به نظرم بین کتب تاریخ فلسفه، در مدخل افلاطون به دو دلیل، کتاب بورمان یکی از بهترینهاست. نخست اینکه بعلت سهل و ممتنع بودن محاورات افلاطونی و حجم بالای مطالب، اکثر نویسندهها در تبیین اندیشهها و افکار او، دچار زیادهگویی و اطناب سخن میشوند که البته این فینفسه بد نیست، شاید کسی علاقه به مطالعهی عمیقتر داشته باشد. اشکال اینجاست که در این میان بعلت پیوستگی نظریات به یکدیگر و گاها ذکر دو نظریه به ظاهر متضاد در دو محاورهی مختلف، متن دچار از هم گسستگی میشود و مخاطب، بخصوص در گامهای نخست مطالعه بشدت سردرگم میشود. مخاطب بورمان در این کتاب با این معضل روبرو نخواهد شد، زیرا مطالب کاملا بههمپیوسته بیان میشوند و هیچ فصلی بدون نتیجهگیری رها نشده است دوم اینکه عموما مخاطب کتب تاریخ فلسفه، پژوهشگر تخصصی فلسفه یونان باستان نیست (که اگر بود یقینا ادبیات، زبان و محتوای علمی کتاب در سطحی دیگر قرار داشت) و مخاطبی که قصد مطالعه تخصصی نداشته باشد ، نیازی به خواندن مجموعه آثار افلاطون یا شرح و تفسیرهای مفصل ندارد و میتواند با مطالعه مهمترین اندیشههای او در سایهی فرهنگ اساطیری یونان باستان، به درک مناسب و درخوری از هستهی فکری افلاطون و جایگاه آن در فلسفه یونان دست یابد. کتاب چنین امکانی را برای مخاطب (با پیشزمینهی کافی) فراهم کرده است
دربارهی محتوای کتاب
نویسنده در این کتاب، به بررسی ایدهی افلاطونی و جایگاه آن در اندیشهی او میپردازد، 3 تمثیل مهم او (غار، خورشید و خط) را بررسی کرده و سعی در تطبیق آنها با یکدیگر میکند. با تبیین نظریهی ایده، راه برای بررسی یکی از اساسیترین جنبههای وجود، یعنی روح انسانی و جایگاه آن در جهان محسوس و معقول باز میشود. در بخش پایانی هم گریزی به نظریات افلاطون حول سیاست و پایدیا زده میشود تا در پایان کار زنبیل مخاطب خالی از تفکرات سیاسی و اجتماعی او نباشد
Ένα καλό εισαγωγικό βιβλίο για τη φιλοσοφία του Πλάτωνα, αφού εξετάζονται τα χαρακτηριστικά της φιλοσοφίας του για τη θεωρία των ιδεών, την αθανασία της ψυχής, τη φύση της ψυχής και τη θεωρία του κράτους. Η γεωμετρική αναπαράσταση της αλληγορίας της γραμμής είναι εύστοχη και κατανοητή. Η μετάφραση είναι γενικά αρκετά καλή.
Αυτό που δεν μου άρεσε είναι ότι ο συγγραφέας στέκεται ιδιαίτερα σε κάποια συγκεκριμένα έργα του Πλάτωνα και τα υπεραναλύει, όπως για παράδειγμα τον Γοργία, τον Φαίδρο, τον Φαίδωνα και ορισμένα κεφάλαια της Πολιτείας, ενώ άλλα δεν τα εξετάζει καθόλου. Επιπλέον, σε ορισμένες τουλάχιστον περιπτώσεις, η μετάβαση από το ένα κεφάλαιο στο άλλο δεν γίνεται αρμονικά, δεν υπάρχει λογική συνέχεια, απλώς ο συγγραφέας εκθέτει σκόρπια κάποιες παρατηρήσεις στο πλατωνικό έργο.
کتاب خوبی بود مجموعا یک شرح مختصر از رساله های مهم افلاطون میدهد و این خوبست از آن مسئله ی وحدت و کثرت و اینها حرف نمیزند متاسفانه که هدف من بود یا کلا آن مسائل هستی شناسی ای که برای ورود به هایدگر نیاز است کتاب را از بین کتب قدیمی و رهاشده ی کتابخانه دانشکده یافتم. یک یحیی پوری سال ۷۸ گرفته و خواندتش نمیدانم، مرحله بعد درس های قوام است یا راهنمای سرگشتگان یا نمیدانم شب اربعین ۱۴۰۱ به یاد دختری که کشتندش، مهسا امینی
کتاب به بررسی آرا فلسفی و سیاسی افلاطون براساس نوشته هایش می پردازد. در حالی که اول کتاب با کلماتی از نیچه و دیگر متفکران به نظر قصد به خاک کشیدن افلاطون و آرا او را دارد ولی در طول کتاب، مباحث تا حد بسیاری بی طرفانه و آگاهی بخش می باشد.