما همچنانکه از مقررات و اخلاق محدودکننده در روابط اجتماعی و امور اقتصادی و از عفت و تقوای سیاسی و اجتماعی گریزی نیست، از مقررات و اخلاق محدودکننده جنسی و از عفت و تقوای جنسی نیز گریزی نمیباشد.
یکی از نشانه های خداوند این است که از جنس خود شما برای شما جفت آفریده است... و میان شما مودت و رآفت قرار داده است. (روم / 21) شهوت و میل جنسی به خودی خود نمی تواند دو نفر را تا مدت طولانی به هم وفادار نگه دارد. بلکه عشق و یا همان مودت در زمانی که حتی میل جنسی کاهش میابد زوجین را به یکدیگر پیوند می دهد.
اخلاق جنسی (که شامل تمام مواردی میشه که مربوط به غریزه جنسی هستند) در غرب در تاریخ کهن اصول متعصبانه و سختی داشته، به طور کلی پلید و زشت شمرده میشده؛ اما زمان جدید تغییرات زیادی حاصل شده که این تغییرات، از اصولی پیروی میکنند: 1. اصل آزادی که بیان میکنند آزادی فردی مطلق باید باشد، مگر در جایی که آزادی دیگران را محدود کند. استاد ولی پاسخ میدهند که اولا مبنای تعریف آزادی، هوی و هوس نیست، بلکه استعدادی است که آفرینش برای رشد انسان به او داده است. ثانیا این سیستم عملا امکانپذیر نیست. ثالثا ازدواج مساله فردی نیست، آثار اجتماعی دارد. 2. سعادت فرد در گرو رشد همه استعدادهاست. برای جلوگیری از آشفتگی غرایز، غریزه جنسی هم باید ارضا شود. پاسخ: اولا اسلام هم لزوم پرورش تمام استعدادها را قبول دارد و برای آن برنامه ارائه داده است. ثانیا روش تربیتی اسلام نه رها کردن نقس است و نه سرکوب و کشتن نفس. ثالثا نفس انسان مراتب و درجات مختلف است که شامل نفس اماره؛ لوامه و مطمئنه میشود. 3. رغبت به یک چیز در اثر اقناع و اشباع کاهش و در اثر محرومیت افزایش مییابد، پس باید هرگونه ممنوعیتی از جلوی غریزه جنسی برداشته شود تا اشباع گردد. پاسخ: اشباع غریزه و سرکوب نکردن آن با اصل عفت و تقوا منافات ندارد. ثانیا انسان تمناهای کاذب هم دارد که اگر شکل عطش بگیرند، اشباعپذیر نیستند. غریزه جنسی مثل غریزه قدرتطلبی یا پولپرستی نیاز به قوانین و مقررات و اخلاق مشخص دارد تا مهار شود.
در فصل آخر استاد در مورد عشق صحبتهای جالب توجهی دارند. اینکه عشق از لحاظ دنیای غرب همان غریزه جنسی است و هدف و غایت آن همین لذت است ولی از قدیم در شرق در مفهوم داشته: یا زمینه بوده برای تعالی روح، رشد و شکوفایی ذوق و استعدادها و ... در نتیجه فراق؛ و یا ظهور پیدا کرده در یک زندگی پایدار زن و مرد تا آخر عمر.
خیلی کتاب پرباری نبود، بیشتر نقض صحبتهای راسل و وام گرفتن از صحبتهای حافظ و سعدی و مولوی و ویل دورانت بود. یه اشارههایی هم به آیهٔ مودت بین زوجین کرد. اما مجموعا خیلی عمیق به موضوع نپرداخت و خام بود.
ص ۳۸ کتاب، گفتهای از برتراند راسل نقل میکنه که بلافاصله یاد داستان سرگذشت یک ندیمه مارگارت اتوود افتادم : 《..آن زنی که پروانه تولید نسل دارد، از مردانی که از لحاظ جنسی ارجح شناخته شوند برای تولید نسل استفاده میکند، درحالیکه مردان دیگری که عشاق خوبی خواهند بود از حق پدری محروم خواهند بود》.
خیلی برام جالب بود به تصویر کشیدن فلسفه راسل در کتاب اتوود و نقل و نقد اون توسط شهید مطهری اونهم ۴۶ سال پیش!
این کتاب مجموعه مقالات شهید مطهری در مجله مکتب اسلام هست که گویا بدون رضایت ایشون در زمان حیات ایشون تبدیل به کتاب شده دلیل عدم رضایت ایشون این بوده که خودشون میخواستن کتاب کاملتری از این مطالب بنویسند که بعدا به نام حقوق زن در اسلام منتشر شد. البته درسته ایشون رضایت نداشتند ولی اقدام در عمل جلوی انتشار رو نگرفتند به نظرم کتاب در حد همون مجموعه مقالات هست و اصلا بحث پخته و پرداخته نشده. شاید کتاب حقوق زن در اسلام به این بحث بهتر پرداخته باشه اکثر بحثهای این کتاب در جواب به راسل هست
خیلی کتاب خوبی است که ظاهرا مثل برخی دیگر از آثار شهید مطهری با انگیزه پاسخ به شبهات ناشی از یک کتاب دیگر نوشته شده و در اینجا آن کتاب "زناشویی و اخلاق" برتراند راسل است اگرچه ممکن است چندان به درد روزگار ما نخورد و به نظرم مسائل خیلی زیاد و ظریف تری در این پنجاه سال پیش آمده که دیگر پاسخشان را نمیشود در این کتاب یافت، اما با مسیری که این کتاب روشن کرده میشود پاسخ آن مسائل را استنباط کرد همین امروز خواندن کتاب راسل را هم آغاز کردم
اگر به شنیدن نظرات افرادی مانند برتراند راسل در این موضوع علاقه مندید و دنبال نقد صحبت های این دسته افراد و پاسخ به ادعاهای اونها هستید توصیه می کنم این کتاب رو بخونید
این شعر هم در کتاب بود که دوستش داشتم مولوی: زُینَ لِلنّاس حق آراسته است زانچه حق آراست کی تانند رست چون پی یسْکنْ الَیهاش آفرید کی تواند آدم از حوّا برید اینچنین خاصیتی در آدمی است مهر، حیوان را کم است، آن از کمی است مهر و رقّت وصف انسانی بود خشم و شهوت وصف حیوانی بود
هوالحق بیشتر به بیان نظرات اندیشمندان گذشته غربی پرداخته بود تا چیزی که عنوان کتاب هست ، یعنی تعریف و ابعاد و ویژگی های اخلاق جنسی خیلی خلاصه بیان شده بود البته کتابچه کوچک و مختصری هم هست
کتاب بسیار خلاصه بود و به لحاظ محتوا می توانست قوی تر باشد. (البته طبق مقدمه ی کتاب، این مجموعه توسط شخص دیگری غیر از خود شهید مطهری از مجموعه مقالات که در جراید چاپ می شده جمع آوری شده) اما مجموعا نکاتی چند برای اندیشیدن در اختیار قرار میدهد.
مدتها بود که دوست داشتم کتابهای مطهری رو بخونم اما نمیشد. به بهانه دوره کتابخوانی که ثبت نام کردم بالاخره کلید این کار زده شد و بابتش خوشحالم
خوانش اول سال ۹۶ فکر کنم بود و وقتی خوانش دوم رو خرداد ۱۴۰۴ خوندم دیدم از مطالب خیلی چیزی یادم نبوده این کتاب یک جوری زمینه حقوق زن در اسلام میشه حساب آورد تفاوت های اخلاق جنسی که به گفته بعضی اصلا در اسلام بهش پرداخته نشده که اینطور نیست و تفاوت هاش با دنیای غرب
کتابی بسیار خوبی بود. در اسلام کامیابی جنسی به خانواده محدود شده و محیط اجتماع محیط کار و فعالیت است و برای بهره برداری جنسی نیست. بحث کتاب در مورد عشق رمانتیک و این که محیط های آزاد اجازه ی رشد عشق رمانتیک هم نمی دهند جالب بود.
اصلی که هر اندازه غرائز و تمایلات طبیعی ضعیفتر نگه داشته شوند میدان برای غرائز و نیرو های عالیتر مخصوصاً قوه عاقله ، بازتر و بی مانع تر می شود ، اساسی ندارد .
کتاب کلی بود و چون کلی بود لااقل شاید بشه گفت خیلی از خودش حرف جدید نداشت ، یعنی حجم قابل توجهی از کتاب نقل قول هایی از راسل و فروید و غیره هست . سوالاتی که توی کتاب و توی متن مطرح میشد قابل توجه تر بود، با اینکه شاید پاسخی بهشون داده نمیشد و یا پاسخ درخوری داده نمیشد .
بطور کلی در انتهای کتاب انتظار نتیجه گیری و جمع بندی بخوبی براورده نشد و بحث یکم گم موند
البته من در حدّ مطالعه خودم از شهید مطهری این کتاب و این نظر رو به بقیه کتاب های ایشون تعمیم نمیدم . یعنی کتاب های کاملی هم بین کتاب های ایشون هست ، مثلا دو جلد حماسه حسینی که تقریبا تمامی جنبه هایی که حرکت قیام عاشورا میتونست داشته باشه و یا تمام سوالایی که هنوز الان هم در مورد این واقعه مطرح هست بررسی میشه و جواب داده میشه . همینطور کتاب های عمیق و همنیطور کتابهای ساده اما مفید از ایشون کم نیست.
عزیز بگم peiman-mir5 rezakhani یکمم راجع به نظر خاصّ اول که کاش تو نظراتشون لااقل اینو میفهمیدن که باید ادب رو رعایت کنن، آخه بی ادبی هم شد راه برای نشون دادن شخصیت ؟ دوم کاش الکی داد و قال نمیکردن ... البته خوشبختانه تفاوت داد و قال کردن و بحث درست و منطقی کردن مشخصه خداروشکر! سوم اصلا کاش لااقل راجع به کتاب نظر میدادن !! ایشون نظرات شخصی و فهم شخصی و خدا میدونه تحت تاثیر چه چیزهاییشون رو در قالب مطالب و بحث کتاب بیان میکنن بسیاری از مطالبی که میان زیر یک کتاب از خودشون میبافن اصلا خلاف اون چیزی هست که توی کتاب مطرح شده ! اگر که قرار بوده باشه که کتابی فکر اشتباهی که در جامعه رایج شده رو اصلاح کنه ایشون با نظراتش همون فکر رایج رو ترویج میده و مانع میشه ! لذا اگر کسی بخواد از چاله در بیاد ایشون با نظراتشون دستشو میگیره میندازه توی چاه ! اشتباه محض هست که کسی بر اساس نظر ایشون از خوندن کتابی صرف نظر کنه ! خلاصه که خدا حفظشون کنه انشاالله برای دوستدارانشون !
*تذکر: بعضی از خوانندگان محترم در نظرات به پراکندگی و ناکافی بودن مطالب کتاب اشاره کرده اند که ظاهرا مقدمه کتاب را نخوانده اند. آنجا اشاره شده است که این مباحث در حدود سال 1353 در مجله ای به نام "مکتب اسلام" و توسط شهید مطهری درج می شده است که ظاهرا بعدها ناشری بدون اجازه و بازبینی نویسنده این مطالب را در کتابچه ای منتشر می کند؛ در حالی که بهتر است این مطالب در کنار بحثی تحت عنوان "نظام حقوق زن در اسلام" و در کتابی از ایشان با همین نام مطالعه شود تا درک عمیق تری از موضوعات به دست دهد. با این وجود باز هم مطالب ارزشمند در ابن کتاب مطرح شده است. ::::::::::::::: موضوع کتاب: بررسی اخلاق جنسی کهن، اخلاق جنسی نوین و اخلاق جنسی در اسلام به همراه مضامین مرتبط با آن ها مانند آزادی، فسلفه ازدواج در غرب و شرق، عشق و عفت ::::::::::::::: نقد و نظر: علاوه بر مطالب درخور تفکری که در کتاب مطرح شده است، نقد مبانی و فلسفه اخلاق جنسی نوین و به چالش کشیدن عقاید افرادی چون ب. راسل و هویدا کردن تناقض، پوچی و بی حاصلی راه و روش و سیستم اخلاق جنسی پیشنهادی آنان جالب توجه است. فهرست این کتاب شامل عنوان هایی است که اغلب در داخل متن قرار داده نشده است؛ شاید بهتر باشد این مورد در ویرایش بعدی اصلاح شود.
Buku ini di jelaskan sebegitu ringkasnya hanya dalam kurang lebih 100 halaman, tetapi mampu mengubah paradigma berfikir kita tentang Etika dalam seksualitas. Tidak ada pengekangan dalam hal kebutuhan seksualitas dalam Islam, justru Islam menganjurkan agar kebutuhan seksualitas kita dilakukan melalui jalur-jalur yang tentunya benar menurut Al Qur'an
در ادامه ی این کتاب،نظام و حقوق زن از همین نویسنده رو بخونید،این کتاب کامل نیست. خیلی موافق این نیستم که تیکه هایی از گفته های نویسنده های دیگه رو توی کتاب ها آورد و نتیجه گیری کرد اما اگر انقدر تضاد وسردرگمی باشه بین گفته های راسل،وای به حال مخاطب!
خیلی خوب درباره تفاوت نگرش اسلام به مباحث جنسی با نگرش غرب پرداختند. یک مقداری درباره اصل خویشتن داری جنسی و پیامد های منفی بی و بند و باری در غرب هم توضیح دادن. خوب بود. «اخلاق جنسی در اسلام و غرب» را از طاقچه دریافت کنید https://taaghche.com/book/4521
آموزش رباتیک مقدماتی برای کودکان با پروژههای عملی و بازیمحور، مفاهیم پایه برنامهنویسی، الکترونیک و ساخت ربات را به شکلی جذاب و خلاقانه به آنها میآموزد. https://mositto.ir/edu/%d8%af%d9%88%d...